1322-41

یک دیدگاه

هنگامی که سیاست مداران بی سیاست بر سر میز گفتگوها بنشینند، همان کاری انجام می گیرد که نویسندگان بدون آزادی قلم انجام می دهند، چند سالی بود که مطبوعات دول شرق و غرب و مردم ایران را با مسئله بستن و یا نبستن تنگه هرمز مشغول کرده بودند و همه ایرانیان در درون و برون مرز متخصص امور جنگ های دریایی شده بودند و قاطع اظهار نظر می کردند که ایران اسلامی چه خواهد کرد و آمریکا چه عکس العملی متقابلاً انجام خواهد داد، آنقدر نظریه و طرح و برنامه ارائه شد که در تاریخ خلیج فارس هیچگاه نظیر آن را تجربه نکرده بودیم، اما پس از انکه مردم از مطبوعات خسته شدند ماجرای تنگه هرمز هم به بایگانی سپرده شد و یک “پدیدار” دیگری عرضه شد، و این روند و روش مشغول کردن افکار مردم سابقه طولانی و پیچیده ای پیدا کرد، و هم چنان این وضع ادامه دارد، چندین دهه پیش ایران پادشاهی به فکر ساخت کوره سوخت اتمی افتاد و از اروپای غربی ابزار و وسائل ساخت کوره را به کشور وارد کرد، پس از انقلاب چند سالی مسئله اتمی ایران “تابو” شده بود و لعن و لعنت به رژیم پیشین می کردند که این چه پدیدار بی نیازی را آغاز کرده بودند ولی خیلی زود دیدیم همان کوره اتمی ناقص که هنوز هم ناقص می باشد به یک جبهه و میدان جنگ سیاسی تبدیل شد و ایرانیان را نهایتاً گرفتار تحریم و رکود اقتصادی و بیچارگی سیاسی و اجتماعی کرد،

1433-45

از همان زمانها “گفتگوهای کاذب هسته ای” هم آغاز شد و تا به امروز این فضای کاذب سیاسی ادامه دارد، دلیلی که گفتگوها کاذب است می توان از روی مدت زمان این گفتگوها فهمید، اصولاً هنگامی که دو نفر و یا دو کشور بر دور میز گفتگوها می نشینند، یا گفتنی دارند و یا شنیدنی یا از روی قدرت طرف مقابل را بر سر میز مذاکره می آورند و یا از ضعف و ناچاری بر سر میز مذاکره می نشینند، در این گفتگوها که سالهاست ادامه دارد هر چند ماه یکی عده ای دور هم جمع می شوند چند عکس یادگاری می گیرند و با رضایت و خوشحالی اعلام می کنند که مشکلی نیست و گفتگوها خوب پیش می رود و انشالله در دوره بعدی به نتیجه خواهیم رسید، و چند ساعت پس از خداحافظی از هم دیگر اعلام میکنند که طرفین همدیگر را خوب نفهمیده اند و باید دو باره دیداری داشته باشند، در این بین تحریم ها بیشتر می شود، و ایران هم هر آنچه در تحریم است با پرداخت بهای گران از منابع مختلف خریداری می کنند، تردیدی نیست که این دیدارهای فصلی و سالانه بین ایران اسلامی و کشورهای 5+1 مفید و امتیازاتی دارد اما الزاماً به “مسئله” هسته ای هم مربوط نمی باشد، چه کوره اتمی بدبخت ایران اسلامی عمر مفید خود را نکرده بازنشسته شده و کاری را هم بنا بود انجام دهد هیچوقت نتوانست به فرجام برساند، سالها پیش در دوران قاجار هنگامی که ارتش ایران قجری با روسها در جنگ بود در نبردی یک توپ روسی بنام توپ مروارید به دست سپاهیان ایران افتاد و از ان پس هنگامی که روابط ایران قجری و روسیه تزاری تیره می شد ارتشیان ایران شعار می دادند که وای به حال روسها ما تفنگ سه تیر روس داریم و توپ مروارید، امروز هم بشکل واقعی اگر مسائل را پاره پاره تحلیل کنیم خواهیم دید از سوخت بنزین و گندم گرفته تا کوره اتمی و مهندسان و محافظان و متخصصان آن مارک خارجی دارند، سانترفیوژهای مطرح در گفتگوها بیشتر وارداتی است تا ساخت وطن … بهانه پیراهن عثمان است و بس، حالا چه توافق باشد یا نباشد. (هم چنان در بیداری، خواب باشیم)

