1464-94

یک دیدگـاه

با سقوط برلن جنگ دوم جهانی در اروپا به پایان رسید، متفقین بیش از 9 میلیون آلمانی را در زندانها و کمپ های اسرا در آلمان نگهداری می کردند و اعتماد به آنها نداشتند، اما نگهداری 9 میلیون نفر نیز بار سنگینی بود و خرج کلانی داشت، بطور پراکنده هنوز مقاومتهایی صورت می گرفت و این روند و نوع مقاومتها چند سالی ادامه داشت، سربازان ارتشهای پیروز پس از تسخیر آلمان تقریباً آزادی کامل داشتند که هر آنچه می خواهند انجام دهند، دژبان ارتش و پلیس محلی کمتر به شکایات مردم رسیدگی می کرد. در مدتی کوتاه بیش از دو میلیون زن و دختر آلمانی مورد تجاوز قرار گرفتند مخصوصاً سربازان روسی در این کار بدتر از دیگران عمل کردند، زندانبانان کمپ های آلمانی به1642-40 دست زندانیان آزاد شده کشته شدند، خانواده های افسران نازی و ماموران دولتی دوران هیتلری کشته و زندانی شدند. انتقام مردم در تمام زمینه ها صورت می گرفت گویی که آزادی این حق را به آزادشدگان داده بود که با کسانی که ظلم و ستم کرده اند به همان راه و طریق با آنها رفتار شود، مردم آلمان درد نان داشتند، گرسنگی همه گیر بود… خیلی زود هزاران زن و دختر برای یک لقمه نان به مسیر فاحشگی افتادند، دهها هزار کودک بی سرپرست آواره شهرها بودند، به دنبال والدین خود می گشتند اما بیشتر آنها مرده بودند، در آلمان سوای زندانها تنها جوانان 17 سال به پائین و مردان 70 سال به بالا در زندان و یا فراری نبودند، متفقین تصمیم نداشتند که هیچ اقدامی برای دوباره سازی آلمان انجام دهند، لذا زنان و بچه های آلمانی برای یک لقمه نان با دست خالی و بدون داشتن وسائل کار و ساختمان به پاک سازی شهرها و دوباره سازی و ساختن کشور پرداختند و تا حد امکان و معقول و به سختی کوشش می کردند و البته تهمت های روزانه را نیز از سربازان متفقین تحمل می کردند اما توانایی و حقوقی به عنوان یک کشور شکست خورده برای اعتراض نداشتند، انگلستان، امریکا، روس و فرانسه تصمیم گرفتند و آلمان را به چهار قسمت تقسیم کردند پایتخت نیز بین متفقین تقسیم شد، انگلستان و امریکا خواهان تشکیل دادگاهی شدند که به جرائم جنگی رهبران زندانی آلمان رسیدگی کند، دادگاه نورنبرگ تشکیل شد و اکثر زندانیان به انواع محکومیت ها رسیدند، اما هم زمان برای حل کُلی مساله نیاز به طرحی بزرگی بود که چگونه باید کشور آلمان به جامعه جهانی برگردد و به چه طریق باید موانع را بر طرف کرد، جنگ باعث شده بود دهها میلیون آواره در اروپا از محل زندگی خود کوچ کنند لذا کاروانها و حرکت مردم از شمال به جنوب و از شرق به غرب در حالی صورت می گرفت که هیچ نوع برنامه و طرح خاصی برای این آوارگان وجود نداشت، بیشتر کشورهای اروپایی خود گرفتار نان شب بودند چه برسد که بتوانند اروپا را دوباره سازی کنند، فرانسه در دوران جنگ به دو قسمت تقسیم شده بود حکومت فرانسه و حکومت ویشی به رهبری ژنرال پتن، پس از جنگ و شاید تا حالا نیز این دو گانگی سیاسی بین فرانسویان مورد بحث و جدل می باشد، امریکا طرح مارشال را برای اروپا به اجرا در آورد و اروپای جنگ زده را نجات داد، از مواد خوراکی گرفته تا کارخانجات و ماشین آلات