1430-83

1430-81

ضیاء میثاقی*

روایت دانشگاه بهائی ایران که بایستی در کتابی مفصل به چگونگی و چرائی تشکیل آن پرداخت یاد آور این ضرب المثل فارسی است که ” احتیاج مادر اختراع است ” وسعی در اینست که در نهایت ایجاز این شرح بی نهایت را ارائه نمایم.
در بهار 1359 با فرمان آقای خمینی شورای انقلاب فرهنگی تشکیل گردید که هدف آن اسلامی کردن دانشگاهها، تغییر محتوای کتب درسی، وحدت حوزه و دانشگاه و اجرای شریعت اسلامی در دانشگاهها و موسسات آموزشی کشور بود. این شورا بلافاصله نسبت به تعطیل کلیه دانشگاههای کشور اقدام نمودند و طی سی ماه تعطیلی این موسسات بسیاری از دانشجویان به حبهه های جنگ ایران و عراق اعزام شده، عده ای جان باختند، گروهی به دنبال اشتغال رفته و بعدها اشتیاقی به ادامه تحصیل نداشتند و همینطور موجب فرار مغزها از کشور شده و بسیاری از اساتید و فرهیختگان و دانشجویان ممتاز نیز ایران را ترک نمودند و پس از بازگشائی دانشگاهها عده قابل توجهی نیز بدلایل مختلف از جمله گرایش های سیاسی واجد شرایط ادامه تحصیل نبودند و از جمله کلیه دانشجویان بهائی نیز به بهانه عدم اعتقاد به یکی از چهار دین رسمی کشور و بر خلاف مواد مختلف مصرح در قانون اساسی از دانشگاههای کشور اخراج شدند.
با عنایت به این امر که تعلیم و تربیت اجباری از احکام دیانت بهایی است و درصد قابل توجهی از دانشجویان شاغل به تحصیل بهائی بودند، همه این دانشجویان بقول مسئولین جمهوری اسلامی مشمول پاکسازی گردیدند که البته ما در این مورد لفظ پاکرانی را بکار میبردیم زیرا حقیقتا دانشجویان بهائی از نظر اخلاق، رفتار و بازده تحصیلی یکی از بهترین گروههای دانشجویان دانشگاهها را تشکیل میدادند.
بعد از مشخص شدن این امر که عدم پذیرش دانشجویان بهائی در دانشگاهها امری جدی و مداوم است و به دستورالعمل محرمانه آقای خامنه ای (1)که در فیلم مستند «آموزش زیر آتش» با ذکر تاریخ نامه به آن اشاره شده و اشعار میدارد که دانشجویان بهائی نبایستی بهیچوجه در دانشگاههای کشور پذیرفته شوند و سپس تذکر مرکز جهانی بهائی که بایستی شرایطی فراهم گردد تا سطح دانش جوانان عزیز بهائی ارتقاء یابد، عده ای انگشت شمار از اساتید بهائی دانشگاههای کشور که بدلیل ایمان به دیانت بهائی از دانشگاهها اخراج شده بودند همداستان شده و طرح تاسیس دانشگاه خانگی بهائی را تهیه و بمنصه اجرا در آوردند بطوریکه در سال 1366 (1987) پس از برگزاری آزمون ورودی اقدام به پذیرش اولین گروه دانشجویان در این سیستم آموزشی بصورت مکاتبه ای و تحت عنوان موسسه آموزش علمی آزاد آغاز گردید و به این ترتیب بنیان این دانشگاه که اساس آن عشق، ایمان، فداکاری و خدمت به جوانانی که علیرغم قوانین بین المللی و مواد مصرح در قانون اساسی بناحق از دانشگاههای کشور اخراج شده و بقیه جوانان واجد شرایط نیز که حق مشارکت در آزمون ورودی از آنان سلب شده بود بصورت کاملا داوطلبانه، با دست خالی و بدون در اختیار داشتن محل و ساختمانی جهت استقرار و با استفاده از منازل بهائیان کشور و انتخاب گروهی سه نفره بنام گروه اجرائی بصورت واحدی آموزشی آغاز بکار کرد.
در حقیقت این سیستم آموزشی برای دو رشته تجربی و ریاضی امکان پذیرش دانشجو داشت و دروس بصورت مکاتبه ای عرضه میشد باین ترتیب که گروه سه نفره اجرائی بطور مرتب تکالیفی را از اساتید دریافت داشته، نسبت به تایپ وتکثیر آن اقدام نموده و آنها را برای هر شهری که در کشور دانشجو داشت و برای همکارانی که نماینده علمی نامیده میشدند ارسال کرده و دانشجویان با مطالعه کتب درسی و احیانا شرکت در کلاسهای مشابه در دانشگاههای شهر خود (در مواردی که اساتید این اجازه را به آنها میدادند) نسبت به انجام تکالیف خود اقدام کرده و توسط نماینده علمی عودت میدادند تا با ارائه به اساتید و تصحیح آنها مجددا جهت دانشجویان ارسال گردد که کاری بسیار وقت گیر بود و بطور معمول در روزهای جمعه هر هفته از صبح اول وقت تا عصر در منزل یکی از بهائیان به انجام این امر پرداخته میشد.
بعد طرحی مطرح شد که گروه اجرائی برای آشنائی جوانان و والدین به کلیه شهرهای بزرگ ایران سفر کرده و آنها را با این سیستم تحصیلی دانشگاهی آشنا کنند که اینهم البته پروژه بزرگی بود که بمرور انجام شد و هر روز حجم مکاتبات دریافتی برای ثبت نام در دانشگاه و طرح تقاضاهای دریافتی افزایش می یافت که پاسخ به این نامه ها نیز از وظایف گروه اجرائی بود که در صد قابل توجهی از نامه های واصله نیز اختصاص به امور خصوصی این جوانان عزیز داشت که نیاز به مشاوره داشتند و حتی نامه هائی دریافت میشد که تقاضا داشتند فتوکپی عکس اساتیدی را که تکالیف آنها را تصحیح میکنند برایشان ارسال داریم تا حداقل یک احساس ارتباط تصویری ایجاد گردد.
از آغاز این پروژه دانشگاهی تا کنون چهار بار حملات گسترده ای در سطح کشور به منازل بهائیان انجام شده است که یکی از بزرگترین آنها در تاریخ 7/7/1377 یعنی دقیقا 16 سال قبل بود که نسبت به دستگیری و زندانی نمودن بیست تن از همکاران این دانشگاه خانگی اقدام کردند و این امر انعکاسی جهانی داشت به طوری که نام این همکاران و دلیل دستگیری آنها که آموزش دروس دانشگاهی به جوانان بهائی محروم از تحصیل در جمهوری اسلامی ایران بود زینت بخش صفحات تلویزیونی کشورهای آزاد جهان بود که این عزیزان پس از گذشت یکماه آزاد شدند.

