1681-76

یک دیدگـاه

«بوریس جانسون» نخست وزیر انگلستان، به مردم انگلستان وعده داده است که انگستان از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد حالا اگر شد این کار را با پیش شرطها و گفتگو این مهم را انجام خواهد داد و یا اگر موافقت صورت نگیرد با اعلام خروج یکجانبه موضوع را به اتمام خواهد رساند و از اتحادیه اروپا خارج می شود، طیف چپ و طیف میانه چپ با این موضوع موافق نیستند مخصوصاً بخش عمده ای از نمایندگان حزب کارگر انگلستان باقی ماندن در اتحادیه اروپا را ترجیح می دهند، هفته پیش «بوریس جانسون» از ملکه انگلستان اجازه خواست که مجلس عوام انگلستان به جای سه هفته تعطیلات سالانه،1681-77 پنج هفته تعطیل باشد که در واقع فرصتی دوباره به نمایندگان مجلس داده نشود که موضوعی را که چهل سال است در باره اش بحث می کنند دوباره در مجلس مطرح کنند و باز هم کارها را پیچیده کنند، ملکه انگلستان طبق قوانین می تواند مخالفت کند اما طبق روال و سنت در امور سیاسی دخالت نمی کند بلکه پیشنهاد نخست وزیر “دولت” را تائید می کند. در این مورد هم همین گونه بود، پس از اعلام این خبر کمونیستها و سوسیالیستهای افراطی اعلام کردند که اعتراضات گسترده در ده شهر بزرگ انگلستان براه خواهند انداخت و امور کشوری را مختل خواهند کرد، رهبر حزب کارگر«جرمی کوربین» که افراطی ترین نماینده طیف چپ در مجلس عوام انگلستان است با صادر کردن بیانه ای حمایت خود را از کمونیستها و طیف چپ اعلام نمود و از اعضای حزب کارگر نیز خواست در این اعتراضات شرکت کنند، رهبران حزب کارگر به«جرمی کوربین» در روند و بیانات هشدار داده اند که حد معقول را در نظر داشته باشد منتها ایشان در اتش افکار کمونیسم می سوزد و توجهی به این گونه پیامها نمی دهد، شاید حدود سی و اندی سال پیش رهبر حزب کارگر وقت «نیل کینوک» در همسایگی من زندگی می کرد که رسانه ها او را رهبر چپ میانه رو معرفی می کردند، در آن زمان «جرمی کوربین» که مانند امروز سخت در آتش عشق به مارکس و لنین می سوخت (می پندارم از ایرلند) نماینده مجلس شده بود «نیل کینوک» رهبر وقت حزب کارگر چند مقاله تند بر علیه «کوربین» نوشت که افکار و اهداف«کوربین» هیچ ارتباطی به طبقه و امیال و خواستهای حزب کارگر ندارد بلکه کوربین را یک کمونیست خطاب کرده بود که تنها از این طریق به دنبال رسیدن به اهداف خود می باشد و اساساً برای حزب کارگر چیزی جز آسیب ببار نمی آورد، بهرسان امروز انگلستان و اتحادیه اروپا هر دو در نوعی بحران بسر می برند که ادامه این وضع نامشخص برای هیچکدام مطلوب و معقول نمی باشد، اما با وجود تمام مخالفتها و اعتراضات کارگری و اتحادیه ها به نظر می رسد انگلستان از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد، ضمن آنکه باید اشاره کوتاهی نیز کرد که در آخرین روزها پیش از خروج شاید برخی توافق ها صورت بگیرد و این طلاق و جدایی با تنش کمتر و با آرامش معتدل تری صورت پذیرد تا طرفین در این جدایی آسیب کمتری را تحمل کنند، طیف چپ برای آنکه مردم را به سمت و اردوی فکری خود بیاورد اعلام کرده است اگر انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شود، خورد و خوراک و پوشاک و دارو و مواد اولیه زندگی کمیاب و نایاب خواهند شد… این طریق تبلیغات که بیشتر یاد آور دوران قرن 18 و 17 می باشد خریدار چندان و جدی ندارد، منتها اتحادیه های کارگری چپ و کمونیستها کارابزاری برای ترساندن عوام پیدا کرده اند، در هر صورت به نظر می رسد این بار انگلستان پس از چهل سال واقعاً تصمیم دارد از اتحادیه اروپا خارج شود.