جاده سازی و ساختمان و خدمات اجتماعی برای تمام اروپا باعث شد که اروپای خسته، جنگ زده و بی حرکت زندگی دوباره یابد، آمریکای صنعتی یک قدرت فوق العاده بود و هست که جمع جمیع کشورهای صنعتی جهان در هر شرایطی از آن فاصله بسیار دارند، در سال آغازین جنگ دوم امریکا نزدیک به 3 هزار هواپیما داشت اما از زمانی که امریکا وارد جنگ شد (1941) تا پایان جنگ دوم (1945) کارخانجات هواپیماسازی امریکا بیش از 300 هزار هواپیما تولید کردند، طرح مارشال در زمان خود 1948 کمی بیشتر از 12 بیلیون دلار بود با مقایسه تطبیقی با امروز شاید بیشتر از 120 بیلیون دلار بود که به همراه کمک های مستقیم مالی کمک های فنی و بلند مدت و خاص با نامهای متفاوت نیز برای اروپا در نظر گرفته شد، پس از حمله ژاپنیها به بندر “پرل هاربر” ادمیرال یاماموتو به فرماندهان ناوگان خود گفت “امریکا اژدهای بزرگ و قول پیکری است که نباید او را از خواب بیدار کرد”، بسیاری از فرماندهان ناوهای جنگی ژاپن که در حمله به “پرل هاربر” شرکت داشتند مست پیروزی موقت خود بودند و زیاد به درک مفهوم هشدار ادمیرال یاماموتو توجه نداشتند و غرق در بی خبری زمانه غوطه می خوردند، حالا مدتی است که می بینیم در ایران شعار “امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند” اساساً برآورد خام و ارزیابی اشتباه سیاست وزارت خارجه و دولت حاکم در تهران بوده است که به جای پیدا کردن راه رهایی از مشکل و بحران هر روز بر مشکلات خود بی مورد اضافه می کند، تردیدی نمی باشد که با پیچیده شدن بیشتر بحران آقای خامنه ای موارد خاصی سوای آنچه در دو ماه گذشته در کلیات بدان اشاراتی کرده است برای رهنمود دولت خواهد گفت حالا گفتار ایشان چه تاثیری در روند و روش مکانیزم کاری و طرح و برنامه دولت آقای روحانی خواهد داشت دانستنش خالی از لطف نیست.

***

*کسری بودجه دولت آقای روحانی نسبت به سال پیش (نیمه اول سال) نشان از افزایش بیش از 105 درصد می باشد. این رقم و این درجه کسری بودجه دولت بی سابقه است، با این حال آقای روحانی می فرمایند “مشکلی وجود ندارد و تحریم ها بی اثر بوده اند!” یکی از روحانیون به خانواده های کم درآمد می گوید گرانی گوشت و برخی مواد غذایی شاید نعمتی است که مردم از غذاهای ناسالم دوری کنند، مردم فقیر نیز می گویند چرا آقایانی که اینگونه نسخه می پیچند خودشان و خانواده شان گوشت و دیگر غذاهایی که ناسالم تشخیص داده را میل می فرمایند؟!
*سردار امیر1642-41 علی حاجی زاده، روز 20 نوامبر گفتند پایگاه ها و کشتی های امریکا در منطقه و 700 مایلی ایران را می توانند موشک باران کنند، هواپیماهای امریکایی پروازهای خود را در فضای هوایی سوریه افزایش داده اند بگونه ای که 24 ساعته و بصورت شیفت شکاریهای امریکایی در تمامی فضای سوریه پرواز می کنند، و همین باعث شده روسها پروازهای خود را 80 درصد کمتر کنند، مقامات امریکایی گفتند که موشک های (اس 300) روسی تا اواسط ماه ژانویه آمادگی ندارند که وارد عمل شوند، در این بین روز 19 نوامبر یک مرکز کوچک نیروهای ایرانی در سوریه مورد حمله هواپیمای ناشناسی قرار گرفت و عده ای از مقامات سپاه قدس کشته شدند.