1430-82

16 تن از اساتید و کارکنان مؤسسۀ آموزش عالی بهائی (که بازداشت شدند) :  ردیف بالا، چپ به راست: افروز فرمانبرداری، امان الله مستقیم،
 محمود بادوام، شاهین نگاری، فرهاد صدقی، دانیال اوجی – ردیف وسط، چپ به راست: وحید مختاری، وحید محمودی، صدف ثابتیان، رامین زیبائی؛
ردیف پایین، چپ به راست: امیرهوشنگ امیرتبار، کامران مرتضائی، سهیل قنبری، نوشین خادم، نوید اسدی و فؤاد مقدم.

بلافاصله پس از وقوع این امر نماینده روزنامه معتبر نیویورک تایمز در ایران به یکی از اساتید این دانشگاه مراجعه نموده و تقاضای دریافت اطلاعا تی در باره این سیستم تحصیلی و علت دستگیری مدرسین را داشت که حاصل آن چاپ مقاله ای مفصل در آن جریده معتبر بود.
پس از گذشت چند ماه رئیس این خانم که یکی از نویسندگان مشهور نیویورک تایمز بود و در حقیقت از خبرنگاران اعزامی بود که همراه با آقای خمینی در پرواز آزادی به ایران آمده و با بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی مصاحبه کرده بود، مجددا به تهران آمد و طی سه جلسه جمعا ده ساعت با یکی از همکاران اجرائی مصاحبه کرد و از چند و چون فعالیتهای بهائیان ایران بطور جامع اطلاع پیدا کرد که در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی بود و هنوز جهت بهائیان پاسپورت صادر نمیشد و در حقیقت بهائیان حق خروج از ایران را نداشتند، بنظرم ایشان آنقدر تحت تاثیر شرایط غیر متعارف بهائیان در ایران قرار گرفت که کارت ویزیت و تلفن خصوصی خود را به همکار ما داد و گفت شما اگر بتوانید از کشور ایران خارج شوید هر کجای دنیا که باشید من شما را به آمریکا میبرم. همکار ما از لطف ایشان تشکر کرده واظهار میدارد اگر شما هم اکنون قرارداد استخدامی و پاسپورت کشور آمریکا را بمن بدهید با ابراز امتنان از پذیرش آن معذورم و ایشان سئوال میکند ممکن است دلیل آنرا بیان کنید؟ و همکار ما اظهار میدارد بنده خودم را مدیون این جوانان بهائی محروم از تحصیل ایران میدانم به آنها عشق میورزم، همه را مانند فرزند خود عزیز دارم وافتخار دارم که در خدمتشان باشم. ایشا ن اظهار داشت لطفاً بلند شو و بایست زیرا میخواهم ترا ببوسم و دلیلش را هم خواهم کفت و بعد بیان کرد که واقعاً تحت تأثیر این جواب تو قرار گرفتم زیرا من با بسیاری از مقامات مملکتی که پستهای خوبی دارند و طبعا از در آمد خوبی برخوردارند مصاحبه کرده‌ام ، میدانی اولین سئوال آن‌ها از من چیست ؟ ما چگونه میتوانیم به کشور آمریکا بیائیم در حالی که شعار مرگ بر آمریکایشان گوش فلک را کر کرده است آنوقت تو که بهائی هستی، با نداشتن پاسپورت و اینهمه مشکلاتی که جامعه شما در این مملکت دارد علاقه‌ای به آمدن به آمریکا نداری، خیلی برایم جالب است.
ایشان بعدها کتاب «آیینه های ایران»(2) را در آمریکا منتشر کرد و در فصلی از کتاب چند صفحه‌ای را به این مصاحبه تخصیص داده است و در کتاب تصویر ایشان با آقای خاتمی رئیس جمهوری اسلامی آن زمان و نیز عکسی از تخریب گلستان جاوید (قبرستان مصادره شده بهائیان) شیراز وجود دارد و به نقل مطالبی جالب و بعضا نا شنیده‌ای از انقلاب ایران پرداخته است.