***

*هر چه احتمال نتیجه مثبت گفتگوها بین امریکا و یارانش با ایران بیشتر گردد، احتمال عملیات نظامی ایران اسلامی و اسرائیل بیشتر می شود و سعودیها نیز از این سیاست تنش و برخورد بیشتررضایت دارند تا برداشتن تحریم ها از ایران.
*دولت چین در یک جزیره واقع در شرق دریای چین که چند کشور ازجمله، فیلیپین، برونی، چین ملی، ویتنام و تایلند بر مالکیت ان ادعا دارند کارهای ساختمانی یک باند فرودگاه بزرگ نظامی را اغاز کرده، آمریکا و چند کشور دیگر رسماً به این مسئله اعتراض کرده اند اما دولت چین اصلاً پاسخی هم به این اعتراض ها نداده است.
*گورباچف 1433-46اخرین صدر هیت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی در اعتراض به سیاستهای پوتین گفت رهبر کنونی روسیه خود را بعد از خدا قویترین کس در دنیا می داند، در یک بیانیه مجزا پوتین گفت که خود را رهبر مادام العمر روسیه نمی داند و چند سال دیگر از کار کناره گیری خواهد کرد.
*سپاه پاسداران ایران اسلامی، عمدتاً قدرت نظامی، بخش بزرگی از تجارت، بنادر و نیروهای اطلاعاتی را در دست دارد، و در شکل دادن به ارتشهای بدون دولت خاورمیانه و آفریقا بشدت فعالیت می کند، انچه گفتگوهای هسته ای خوانده می شود اگر به موافقت اصولی برسد به ضرر سپاه پاسداران است چون در صورت رفع بیشتر تحریم ها “کار” تجاری و نبض بازار واردت سپاه ضعیف خواهد گردید و این مهم را سپاه از چشم وعملکرد سیاسی خارجی نماینده گان دولت روحانی می بیند، لذا شعار های پراکنده ای که گاهی از سوی رهبران سپاه و بسیج به گوش می رسد خبر از تهدید و اخطار است و شاید هم اینکه ضربه حکومتی در سایه دارد شکل می گیرد.
*قطع1433-47 بی رویه بودجه ارتش آمریکا از سوی دولت، بی توجهی برخی نهادهای دولتی به وضع بازنشتگان ارتش و واصولاً فشار بر وزارت دفاع پنتاگون باعث شد که وزیر دفاع آمریکا هگل استعفا دهد، ارتش آمریکا قویترین و مجهزترین و کار آزموده ترین ارتش دنیا می باشد منتها “مسائل سیاسی” گاهی گریبان گیر کار ارتش می شود و نتیجه دلخواه ببار نمی اورد، ضمن انکه ساختار ارتش آمریکا بر اساس عملیات سریع و رعد اسا پایه ریزی شده و برای جنگهای کوتاه مدت است.
*حزب الله لبنان اعلام کرد موشک هایی را که از سوی ایران تحویل داده شده و هدف را هوشمندانه پیدا می کند برای نابودی اسرائیل بکار خواهد برد، هم زمان رهبر ایران برای چندمین بار اعلام کرد که این “غده سرطانی اسرائیل” باید نابود شود، مطبوعات جهان به این خبر کم رنگ اشاراتی داشتند اما هنگامی که چند روحانی اسرائیلی در کنیسایی به ضرب ساطور کشته شدند و دولت اسرائیل خانه های قاتلان را تخریب کرد با اعتراض شدید مطبوعات جهان روبرو شد.
*یک نماینده مجلس عوام انگلستان اعلام کرد که دو هزار مسلمان انگلیسی در خدمت ارتش خلیفه گری اسلامی هستند، امار کلی نشان می دهد که نزدیک پانزده هزار نفر از مسلمانان اروپا به نیروهای خلیفه گری پیوسته اند، البته بیشتر این آمار غیر علمی و رسمی میباشد.
*نیروهای “بوکو حرام” نیجریه که شاخه ای از تبار خلیفه گری اسلامی هستند 48 ماهیگیر را در روز 23 نوامبر کشتند، در پاسخ تلفنی یک خبرنگار که پرسیده بود چرا این کار را کردید، مسئول عملیات گفته است، کار دیگری نداشتیم رفتیم این ماهیگیران را کشتیم، منظور خاصی هم نبوده.