***

*ارتش گرجستان هشدار داد، که رفت و آمدهای اخیر در منطقه آوستیا ظاهراً از آن خبر می دهد که نیروهای مستقر در آوستیا قصد درگیری با مرزبانی گرجستان را دارند، ارتش گرجستان مناطق مرزی و پادگانهای نزدیک به مرز را با فرستادن نیرو و تسلیحات تقویت کرده است.
*ژنرال آویو1681-78 خوچوی، رئیس ستاد ارتش دفاعی اسرائیل روز شنبه 31 آگوست گفت، ارتش اسرائیل مرزهای خود را با لبنان و سوریه تقویت می کند و طرح مرحله ای علیه انبارهای موشکهای حزب الله را برای تضعیف آماده اجرا دارد.
*آقای خامنه ای بار دیگر گفتند طرحی در مد نظر1681-79 برای گفتگو با آمریکا وجود ندارد، در واقع بیان این جملات چیزی جز “تضاد” با سیاست آقایان روحانی و ظریف نیست که دائم در پُشت پرده و درهای بسته خواهان گفتگو با آمریکا هستند، در کتابی که اخیراً سرفراز منتشر کرده، در آن نوشته است که رهبر گفته است، در سایه و حاشیه از بیت رهبری کسانی در خفا “دولت در دولت” تشکیل داده اند و با استفاده از قدرت نهان چون صدا و سیما، وزارت اطلاعات و سپاه و گروهی از روحانیون به موازت قدرت نظام در حرکت هستند، اگر مطالب سرفراز درست باشد شاهد ضربه حکومتی از نوع خزنده و بی رنگ آن هستیم که شباهت بسیار به روند و روش “ضربه حکومتی” از نوع روسی است.
*مقامات رسمی دولت کلمبیا، به رسانه های بین المللی خبر دادند، که حکومت “نیکولاس مادورو” در ونزئلا به گروه های چریکی و مخالف نظام کشور کلمبیا سازمان “فارک” نه تنها کمک مالی و تسلیحاتی می کند بلکه به رهبران سازمان “فارک” اماکن امن می دهد که در ونزئلا زندگی کنند، سازمان “فارک” در چند سال گذشته قدرت سابق خود را از دست داده است منتها نظامهای خودکامه اصولاً از “فارک” و سازمانهای مخرب مشابه حمایت می کنند.
*فرانک والتر1681-80 اشتاینمایر، رئیس جمهور آلمان که برای مراسم هشتادمین سال جنگ دوم جهانی به لهستان رفته بود روز اول سپتامبر در مراسمی خاص شرکت کرده و از سوی آلمان از جهانیان برای آغاز جنگ پوزش خواست، در این پیام رئیس جمهور آلمان جنگ را فاجعه جبران ناپذیر خواند، پس از پایان جنگ دوم جهانی سنت است که روسای جمهور آلمان هر سال روز آغاز جنگ دوم جهانی را محکوم شناسایی می کنند، در این مراسم رئیس جمهور لهستان نیز حضور داشت.
*روز یکشنبه نیروهای حزب الله به سوی نیروهای ارتش دفاعی اسرائیل موشک ضد تانک شلیک کردند و ارتش اسرائیل نیز متقابلاً مواضع حزب الله را بمباران کرد، از هفته پیش سازمانهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل پیش بینی کرده بودند که چنین اتفاقی خواهد افتاد و برخی مناطق را در نزدیکی مرز لبنان و سوریه را از سکنه تخلیه کرده بودند، پس از شلیک موشک از سوی حزب الله از ساکنان مرز نشین خواسته شد که حد اقل چهار کیلومتر از مناطق مرزی دور شوند.
*آقای عراقچی، 1681-81از کارمندان ارشد وزارت خارجه ایران ظاهراً برای روشن شدن برخی مسائل به پاریس می رود تا با آقای ماکرون گفتگو کند و به پیشنهادات داده شده از سوی فرانسه رسیدگی نماید، اما پیام رسمی آقای خامنه ای که به هیچ وجه با آمریکا گفتگو نمی کنیم آسیب زده است، عملاً آقای روحانی بدون آنکه به موضوع مورد نظر اشاره کرده باشد به پیام “رهبر” بی توجهی سیاسی نشان می دهد، و با تزریق “اگر و اما” به پایگاه رهبر و مقام سیاسی او را زیر پرسش می برد، بی تردید آقای خامنه ای و مشاوران او تا حالا متوجه شده اند که چگونه با زیرکی بسیار تیم “روحانی و ظریف” وضعیت خاصی را ایجاد کرده اند که “پایگاه و جایگاه” رهبر را در میان مردم و نیروهایی اجرایی کشور توانسته اند با ضربات سهمگین به عقب برانند، مطلب از این روشنتر نمی باشد روحانی صندلی رهبر را می خواهد و ظریف مقام ریاست جمهوری را، این داستان همچنان ادامه دارد.