1724-20

یک دیدگـاه

برخی بر این باوراند، که اساس “هستی” مبنی بر دو پایگاه استوار است، زندگی و مرگ، زندگی دورانی از هستی است که آدمی فرصت پیدا می کند که با تجربه اندوزی در گفتار و کردار و پندار، در بخش دوم به مرگ که رسید نتیجه زندگی را برداشت کند، و باور دارد که یا بهشت در انتظار آدمی است و یا جهنم، این توهم و تخیلات بی اساس که ساخته و پرداخته افکار آدمیانی است که با ساده اندیشی افکاری ارائه داده اند که گرانیگاه تمدن دوران دیرین بوده است که توانسته چند هزار سالی دوام آورده و تا به امروز برسد، اما آموزش سخن “میثاق اجتماعی” نمی باشد و همیشه نیز سازنده نیست، شواهد تاریخی بسیار است که نشان می دهد این مورد می تواند میثاق اجتماعی زهر آگینی باشد، در عصر بحران و پریشانی، رابطه ها و ضابطه ها بیمار می شوند و دوران سخت آزمایی آغاز می شود، آدمیان نخست به دفاع روانی و گریز از تاریکی می پردازند و چون پاسخی نیابند، به پیکار با یاس و تسکین درد و درمان و رنج می پردازند، و هنگامی که دیدند مهربانی به سنگدلی مبدل می گردد، و حرکت و امید در دلها پژمرده می شود و به جستجو برای یافتن نقطه اتکاء و قطبی که بتواند شرایط اجتماع را به سلامت بازگشت دهد روی می آورند، و همانند آنچه یاد آوری شد که هستی تنها زندگی و مرگ نیست، به پدیدار شناسی می پردازند، اگر کمی دقت کنیم، بودن و نبودن، زندگی و مرگ تنها زمانی امکان دارد که بدانیم این موجود باید در جایی باشد که زندگی بتوان کرد و یا مُرد، لذا در پدیدار شناسی خواهیم دید زمینه را آماده کرده اند و همه وجود زمین و زمان و کرات و کهکشان است و در بخش ناچیز آن آدمی است که می پندارد که نقشی در طبیعت دارد و یا طبیعت را برای او ساخته اند، این وابستگی اتکایی گمراه کننده است و رشد و تحول وتکامل عقلانیت را بازدارنده می باشد، امروز امریکا با بحران بزرگی روبروست که شاید کمتر در تاریخ خود آن را تجربه کرده است، حقیقت را انکار کردن، پُشت درهای خانه پنهان شدن، اخبار را نشنیدن و مانند کبک سر را در برف فرو بردن که حقیقت را نبینیم چاره و راه و طریق صحیحی برای گذر از این “سوختن” و “تسلیم” شدن نیست، دوری گزیدن چیزی جز از دست دادن “جان و مال” نخواهد بود، در ظلمت هستی نتوان به روشنایی رسید، تردیدی نیست که دولت با شورشگران و غوغاسالاران بسیار مدارا و محتاطانه رفتار کرده و ضعف نشان داده است، و در مقابل ستون پنجم، عوامل بیگانه، کمونیستها، پوپولیستهای لیبرال و سوسیالیستها، فرصت طلبان خودکامه، و آنارشیستها جملگی میدان را برای غارت و تاراج مطلوب تشخیص داده اند، حزب دموکرات اگر اُمید دارد که یاغیگران و شورشیان با آن حزب همپشتی خواهند کرد باید خوب بدانند، چونکه گُل رفت و گلستان درگذشت، نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت… بهشیار باید بود، باقی عمرتان آزادانه زندگی کنید!

