1464-94

یک دیدگـاه

لیبرالیسم نوین، در واقع چیزی جز سوسیالیسم نوین نیست، اگر نخواهیم وارد بحث خاص شویم، باید گفت در جوامعی که حکومتهای دموکراتیک و پارلمانی دارند که نمایندگان آن با رای مردم انتخاب شده اند، سوسیالیسم نوین خواهان فروپاشی سیستم پارلمانی و اساس نظم و قانون است منتها این کار از طریق بکارگیری رای مردم نمی باشد، لذا این روند را باور بر آن است که اگر “انارشیسم” و “پوپولیسم لیبرال” با بکار گیری عوامل وحشت و ترور، در مراکز “نرم” مانند دانشگاه ها، دبیرستانها، گروه های ورزشی و هنری نفوذ کند و پر و بالی به افراد نامطلع بدهد دولتها ناچار تسلیم خواهند شد، در اینجا باید دوباره اشاره کنم لیبرالیسم نوین در سازه های متفاوت اجتماعی ابزار کار متفاوت لازم دارد، نیروهایی که از پایان دوران قدرت خود ناآگاهند و یا وحشت دارند هیچگاه دوران معینی را برای اصلاحات مطرح نمی کنند، اگر طرحی دارند که باید اجرا گردد چندین طرح دیگر را به طرح اصلی تزریق می کنند و یا اگر انقلابی کرده اند دوران انقلاب را دائمی می بینند، هنوز پس از چهل سال در ایران دادگاه های انقلابی وجود دارند و در برخی شعارهایی که سوی دولتمردان به جامعه تزریق می گردد با جملاتی چون تا آمدن مهدی انقلاب ادامه دارد؟ یعنی که انقلاب یک پروسه ناتمام را طی می کند و زمانه بندی خاصی برای پایانش در نظر گرفته نشده است با این روش افکار عمومی را آشفته می کنند، انسانشناسی اجتماعی که تکامل جوامع اجتماعی را مطالعه می کند، بما می آموزد ساختمان اندیشه ملل به چه شکل ترکیب می یابد و صورت می پذیرد و تا حد زیادی به عوامل لحظات تاریخ که سازه های سنتی را می شکنند بستگی پیدا می کند از جمله جنگ و پیامد های جنگ، که در تکامل و یا تحول خود این گونه لحظه ها را آزمایش کرده و از آنها تجربه اموخته است، در این تجربه به خاطر شکل خاص فرهنگ ملل مخصوصاً در جهان سوم اغلب نتایج فعالیت بازده منطقی را نداشته و با فعالیت آدمیان در جامعه هماهنگی ندارد، بخصوص در سالیان پیش و بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی این موضوع بسیار مشخص است، در جهان دموکراتیک نخست انتخاب دولت و رای شهروندان با خونریزی صورت نمی گیرد و مورد دوم دول دموکراتیک نهایتاً آموختند که برای بر طرف کردن نا بسامانی نیازی نیست با هم به جنگ بپردازند، در مکاتب قدیم هنگام تدریس فلسفه، استاد می گفت، علم یقین و دوری از خطا، یقینی که یقین باشد و پاسخی مطلوب که بتواند حقایق امور را در مقام استدلال و بحثی که جمیع فرضهای پیچیده شکاکان را از ذهن و پندار از مرحله نامعلوم به معلوم برساند حقیقت فلسفه است، در سرشت انسان پرسش در باره جهان و انسان و شک کردن اساساً به شکل طبیعی وجود دارد، این پرسش ها در بیشتر موارد ارادی نیستند بلکه ذاتی می باشند، که عادت و سنت و آموزش و فرا آموزی برای خود اگاهی است ومرتب مطرح می گردد گاهی تصویری روشن و گاهی تصویری بصورت معما ارائه می دهد اما هر چه زمانه می گذرد پرسشها بیشتر مطرح می شود و حل معما آسان می گردد، ارسطو بر این باور بود که برای فیلسوف نبودن هم باید فیلسوف بود، فلسفه در دیدگاه دیانت روشی مناسب برای یافتن پاسخها نمی باشد چون ایمان را سست و مردم را به شک می اندازد، برعکس در فلسفه شک کردن و دیگران را هم به شک انداختن روشی مناسب شناسایی می شود، در برخی از پایگاه های فکری و نظامهای سیاسی نیز اعتقاد بر آن است که فلسفه، ذهن آرام شهروندان را می تواند نا آرام و نابسامان کند، و مکانیزم زندگی را بیهوده عوض کند، این گروه اعتقاد دارند انسانها وسیله ای هستند که باید در خدمت رهبران و تک رهبران باشند و در واقع تنها وظیفه مردم نقش وفادار عضویت در لشگر خدا است جهت خدمت و بس، اما فکر بشر گاهی هم نیاز دارد که تلاش کند و نظراتی را پیشنهاد کند و اصولاً حال و احوالی را در جامعه جستجو کند، و تردیدی نیست مدد گرفتن از عقل شادابی روح و احوال را غنی می کند، همین منور الفکر بودن آسودگی است که اجازه می دهد انسان خارج از محدوده زندگی و احوال روزانه خود به دنبال تفکرات و پژوهشها بپردازد، با همین طریقت اندیشیدن است که افکار خام پخته می شود، البته فلسفه هم مانند بسیاری از علوم دشمنانی دارد که کارشان نه مشاهده احوال است و نه دیدگاهشان معقول و گاهی نیز ضروریات عقلی را هم در بایگانی قرار داده اند منتها در عمل می بینیم “مردگان بر زندگان حکومت می کنند” از جنگهایی که هنوز پیش نیامده درجات و ارج و منزلت در پرونده مردگان ثبت شده است.

