یک دیدگـاه
جریان تراکش “نبض الکترومغناطیسی” به دو صورت می تواند انجام گیرد، یکی در طبیعت است که از انفجارات طوفان خورشیدی پیش می آید و دیگر به صورت سازساختهای اسباب حرب است که دست ساز آدمی است در مورد اول این انفجارات طوفان خورشیدی تقریباً تاریخ و سابقه روشنی دارند و در هر 150 تا 200 سال یکبار اتفاق می افتد، بار آخر انفجار “نبض الکترومغناطیسی” خورشیدی در سال 1859 میلادی رخ داد در آن دوران الکتریسته مهار شده هنوز به شکل گسترده مورد استفاده مردم قرار نگرفته بود لذا آسیبی که از این انفجار بر جای ماند بیشتر بر روی سیمهای تلگراف و ماشینهای مورس تلگراف بود که اسیب رساند و آنها را از کار انداخت، در آن زمان وسائل ترابری، کارخانجات، کشاورزی، صنایع، امور بانکی و ارتباطات “الکترونیکی” صورت نمی گرفت لذا از “انفجار نبض الکترو مغناطیسی” مصون ماندد، انفجار و طوفان “نبض الکترومغناطیسی” نه رادیو اکتیویته دارد و نه صدای انفجار مهیب، و نه ابر قارچی تولید می کند، میزان و حد و حدود تراکش طوفان خورشیدی می تواند بگونه ای باشد که تمام کره خاکی را در بر گیرد یا آنکه تنها منطقه نسبتاً کوچکی را زیر چتر “نبض الکترو مغناطیسی” قرار دهد، اگر طوفان خورشیدی فراگیر باشد و حداقل نیمی از کره خاکی را در بر گیرد بی تردید آنچه ما امروز تمدن می پنداریم خیلی زود به روزهای پایانی عمرتمدن و حتی به احتمال بسیار زیاد به زندگی نبات و حیوان نیز خاتمه خواهد داد. در صورت انفجار و طوفان خورشیدی، تمام وسایل الکترونیکی بیمارستانها، فرستنده های رادیو تلویزیون، تلفنهای بی سیم و باسیم، کامپیوترها، موتورها و ژنراتورهای کارخانجات، موتورهای قطارها، هواپیما، کشتی و ماشینها و سدها از کار خواهد افتاد، چراغهای راهنمایی، برجهای مراقبت فرودگاه ها تنظیم و هدایت و نظارت الکترونیکی تسلیحات نظامی مانند موشک های قاره پیما، ماهواره ها، آب رسانی به خانه ها جملگی از کار خواهد افتاد، انسان امروزی برای ادامه حیات و زندگی روزمره نیاز مبرم به الکتریسته دارد، ارتباطات ترابری برای رساندن مواد غذایی از مزارع و کارخانه ها به فروشگاه ها در تمام مراحل از تولید تا مصرف تنها با یاری گرفتن از انواع انرژی امکان دارد، اساس و مکانیزم و کارابزار این انرژی الکتریسیته است، بزرگترین پیشرفت را در این زمینه آمریکا، انگلستان و به مقدار بسیار کمتر روسیه، و کره شمالی و چین کرده اند احتمال دارد کره شمالی در اینگونه مسائل با ایران اسلامی نیز همکاری کرده باشد، طبعاً حد و مقدار و توانایی ها مطرح است که می تواند کارآیی را نشان دهد، لذا جهت اطلاع بسیاری از ایرانیان که بی مورد خود را مشغول و درگیر “چه گزینه” کرده اند به مساله بستن و یا نبستن تنگه هرمز، باید گفت بستن گلوگاه تنفسی هرمز که برای ایران حیاتی است از سوی ایران هیچگاه منطقی نمی باشد، بمب (ای ام پی – نبض الکترومغناطیسی) با ماهواره، هواپیما، و موشک بالستیک حمل می شود، و اخیراً روسها برای توپخانه بُرد کوتاه نیز آزمایشاتی را آنجام می دهند، باید اضافه کرد تنها کشوری که توانایی آن را دارد که حملات احتمالی (ای ام پی) را خنثی کند و موج و تابش طوفان (ای ام پی) “برگشت و یا انحراف دهد” امریکا می باشد، بسیاری از متخصصان و دانشمندان اینگونه مسایل اعتقاد دارند جنگ جهانی آینده اتمی نخواهد بود بلکه به شکل حملات بمب نبض الکترو مغناطیسی خواهد بود که عملاً با از کار انداختن تمام موتورها، ژنراتورها، نیروگاه های برق و انرژی رسانی زندگی و سازه تمدن و جامعه عمرانی را مختل خواهد کرد.
