1322-41

يك ديدگاه

جوهر سیاست جدلی است میان قواعد کلی اجتماعی و نظریه های جوامع، افراد در جوامع تعهد مشروط و اصولی دارند که مسئولیت هایی را که بعهده گرفته اند تعهد انجام آن را نیز بپذیرند- منتها چون هرگونه تعهد به آینده مربوط می شود لذا این گونه تعهدها را می توان نسبی دانست- در فلسفه گفته می شود «تعهد را نمی توان متعهد شد» آنچه نیاز به بررسی و تحلیل بیشتر دارد تعهد سیاسی است که دولت ها انتظار دارند و از مردم می خواهند که تابع آن باشند، در جوامع باز و شفاف که آزادی فردی نسبتا رعایت می شود این گونه درخواست های دولت مردود شناخته می شوند چون چرخش های ناگهانی سیاسی دولت ها که شتابزده انجام می پذیرد ساختارشکن طریق تفکر کلی جوامع می گردد- «مارکوس هربرت» آلمانی که چند سال پیش از آغاز جنگ دوم جهانی به  امریکا پناهنده شده بود در یکی از رساله های دانشگاهی خود می نویسد «گستردگی باری که نظریه ها را حمل می کنند برای از قید و بند آزاد کردن تجربه است» این فیلسوف طیف چپ اعتقاد دارد ایجاد تنش از سوی دولت ها حساسیت سیاسی برای دیگرکشورها ایجاد می کند وکلافی بافته می شود که رهایی از آن جنگ و انقلاب در سایه دارد- در استرالیا که کشور آزادی محسوب می شود رأی دادن اجباری است و اگر شهروندی که به سن قانونی رسیده باشد به هنگام  انتخابات رأی ندهد جریمه سنگین می شود لذا از دید دموکراسی «رأی دادن اجباری» نمی تواند نماد آزادی باشد و این تضاد واژه «رأی آزاد» را زیر سئوال می برد- در خاورمیانه  نسیم سیاسی صبح به صبح از سویی دگر می وزد و مسیر مشخص ندارد لذا کرنش و گرایش سیاسی بمرور جنبه صنفی و طبقاتی پیدا کرده است و تصمیمات سیاسی سران و رهبران دولت اعتبار چندانی میان مردم ندارند وعملاً رأی مردم را بی ارزش کرده است- سی و اندی سال شعار دولت و ملت در ایران مرگ بر امریکای جهانخوار بود و تا چند ماه پیش رئیس جمهور قبلی و اصولاً کل نظام و رهبری ایران کشور امریکا را شیطان بزرگ می دانست وخواهان نابودی اسرائیل شیطان کوچک بود اما تحریم های شیطان آن چنان بر اقتصاد ایران فشار آورد که باعث شد رئیس جمهور جدید که درعمل به جز تفاوت ظاهری هیچ فرقی با رئیس جمهور قبلی ندارد خواهان یافتن راه و چاره گفتگو با شیطان بزرگ بشود و به شیطان کوچک و پیروان آن عید سال نو را تبریک بگوید- هنوز در صندلی صدارت جا گرم نکرده که حامی دیگر رئیس جمهور خواهان آزادی  همه  زندانیان سیاسی از جمله رهبران گروه سبز شده است- اگر میان خطوط سیاست ایران را بهتر بخوانیم می بینیم احساس خطر و عواقب آن به سرعت شکل خاصی می گیرد و نهایتاً حرف آخر را همین ملت که رأی آن بی ارزش است و افکار سیاسی آن مغشوش در کوچه و بازار ظاهر خواهند شد و حرفشان را بگونه مخصوص ارائه خواهند داد. اما چرا این کار را خواهند کرد چون منطق قانونی دارد که می تواند اندیشه خوب و بد را از هم جدا کند و اندیشه ماهیتی دارد و اعتبار ذهنی، که چه بودنها را تشخیص می دهد و هنگامی  که نفس و عقل راضی نباشند حکمت مردم توانایی شناخت را از حدود فهم و منافع خود بیرون نمی داند و قوت «وحدت فهم» در جامعه از هر نیروی دیگرثبات بیشتر پیدا می کند اگر نیازی به تعظیم باشد همان بهتر که ملت به خودش تعظیم کند؛ گروهی از سردمداران و زمامداران امور در ایران که هیچ اهمیتی به رأی مردم نمی دهند می پندارند آنچه می توان انجام داد راضی کردن امریکا به برداشتن تحریم ها است در ضمن « تعهد» دادن ایران که در گفتگوهای آینده به مسئله «اتمی» خواهند پرداخت و از این طریق چند سالی را طول خواهند داد و با قهر و آشتی و غیره وقت کافی خواهند داشت که برنامه های هسته ای را ادامه دهند و برای اثبات طریقت وخلوص نیت چند زندانی سیاسی را آزاد خواهند کرد و مدتی مرگ بر امریکا را «مشروط» شعار خواهند داد و صد البته دائم خواهند گفت که در «اسلام» بمب هسته ای حرام است – حقیقت آن است که در هیچ کجای  قرآن و حدیث از «بمب هسته ای» سخن نرفته تا حرام و حلال آن روشن باشد و فتوایی صادر شده که زمامداران خلافت به آن اشاره می کنند… یادمان نرود می توان فردا فتوایی دیگر صادر کرد و مسئله را لوث و خنثی کرد- گفتار و رفتار پایگاه فکر سیاسی ایران شباهت به «نارسیسیسم » خودشیفتگی سیاسی دارد هیچ سامان دهنده امور سیاسی نمی تواند دلزنگاه سیاسی رژیم را بفهمد.