***

*پس از چند هفته1635-41 بحث و گفتگو میان سناتورهای طیف راست و چپ بالاخره “قاضی برت کاواناه” برای دیوان عالی امریکا انتخاب شد، دیوان عالی امریکا بالاترین پایگاه قضایی کشور می باشد و قضات انتخابی شغلشان مادام العمر می باشد.
*پس از آنکه روسیه موشکهای پدافند از نوع “اس 300” را به ارتش سوریه تحویل داد، امریکا نیز هواپیماهای جنگنده از نوع “اف 35” بیشتری در اختیار اسرائیل قرار داد، پیش از این نیز امریکا تعدادی از این نوع هواپیماها را در اختیار اسرائیل قرار داده بود منتها با ایجاد شرایط تنش جدیدی که پیش امده است، تشخیص داده شد که اسرائیل به هواپیماهای “استلت – از نوع اف 35” نیاز دارد.
*مقامات بانکی و اقتصادی برای آرام کردن بازار متشنج “ارز” در ایران سعی می کنند وانمود کنند که افت قیمت ریال به عمد می باشد و گرانی دلار شکل کاذب دارد، اساساً این دیدگاه دروغین بیچارگی و عاجز بودن دست اندرکاران اقتصادی کشور را می رساند که به جای راه یابی منطقی در وهم و تخیلات افکار و ارقام کاذب را تزریق جامعه می کنند.
* آقای خامنه ای می گوید که ایران در برابر رویدادهای اخیر در بن بست قرار نگرفته و توانایی مقابله با مشکلات داخلی و خارجی را دارد، به روال معمول تمام نابسامانی های کشور را توطئه دشمنان دانست و گفت راه حل مشکلات فعلی کشور با مذاکره با آمریکا حل نخواهد شد، وی هشدار داد که کسانی که در فکرشان گفتگو با امریکا را راه حل می دانند خیانت می کنند، اصولاً هیچگاه سابقه ندارد که مشلات پیش آمده در کشور را از نامطلوب بودن و نابسامان بودن و بی لیاقتی دست اندرکاران شناسایی کنند.
*جمال قاشوقی خبرنگار سعودی پس از آنکه به کنسولگری سعودی در استانبول رفت تا به امور کاغذ و مدارک مربوط به کار خود رسیدگی کند، دیگر دیده نشده است. کنسولگری سعودی می گوید ایشان پس از پایان کار خود از ساختمان کنسولگری خارج شده اند اما پلیس ترکیه و اعضاء خانواده قاشوقی می پندارند که جمال قاشوقی هنوز در کنسولگری است، وزارت خارجه ترکیه کنسول سعودی را برای دادن توضیحات در این مورد به وزارت خارجه احضار کرده است.
*نیوت گینگریچ، 1635-42سخنگوی سابق کنگره امریکا، نویسنده و ایده پرداز سیاسی هفته گذشته در گفتگویی که سیاست امروزین امریکا را بررسی می کرد گفت وارد دورانی شده ایم که “جنگ داخلی اجتماعی” در امریکا به اوج رسیده، پس از چند پاره شدن حزب دموکرات گروه های لیبرال و پروگرسیو با آنچه نظم و قانون است مخالفت می کنند و هیچ نوع سازندگی اجتماعی را نمی پذیرند.
*سردار حسین سالمی از معاونان سپاه، در یک سخنرانی در اهواز گفتند که نتانیاهو را به دریا پرت خواهند کرد، سالهاست “شعار مرگ به امریکا” به شکل وظیفه و ایده پردازی بر سر زبانهاست، اما به هنگام توضیح این شعار برخی مقامات گفتند منظور “مرگ” بر امریکا نیست و شعار معانی دیگری نیز دارد، لابد بر همین مبناء پرت کردن نتانیاهو به دریا نیز “معانی” دیگری دارد که نیاز به روشنگری است.
*روز سوم اکتبر، ایران با فرستادن 11 هواپیمای بی سرنشین به شرق سوریه یکی از مراکز مخالفان بشار اسد را بمباران کردند و دو باره از همان راهی که پرواز کرده بودند به خانه برگشتند، این هواپیماهای بی سرنشین از فضای عراق عبور کردند و با انکه “سنتکوم” و رادارهای اسرائیل و ماهواره اوفک آنها را شناسایی کرد اما اقدامی برای منحرف کردن و یا از بین بردن آن انجام نداد، هواپیماهای بی سرنشین ایران با کمک مهندسان چینی و ایرانی ساخته شده و از کارآیی بالایی برخوردار است.
*منگ هونگ وای، رئیس پلیس و معاون امنیت ملی مردمی چین پس از یک دیدار و کنفرانس در فرانسه در شهر لیون فرانسه سوار هواپیما شد تا به چین برود، اما ظاهراً هیچوقت به مقصد نرسید خانواده منگ هونگ وای از پلیس بین المللی و مقامات چینی می خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است، مقامات چینی در این مورد سکوت اختیار کرده اند و پلیس بین المللی “اینترپول” نیز تنها توانسته تائید کند که منگ هونگ وای در فرودگاه لیون وارد هواپیما شده که به سوی پکن پرواز می کرده است، پلیس بین المللی رسما از مقامات چین توضیح می خواهد اما چینی ها هنوز جواب منطقی و قانع کننده ارائه نداده اند.