*ونزوئلا با 
داشتن بزرگترین ذخائر نفتی جهان چند سالی است به علت مدیریت ناآگاه به یکی از فقیرترین کشورهای قاره امریکا مبدل شده است، کمبود مواد اولیه خوراکی، نبود سوخت کافی و بیکاری کشور را به ورشکستگی و مردم را بیچاره کرده است، رهبرپیشین ونزوئلا چاوز که چند سال پیش از بیماری سرطان وفات یافت کشور را به سوی سوسیالیسم افراطی سوق داد و در نتیجه آنچه از سازه کشور باقی مانده بود ازبین رفت پس از مرگ چاوز، معاون او نیکولاس مودورو امور را در دست گرفت و کشور را با حمایت نیروی نظامی و انتظامی در کنترل دارد، هفته پیش سخنگوی مجلس که در طیف مخالف دولت می باشد اعلام کرد که با حمایت مردم و تائید مردم، رئیس جمهور جدید ونزوئلا می باشد، نظامیان با آنکه ظاهراً از نیکلاس مادورو حمایت می کنند اما این به دلیل ترس از انتقام مردم است تا جبهه گیری سیاسی، مادورو نیز دست به عملیات نظامی نمی زند چون می ترسد امکان دارد ارتش به روی مردم آتش نگشاید، آمریکا و اکثر کشورهای آمریکای لاتین به رئیس مجلس ونزوئلا تبریک گفته اند، به هرسان ناآرامی همچنان ادامه دارد.
*اشرف غنی، در
افغانستان گفت ارتش افغانستان در چهار سال گذشته بیش از 45 هزار کشته داده است، ارتش افغانستان در چندین سال گذشته تجربیات جنگی بسیار به دست آورده است و ارتش مقتدری محسوب می شود، شمار کشته شدگان که از سوی مقامات افغان اعلام شده هنور از سوی دیگر کشورها تائید نشده است، افغانستان چند مدتی است با طالبان برای یافتن راه صلح در گفتگو می باشد.
*خانم “کورتز” که اخیراً به کنگره آمریکا راه یافته، با افکار افراطی سوسیالیزم می خواهد که قانون اساسی آمریکا را عوض کند، سیاست دروازه های باز “مرزهای باز” را اجراء کند و رئیس جمهور را از کار بر کنار کند! منتها ایشان یکی از بی خبرترین و بی اطلاع ترین نمایندگان کنگره می باشند، در یک مصاحبه تلویزیونی به مصاحبه گر گفتند اگر وضع بهمین صورت ادامه یابد “جنگ دوم جهانی” آغاز خواهد شد (ایشان بی خبرند که جنگ دوم جهانی 75 سال پیش تمام شد!” در همان مصاحبه ایشان گفتند اگر به فوریت به مساله “دمای کره زمین – گلوبال وارمینگ ” رسیدگی نشود دنیا تا 12 سال دیگر از بین خواهد رفت؟ باید برای نمایندگی میزان و حد سواد و شعوری تعیین شود تا ملاک رای دادن تنها از راه حمله به نظام کشور و ناسزا گفتن به مقام رئیس جمهور نباشد.