*ایگور – کوردبوف” رئیس سازمان امنیت و جاسوسی روسیه “گورو” که ماموران آن چند نفر از مخالفان پوتین را مسموم کرده بودند و چند نفری را هم کشته بودند، منتها تحقیقات نشان داد که روسها در این کار دست داشتند، مورد خشم پوتین قرار گرفت و پس از دیدار با پوتین بیمار شد و چند روز پس از دیدار در سن 63 سالگی مُرد! مقامات پزشکی قانونی بیماری او را مشخص نکرده اند اما بسیاری از مخالفان پوتین می پندارند مسموم شده است، نتیجه اخلاقی آنکه ماموران جاسوسی روسیه باید آنگونه مخالفان خود را بکشند که هیچ نشان و علائمی برای تحقیق باقی نماند.
*دو بمب خانگی در آپارتمانی در شمال لندن بوسیله پلیس متروپولیتن شناسایی و خنثی گردید، با آنکه تحقیقات هنوز ادامه دارد منتها ظاهراً چند نفری از پیش مورد شناسایی پلیس قرار داشتند و رفتار و رفت و آمد آنها زیر نظر بوده است.
*فردریک مِرز، یکی از سه نفری است که احتمال دارد پس از رفتن خانم مرکل صدراعظم آلمان گردد، برعکس خانم مِرکل که باورمند مرزهای باز و بی رویه برای همه پناهندگان و پناهجویان می باشد، فردریک مِرز می گویند باید شرایط منطقی و قانونی مشخص و قاطع اجراء گردد و مساله مرز باز معنی نادرستی است از حقوق مدنی، تمام پناهجویان باید پس از طی طریق مراحل قانونی و رسیدگی به پرونده هر کدام برای اقامت آنها تصمیم گرفته شود.
*چند نفرمسلح که گفته می شود چهار نفر بودند به کنسولگری جمهوری چین در کراچی پاکستان حمله کردند. در تبادل اتش بین مهاجمان و محافظان دو مامور محافظ و یک مهاجم کشته و چند نفری زخمی شدند، مهاجمان خود را “جدایی طلبان پاکستان” معرفی کرده اند و گویا تحقیقات نشان داده است که قصد مهاجمان منفجر کردن کنسولگری بوده است.
*رئیس جدید ستاد ارتش1642-42 انگلستان، ژنرال مارک کارلتون اسمیت می گوید روسیه بزرگترین خطر برای جهان غرب شناسایی می شود، در مورد بریتانیا مارک کارلتون هشدار می دهد روسها شدیداً به دنبال دستیابی به توانایی علوم سایبری و فن آوری پیشرفته هستند تا با شناسایی نقاط ضعف کشور به عملیات سایبری دست بزنند، ایشان همچنان گفته اند خطر روسیه برای آینده انگلستان و غرب بسیار سنگین تر از افراط گرایان اسلامی می باشد.
*وزارت خارجه دانمارک و فنلاند اعلام کردند تا اطلاع ثانوی از فروش تسلیحات نظامی به عربستان سعودی خودداری خواهند کرد، فنلاند همچنان به امارت نیز تسلیحات نظامی نخواهد فروخت. در این اعلامیه آمده است که جنگ در یمن یکی از دلایل تصمیم دولت فنلاند می باشد، اما منابع مختلف و ناظران امور منطقه بر این باورند که این تحریمها موقتی وزودگذر خواهد بود.
*در کنفرانس کشورهای اسلامی تهران که نشست ناموفقی بود آقای روحانی اسرائیل را یک کشور “غده سرطانی” نامید که غرب برای مقاصد خود آن را تاسیس کرده است، خبرگزاری آسوشیتد پرس می نویسد بیش از 300 مهمان در کنفرانس شرکت کردند منتها چهره های شاخص از دیانت سنی در این کنفرانس دیده نمی شدند نمایندگان حزب الله و حماس و چند گروه افراطی که حمایت مالی و سیاسی خود را از ایران اسلامی دریافت می کنند مهمانان اصلی بودند. از مراکز و دانشگاه های اسلامی نیز چند نفری بودند منتها این افراد جز در حمایت از سیاستهای ایران و یا تائید عملکرد ایران حرفی برای گفتن نداشتند، قصد دولت آقای روحانی ایجاد یک جبهه جدید علیه عربستان سعودی بود که ناظران سیاسی منطقه کنفرانس را ناموفق شناسایی کردند.