1464-94

یک دیدگـاه

اگر فرض را بر آن بگیریم که جامعه از سه طبقه مشخص پولدار، میانه و فقیر شکل می گیرد، اصولاً طبقه میانه جامعه است که نسبت به دو طبقه مردمی دیگر بزرگتر و اساساً بدنه فعال و سازنده جامعه می باشد، طبقه میانه جامعه نگهبان و نگهدارنده واقعی اقتصاد کشور است و این طبقه می باشد که در آمد خود را با تزریق به بدنه جامعه باعث چرخش و گردش پول می گردد، طبعاً طبقه فقیر این توانایی را ندارد و عمدتاً ناچار است به کمک های مردمی و مخصوصاً دولت امید و توجه داشته باشد، طبقه پولدار آنهایی که فعال هستند شرایطی ایجاد می کنند که بخشی از آن ایجاد کار است در صنایع و کارخانجات و اصولاً تولیدات، این کار بی تردید برای بهتر ارائه دادن محصولات در بازار رقابت و برای درآمد بیشتر است لذا شرایطی را در نظر می گیرند که می تواند برای طبقه کارگر و کارمند میانه که در کارخانه ها و صنایع و یا بخش خصوصی خدمت می کنند نیز مفید باشد، دولتها نیز اگر از عقلانیت و صلابت اندیشه برخوردار باشند کوشش می کنند تا با دادن وامهای مسکن و کمکهای درمانی و تحصیلی طبقه میانه جامعه را مستحکمتر کنند و آسودگی و امنیت در دوران کار و بازنشستگی ایجاد کنند، ضمن آنکه گاهی با سرمایه گذاران در برخی موارد شریک می شوند و یا کمک هایی می کنند مانند معافیتهای مالیاتی تا کارگزاران بتوانند با آسودگی و اطمینان تولیدات کشور را گسترش دهند و در بهترین شرایط توانایی صادرات نیز داشته باشند، هر چه طبقه میانه جامعه بزرگتر گردد طبقه کم درآمد و فقیر کوچکتر می گردد، در نظامهای خودگردان و تک رهبری طبقات مردم تنها یک مکانیزمی هستند تا نیازهای مختلف نظام را بر آورده می کنند، و چون نظامهای تک رهبر توجهی به وضع مردم ندارد طبقه میانه کارمند و کارگر زیر فشار قرار می گیرد و ناچار سوای تخصص و دانسته های حرفه ای خود ناچار است راه های دیگری برای بقا جستجو کند، داشتن دو یا سه کار متفاوت “درد نان” را موقتی و کوتاه مدت درمان می کند ولی همین مرهم، زخم اجتماعی ایجاد می کند، دولتها با بستن مالیات سنگین بر کارخانجات و صنایع تولیدی باعث می گردند که کارگزاران و کار فرمایان تعداد کمتری را استخدام کنند و یا اصلاً کارخانجات را تعطیل کنند، طبقه میانه به علت نبود و کمبود درآمد خانه های خود را می فروشند و جوانترها مجبور هستند تا سنین بالا در نزد والدین زندگی کنند، بانکها بی پول می شوند و بی رویه قول پرداخت نزولهای بالا را می دهند اما پس از مدتی حتی نمی توانند اصل سپرده را نیز به صاحبان حساب پس دهند، جامعه در این مرحله لغزشهای زیادی می کند و چرخش های بی رویه اقتصادی و مالی ارز رسمی کشور را در برابر دیگر ارزهای رسمی بی ارزش می کند، فساد و آلودگی بیشتر می شود پناه بردن به مواد مخدر، الکل و فاحشگی و قمار گسترده تر و طبقات مختلف را در بر میگیرد، سنت و رسوم و پایه های خانواده ها سست می گردد، با این حال نظامهای خود کامه و تک رهبر شعارهای فسیل شده و پوسیده را دائم تکرار می کنند و با مردم با ضرب و شتم رفتار می کنند و از آن دیگر انچه حکم می کنند بی قانونی است و اینگونه دولت ها برای غارت و چپاول از هیچ اقدامی فروگذار نیستند، با ایجاد تنش های محلی و بین المللی مردم را سرگرم می کنند و ذخائر معدنی و ملت را به چوب حراج می گذارند، در این مرحله طبقه میانه از بین رفته و طبقه فقر و زیر فقر افزایش یافته و پولدارها نیز وجود ندارند جای انها را وابستگان نظام نشسته اند که تخصصی در امور اقتصادی ندارند، جامعه چندین دهه با فرهنگ تزریقی و رفتاری سر و کار داشته که بیمار و آلوده و فساد ریشه آن است، پالایش و صیقل افکار و اندیشه این آلودگیها به یک باره صورت نخواهد گرفت و اگر از زنجیر اسارت امروزی رهایی یابیم دوران نوین و نا شناخته ای را تجربه خواهیم کرد که نه به نظام امروزی و نه به نظام دیروزی شباهت دارد.