***

• هنگام ورود روحانی به ایران گروهی که مخالف دیدار روحانی با مقامات امریکایی هستند و با سیاست آشتی با امریکا ابدا توافق ندارند علیه امریکا شعار می دادند…یکی از این افراد کفش خود را به سوی روحانی پرتاب کرد که البته به هدف برخورد نکرد برخی از ایرانیان از این روش پرتاب کفش که مخصوص عرب ها می باشد اعتراض کردند و توصیه کردند باید به همان سنت ایرانیان گوجه فرنگی و تخم مرغ پرتاب کرد…
• وزیر امورخارجه ایران نسل کشی را درجنگ دوم جهانی بوسیله  آلمان فاشیست «جنایتی فجیع» خواند- چند ماه پیش زمامداران سیاسی ایران از جمله رئیس جمهور ووزیرخارجه آن انکار می کردند که اصلا چنین رویدادی رخ داده «غلط کردن و غلط کردم» را می توان در دو مورد و دو دولت فعلی و قبلی ایران صادق دانست.
• برخی از مفسران مسایل خاورمیانه اعتقاد دارند که روابط ایران و امریکا بشکل خاص ادامه پیدا خواهد کرد و بمرور تحریم ها برداشته خواهند شد- در مورد مسئله هسته ای نیز ایران شتاب کمتری نشان خواهد داد و غرب کمتر درباره آن صحبت خواهند کرد ولی ایران هم چنان به دنبال بمب اتمی خواهد بود- حمایت ایران از سوریه و حزب الله مختصری آرامتر خواهد بود- و صدای اسرائیل و هشدار و تهدید هم چنان ادامه خواهد داشت.
• رئیس جمهور ونزوئلا به خبرنگاران گفت دلیل سفر نکردن او به امریکا جهت شرکت در سازمان ملل ترس و احساس خطر در امریکاست چون در امریکا امنیتی وجود ندارد.(و صد البته در ونزوئلا وجود دارد)
• در سایت B.B.C عکسی از دیدار وزرای خارجه ایران، امریکا و چند کشور اروپایی بود که با روی خندان کنار هم نشسته اند و لبخند زنان جلوی دوربین ها قرار گرفته اند-انشاءالله مبارک است.

1373-46

• گروه های القاعده و افراطیون به کلیساها و مسیحیانی که در سوریه، آفریقا، پاکستان وعراق هستند حمله می کنند و محل های تجمع آنها را بمب گذاری می کنند- در پاکستان نزدیک به 15 میلیون مسیحی زندگی می کند که بیش از دیگر کشورها مورد ضرب شتم قرار گرفته اند- در عراق آسوری ها در خطر هستند و در سوریه تقریبا 70 هزار ارمنی  از آن کشور مهاجرت کرده اند در میان کشورهای خاورمیانه ارامنه ایران و لبنان آسوده تر و راحت تر از سایر کشورها هستند و به ندرت اتفاق می افت که دولت و مردم اقلیت های مسیحی را بافته جدایی از بدنه ملت بداند ارامنه در ایران با داشتن باشگاه های اجتماعی، ورزشی، مدارس و روزنامه وکانون های تجاری زندگی و روزگاری خوش دارند.
• گروه تروریستی الشباب که شاخه ای مجزا از القاعده می باشد در مرکز شهر «نایروبی» در یک فروشگاه چند طبقه ای با مسلسل و نارنجک به خریداران و بازدیدکنندگان فروشگاه حمله کردند و دهها زن و بچه و مردم بی گناه را کشتند جمعا 140 نفر کشته شدند و چند نفری هم هنوز پیدا نشده اند که احتمال دارد پس از سقوط سه طبقه فروشگاه زیر آوار باشند.
• اخیرا روسها اعلام کردند که در سال 1983 یکی از مسئولان ضد موشک روسیه بنام «استانیسلاو- پتروف» روی صفحه رادار خود 5 موشک اتمی قاره پیما امریکا را مشاهده می کند که به سوی روسیه می آیند و به جای اعلام خطر و فشار دگمه ای که می توانست عمل متقابل انجام دهد تصمیم می گیرد که هیچ اقدامی نکند چون حدس می زند که اگر حمله ای صورت بگیرد تنها با5 موشک نخواهد بود پس حتما رادار خراب است  حدس پتروف درست بود و موشکی از امریکا حرکت نکرده بود.
• ظاهرا در همان لحظاتی که روحانی می خواست از امریکا خارج شود گفتگویی کوتاه بین اوباما و رئیس جمهور ایران صورت گرفته است-جمیع مراجع لشکری و کشوری و روحانی در ایران برای حفظ منافع اعلام کرده اند که از سخنان روحانی در سازمان ملل  ودیدارهایی که در سایه ها رخ داده راضی هستند و از آن حمایت می کنند- در این جا تنها ملت همیشه سر در گم در صحنه سیاست ایران است که  منتظر می باشد که بداند درچند سال و دهه آینده چه شعاری را باید بیاموزد و تکرار کند در سی و اندی سال که از زایش جمهوری اسلامی می گذرد شعار مرگ بر امریکا و امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند بوده و ماشاءالله با استعدادی که ملت دارد این شعار «ملی» نامیده شده باید دید که چه چیزی جایگزین آن خواهد شد سال ها پیش یک توده ای با مزاح می گفت «ایران گاهی وطن من است  این وطن مال دوست و دشمن و همسایگان نزدیک و دور من است»