*اتحادیه اروپا، از مقامات پارلمانی و دولت ونزوئلا خواست به فوریت و در اولین فرصت روز انتخابات پارلمانی را اعلام کند، بیشتر کشورهای اروپایی و امریکای لاتین دولت کنونی ونزوئلا را غیر قانونی میدانند، کشورهای چون ایران، کوبا، سازمان حزب الله و روسها از دولت “مودورو” حمایت می کنند، سالها پیش از انقلاب اسلامی مهندسان شرکت نفت ایران و متخصصان زمین شناسی در پیش بُرد صنایع نفتی ونزوئلا نقشی بسیار سازنده داشتند.
*برخی از رسانه های غربی خبر دادند که عکسهای ماهواره ای نشان می دهد که عربستان سعودی در پی دست یافتن به موشک های “بالستیک – قاره پیما” می باشد، با آنکه در این خبر یاد نشده چه کشوری با عربستان همکاری می کند اما ناظران می پندارند که از چند سال پیش که دولت چین در برابر دریافت نفت موشک های بُرد کوتاه و میانه به عربستان داده است و متخصصان چینی که در عربستان هستند در این زمینه با سازمان موشک سازی ارتش عربستان همکاری می کنند. سعودیها صدها موشک میان بُرد را که می تواند شهرهای بزرگ ایران را هدف قرار دهد به حالت آماده باش دارند.
*زلمای خلیل زاد، 
نماینده آمریکا در گفتگوهای خود با نمایندگان نیروهای طالبان افغانستان گفت، یک توافق کُلی در مورد خروج نیروهای بیگانه از افغانستان صورت گرفته است که فعلاً در مراحل اولیه آن هستیم، منتها اگر گفتگوها به نتیجه برسد احتمالاً ظرف هجده ماه آینده نیروهای بیگانه از افغانستان خارج خواهند شد، طبعاً مقتدرترین این نیروها واحدهای ارتش آمریکا هستند که بطور ضمنی با این دستور العمل زیاد مخالف نمی باشند.
* آنچه از کشور “خلیفه گری اسلامی” باقی مانده است منطقه ای است به مساحت کمتر از 12 کیلومترمربع، در دو سال گذشته عملیات ارتش آمریکا و بمباران مناطق زیر سلطه “خلیفه گری اسلامی” بوسیله نیروی هوایی آمریکا اساس و ساختار و بنیان خلیفه گری اسلامی را نابود کرده است، روزنامه دیلی تلگراف می نویسد در چند سال گذشته نزدیک به 50 نفر که پاسپورت انگلیسی داشتند به گروه داعش پیوستند منتها حالا که اوضاع عوض شده و دیگر داعش سازماندهی و سرزمینی ندارد این افراد خواهان برگشت به انگلستان می باشند، منتها طبق قوانین کشور بریتانیا چون این افراد برای یک کشور دیگر “خلیفه گری اسلامی” مبارزه کرده اند باید وضع خود را در دادگاه ها روشن کنند.
*مقامات جمهوری اسلامی از روسیه درخواست کرده اند که با ارسال پدافند موشکی از نوع “اس 300” به لبنان مانع حملات هوایی و موشکی اسرائیل به انبارهای موشکی حزب الله در لبنان باشند، سالهاست ایران اسلامی برای سازمان حماس و حزب الله انواع موشکها را می فرستند تا در هنگام خاصی از آنها بر علیه اسرائیل استفاده کنند، نظریه غیر منطقی این دیدگاه بسیار شفاف می باشد “تنها ایران حق دارد دیگر کشورها را بمباران موشکی کند” و بس.
*تنش میان سازمان حماس و دولت خودگردان فلسطین هر روز بیشتر می شود و این نیروها به سوی هم تیراندازی و عملیات مخرب انجام می دهند، سازمان حماس با دریافت کمک مالی و تسلیحاتی از قطر و مصر کرنش بیشتری به سیاست های خاص نشان می دهد که با سیاست دولت خود گردان فلسطین هماهنگی ندارد.