***

*ماجرای تظاهر کنندگان با شورشگران در شهرهای آمریکا یکی نیست، گروهی هستند که به وضع اجتماعی و قوانین اعتراض می کنند که طبعاً حق قانونی آنهاست، اما گروهی فرصت طلب و آنارشیست و لمپن با حمایت شهرداران سوسیالیست که تنها به فکر انتخابات خود هستند از شورشیان و غوغاگران حمایت می کنند و محدودیتهای بزرگی ایجاد می کنند که پلیس حق بازداشت خرابکاران را نداشته باشد، با این سیاست و روش عملکرد شهرداران، ناامنی و شورش تشویق می شود، جان و مال مردم را به خطر می اندازند، و به نادرست ادعا می کنند که دارند از حقوق مدنی مردم دفاع می کنند!
*آرش کسروی1724-21، رهبر زرتشتیان کالیفرنیا در ماهان کرمان به همراه دو نفر از همراهان به قتل رسید، دادستان ماهان می گوید قتل ها به علت دزدی بوده است، ظاهراً مطلب پیچیده تر است، و مسائل دیگر ممکن است مطرح بوده باشد، تحقیقات ادامه دارد.
*نظام ایران، به راحتی و بدون توجه به خواست مردم ایران، کشور را به حراج گذارده، امروز با آنکه نام چین مطرح شده، اما حقیقت آن است که کار مسئولان کشور و دولت نه تنها در “عملکرد” اشتباه بلکه خیانت است، طی چهل سال مردم و ایران را بیچاره کرده اند، و سرمایه سرشار کشور به دو منبع مشخص سرازیر شد: جیب صنف دولتمران و نزدیکان آنها و دیگر نیروهای نیابتی که در خاورمیانه به ایجاد تنش و نا امنی می پردازند، واقعاً شرم آور است.
*کنسولگری1724-22 چین در “هیوستون” تگزاس به دلیل اقدامات جاسوسی، و عملیات سایبری برای دزدی اطلاعات، تعطیل شد، چینی ها نیز متقابلاً از آمریکا خواستند که کنسولگری خود را در شهر “چنگدو” را تعطیل کنند، پس از حمله ویروسی چین، و تعهد رسمی آن کشور که دیگر به دزدی اطلاعاتی نخواهد پرداخت، و کنسولگریهای چین دیگر جاسوسی نخواهند کرد، یکبار دیگر مشخص شد مانند بیشتر تعهدات چین آنچه چینی ها می گویند اساساً فرهنگ دروغ سیاسی است.
*ویروس چینی، همچنان دارد در جهان گسترش می یابد و باعث کشتار صدها هزار نفر بیگناه در بیش از دویست کشور شده است و هر روز نیز بر تعداد کشته شدن افزایش می یابد، هنوز چین از هیچ کشوری در این مورد پوزش نخواسته است، و تنها سخت مشغول فروش وسائل بی مصرف و بی ارزش برای جلوگیری از گسترش بیماری ویروس چینی است، و در این بین جاسوسان سایبری چینی سعی دارند از آزمایشگاه های آمریکا، سوئیس و انگلستان اطلاعات در باره واکسن ویروس چینی را دزدی کنند، تا باز از این راه نیز بهره برند، آنچه نگران کننده است، احتمالا “تزریق” ویروسی دیگر به جامعه بشری است که ضربه دوم در جنگ باشد که چین علیه جهان آزاد آغاز کرده است.
*تنش و برخوردهای مرزی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان همچنان ادامه دارد، گاهی حملات نفوذی نیز صورت می گیرد و برخوردها بیشتر می شود، اما تنش دائمی است، در جنگ اولی که چند دهه پیش بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان صورت گرفت، بیش از سی هزار کشته شدند و جنگ به مدت چهار سال ادامه داشت، پس از پایان جنگ چهار ساله، بخش بزرگی از جمهوری آذربایجان که ارمن نشین بود به شکل جمهوری خودگردان و مجزا و منفرد بنام جمهوری “آرتساخ – قره باغ” اعلام موجودیت کرد، که به جز ارمنستان هیچ کشوری دیگر این جمهوری را به رسمیت نمی شناسد، ضمن آنکه بخشی دیگری از خاک آذربایجان نیز به دست نیروهای ارمنستان افتاد که هنوز پس داده نشده است، صلح میان دو کشور وجود دارد منتها صلح استواری نیست، و به غیر از آن بسیاری از کشورها در امور منطقه مستقیم دخالت می کنند، روسها، ایران، ترکیه کشورهای گروه مینسک که بدنه بی خاصیتی می باشند جملگی حضور مشخصی در کشورهای قفقاز دارند.
*در دورانی1724-23 نه چندان دور افراطیون داعش، در عراق و سوریه کلیساها را آتش می زدند، تندیس های مسیح و حضرت مریم را می شکستند، غرب و جهان یکپارچه فریاد می زد این کسان ددمنش و سرشت حیوانی دارند، امروز در آمریکا آنارشیستها همین کارها را انجام می دهند، کلیسیا آتش می زنند، تندیس مسیح را با پتک خُرد می کنند، شهرداران لیبرال، رهبران حزب دموکرات و بسیاری دیگر که ناظر هستند مخصوصاً پایگاه های خبر رسانی رسانه ها در این مورد سکوت می کنند و شورشگران را آرمان خواه و آزادمنش خطاب می کنند.
*یکی از کشورهایی که در مورد “ماسک” برای پیشگیری از اشاعه ویروس چینی چندان پافشاری نمی کند، سوئد می باشد، از همان روزهای اول مسئولان وزارت بهداشت و متخصصان ویروس شناسی در سوئد اعلام کردند که بهترین راه برای پایان دادن به زندگی ویروس چینی آن است که اجازه دهند ویروس تا حدی که می تواند قدرت یابد، گسترش پیدا کند و آسیبی که لازم است وارد آورد، از آن پس طی یک دوران کوتاه چند ماه ویروس دیگر قدرتی نخواهد داشت و آن زمان پایان زندگی ویروس چینی خواهد بود، با این حال با گذشت چندین ماه هنوز ویروس همچنان در جهان فعال است و نشانه ای از نابودی آن دیده نمی شود.
*اتحادیه معاونان کلانتر لوس انجلس (اداره شریف) می خواهد که شغل هزار نفر از معاونان کلانتر شهر را لغو کند، و اداره شریف را کوچکتر کنند تا مخارج آن کمتر گردد، واقعاً باید گفت این گونه تصمیمات جان و مال مردم را به خطر می اندازد و باعث خوشحالی شورشگران می گردد، اما لوس انجلس شهر طیف لیبرال و چپ افراطی است لذا پلیس و کلانتر در این شهر “تابو” معرفی می گردند.