1462-59

1462-60

«جی جی پرسیس» با هیجان خاص و احساس ویژه ای درباره کتاب خود حرف میزند، کتابی به زبان انگلیسی بنام Zodiac lovers I Remember ،که در جامعه امریکایی مورد توجه قرار گرفته است.
کتابی درباره فریاد اعتراض نسل جوان، نسلی که گاه فریادش را کسی نمی شنود، باور ندارند که این نسل با وجود جاری بودن در فرهنگ و اخلاق سرزمین های جدید، هنوز به زادگاه خود می اندیشد، هنوز آن خلوص و سادگی فرهنگی خود را دارد، کتاب درباره عشق، فراز نشیب های احساسی نسل جوان که  جستجو گر یک عشق راستین است، ولی در این زمانه به بن بست میرسد، به پوچی می رسد.
جی جی پرسیس درباره کتاب خود، درباره گذر سالها وزندگی گذشته و حال خود می گوید:
من در سال 1978 در ایران بدنیا آمدم، پدرم از مامورین ویژه شاه بود و بهمین خاطر از ایران گریخته و به ترکیه رفت و من و خانواده ام نیز در سال 84 راهی ترکیه شدیم و سپس از تگزاس سر در آوریم. من  از 6 سالگی در تگزاس بزرگ شدم، در رشته ارتباطات و روانشناسی فارغ التحصیل شدم و از 10 سال پیش در لس آنجلس زندگی میکنم.

1462-61

درواقع تو از همان کودکی که ساختار روانی و احساسی آدمها شکل می گیرد، جابجایی را آغاز کردی، شاید هم یاد گرفتی چگونه مقاومت کنی؟
کودکی دوران زیبایی است ، من در آغوش خانواده، خوش بودم، ولی بهرسال دوری از پدر آسان نبود، تا ما به ترکیه رفتیم در آغوش پدر احساس تازه ای پیدا کردم، اما اصولا آن لحظه که خانه را ترک می کردم عموها دور و برم بودند، در آغوش یکی از عموهایم، آخرین نگاه را به خانه خاطره انگیزمان انداختم، با همه کودکی دلم گرفت، بغض کردم، انگار از خودم پرسیدم چرا؟ چرا جدایی از فامیل و عزیزان وهم سن و سالان؟ چرا دور شدن از خانه وکاشانه و زوایای ساختمانی که همان کودکی ام را در آن جاری بودم.
من هیچگاه آن احساس دور شدن از زادگاه، عزیزان را از ذهنم پاک  نکردم، چون به هر زاویه ای نگاه می کردم، یک نگاه مهربان، یک دست نوازشگر، یک همبازی و هم سن سال می دیدم.

1462-62

بهرحال در فضای تازه بزرگ شدی، درس خواندی و فارغ التحصیل شدی و سرانجام آن احساسات را بروی کاغذ و کتاب آوردی.
دقیقا چنین بود. من کتاب را به چند بخش قسمت کردم، بخشی درباره کودکی ام وهمه مراحل آن و افت وخیزهایش، بعد دوران آغاز چند فرهنگی، مدرسه، همبازیهای تازه، برخوردها، ساختار تازه روانی واحساسی ام. بخش دیگر کتاب درباره جستجوی عشق است، اینکه براستی این جستجوها به کجا ختم شد، تجربه های تلخ و دردآوری که عشق با خود آورد در 21 سالگی برای اولین بار عاشق شدم، که یک دل شکسته و یک روان سرگشته برجای گذاشت، همان سبب شد تا دست به قلم ببرم، شعر بسرایم، احساساتم را نشان بدهم، در طی 3 بار عاشق شدن، آنهم با همزبان وهم فرهنگ خودم، مرا با تجربه های تلخ و شیرین بسیاری همراه کرد. یکبار رابطه عاشقانه ام 5 سال طول کشید، ولی دیدگاه های مختلف در دو خانواده تاثیرش بر طرفین و حتی تضاد فرهنگی و سنتی میان دو خانواده ایرانی، سبب جدایی ها واندوه شد. من گله ای ندارم همین که چنین رویدادهایی مرا به نوشتن کشید، همین که چشمه های پنهان وجودم را جوشان کرد خوشحالم. کتاب را یک کمپانی امریکایی چاپ و پخش کرد و دلم میخواهد یکروزی آنرا به زبان فارسی هم چاپ کنم که درواقع درد خیلی از هم نسلهای من است.
من عاشق رومی هستم، فلسفه رومی در کتاب من احساس میشود، ضمن اینکه من از ته دل سروده هایم را در آن جای دادم.
جی جی در پایان می گوید شاید باورتان نشود، که من زبان فارسی را با خواندن مجله جوانان از همان نوجوانی آموختم و بهمین سبب خود را مدیون جوانان میدانم و آرشیوی از مجلات شما دارم.