***

*روز 28 اگوست 1630-13در دیداری رسمی از سوریه وزیر دفاع ایران “امیر حاتمی” با “بشار اسد” دیدار و گفتگو داشتند، محور اصلی گفتگوها ادامه کمک نظامی و مالی ایران به سوریه بود، آنچه در ایران اسلامی از سوی مردم ایران به شکل گلایه گفته می شود مورد کمک های ایران به سوریه در این دوران تحریم است که به جای آنکه دولت روحانی فکری به حال گرفتاری مردم ایران کند فرزندان ایران را به جنگهای بی مورد می فرستند و دارایی ایرانیان را برای سوریها خرج می کند.
*ژنرال ایگور کوناشنکف، سخنگوی ستاد ارتش روسیه گفت سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی روسیه خبر داده اند که ناو موشک انداز امریکایی “راس” با 28 موشک تاماهاک در دریای مدیترانه قصد دارد نقاطی را در سوریه موشک باران کند، ژنرال ایگور1630-14 گفت ناو امریکایی “راس” این توانایی را دارد که هر نقطه ای را بخواهد در سوریه می تواند هدف قرار دهد، روسها نیز سه ناو جنگی از بنادر دریای سیاه به سوریه، بندر “تارتوس” روانه داشته اند که هدف انها بمباران شهر “ادلیب” ذکر شده است.
*ارتش چین در منطقه بدخشان یک پایگاه آموزشی در خاک افغانستان ایجاد می کند تا نیروهای ضد ترور افغان را آموزش دهد این پادگان بیش از 500 سرباز چینی خواهد داشت و دومین پایگاه ارتش چین خارج از کشور می باشد ارتش چین یک پایگاه نظامی نیز در منطقه شاخ افریقا دارد.
*با آنکه روابط بین آمریکا و چین زیاد گرم نیست، اما در اواسط و یا اواخر ماه سپتامبر فرمانده نیروی دریایی چین برای دیدار و گفتگو و شرکت در یک کنفرانس بین المللی به امریکا سفر خواهد کرد، دو ماه پیش نیز رئیس ستاد ارتش آمریکا ژنرال ماتیس از چین دیدار کرد.
*از سوی1630-15 منابع اطلاعاتی باز خبر داده شد که روسها جمعاً 15 ناوشکن، زیردریایی، رزم ناو و ناو مین جمع کن در نزدیکی سواحل و حریم دریایی سوریه مستقر کرده اند که احتمالاً جملگی آنها در عملیات آزادسازی شهر “ادلیب” شرکت خواهند کرد، پیش بینی می شود پس از موشک باران شهر “ادلیب” تفنگداران دریایی روسی در پاکسازی عملیات شرکت خواهد کرد.
*نظر کُلی مردم 55 کشور عرب جهان برای پیدا کردن راه مناسب برای پایان دادن به مشکلات سوریه و اتمام جنگ در منطقه خروج نیروهای ایران از سوریه و قطع کمک های نیروهای یدی وابسته به ایران است، در میان مبارزان حزب الله نیز همین نظر وجود دارد و شکایت و گله ای که مطرح می کنند این است که اساساً حزب الله یک نیرویی بود که باید در برابر اسرائیل مبارزه می کرد اما امروز کارش شده برادر کشی در سوریه، انعکاس این گونه مطالب برای روسیه و ایران نیز نگرانی ایجاد کرده است.
*وزیر امور خارجه ایران اسلامی1630-16، آقای ظریف در یک گفتگوی تلویزیونی با صدا و سیما گفتند آنهایی که می گویند ما دریاهای ایران را “اجاره” داده ایم اشتباه می کنند ما دریاهای ایران را “اجازه” داده ایم، گوینده برنامه می پرسد اجازه داده اید یعنی همان اجاره داده اید که اجازه دارند در دریاهای ما کشورهای دیگر صید کنند، وزیرخارجه برای انکه مطلب را سرگشته کند با لبخند می گوید خیر تمام ملل این کار را می کنند و بسیار متداول است و حرفهایی دیگری که به موضوع مربوط نیست تحویل گوینده و ملت می دهند.
* دولت جمهوری اسلامی خبر خوشی داد که می خواهد 30 هزار واحد مسکونی برای نیازمندان درست کند، اما این خبر برای ملت زیاد هم خوشایند نبود چون بنا می باشد برای ملت سوریه و در سوریه این خانه ها درست شود، خوشا به حال ملت سوریه که برگ برنده ای دارند که پول نفت ایران به کشورشان سرازیر می شود و جوانان ایران در جبهه های سوریه کشته می شوند و خود سوریها به حال و روز ما ایرانیان می خندند.