با حملات مختلف جمهوری اسلامی به این دانشگاه خانگی و در مخاطره بودن مدارک تحصیلی و علمی آن جوانان عزیز ما همت کرده، اطلاعات لازم را جمع آوری نموده و این سیستم را بصورت آنلاین ارائه نمودند که پس از رفع مشکلات کامپیوتری امروزه بزرگترین سایت علمی خاورمیانه است و وقتی جمهوری اسلامی شاهد این امر بود که تعدادی از دانش آموختگا ن این دانشگاه با اخذ پذیرش از دانشگاههای معتبر غربی نسبت به ادامه تحصیل و اخذ مدارک فوق لیسانس و دکترا موفق گردیده و بکشور مقدس ایران مراجعت نموده و به یاری این سیستم دانشگاهی که اکنون نام آن (BIHE) (3) میباشد پرداخته اند تلاش‌های خود را برای تخطئه نمودن آن مضاعف نمودند ولی با تمام تمهیدات بکار رفته هیچ‌گاه موفق به این امر نشدند.
البته در تاریخ مکتوب دنیا نمیتوان نقطه‌ای را در کره ارض سراغ گرفت که حکومت راسا اهالی کشوری را بر خلاف موازین قانون اساسی کشور و بدون هیچگونه مجوزی از تحصیل محروم کند و حتی اجازه ندهد که آن‌ها در منازل خود نسبت به تزئید معلومات علمی اقدام نمایند.
از آنجا که تحصیل این دانشجویان از ابتداء با عشق و علاقه و بدون مدرک گرائی انجام شده است بسیاری از فارغ التحصیلان این دانشگاه واقعاً افرادی ممتاز و با سواد هستند یطوری که یکی از این دانش آموختگان از اولین افرادی بود که پانزده سال قبل به کشور آمریکا آمد و با گذراندن امتحانات تافل و جی آر ئی با امتیازاتی فراتر از معدل ملی این کشور توانائی خود را در زمانی که هنوز مجامع علمی دنیا از وجود این دانشگاه خانگی اطلاع چندانی نداشتند به اثبات رسانده و موفق به اخذ پذیرش ادامه تحصیل از سه دانشگاه معروف گردد و با مدرک لیسانس این دانشگاه خانگی بعنوان دانشجوی بورسیه دوره دکترا و داشتن دوازده ساعت تدریس در هفته دوره دکترای خود را آغاز نموده و بدون آنکه دیناری هزینه کند این دوره را با موفقیت بپایان رساند.
قدر و اهمیت این استعدادها را بایستی کشورهای خارجی بدانند زیرا هنوز مسئولین کشور ما این باور را ندارند که باور های مذهبی امری خصوصی است و ارتباطی با تحصیل و اشتغال ندارد کما اینکه این مطلب عیناً در قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد اما اجرای آن معلق است و این دانشجوی سابق ما سالها است که استاد موفق آنلاین دانشگاه بهائی است.
این مطلب هم جالب است که بر اساس دائره المعارف های موجود، دیانت بهائی پس از دیانت مسیحی دومین دیانت گسترده جهانی است لذا استادان آن نیز در پنج قاره عالم متمرکزند و چنین سیستم علمی البته در جهان خاکی ما شبیه و نظیری ندارد.
چند ماه قبل یکی از همکاران سابق این دانشگاه مصاحبه‌ای بصورت زنده با رادیو 24 ساعته لس آنجلس داشت که 15 دقیقه آخر آن جهت ارائه جواب به سئوالات شنوندگان تخصیص یافته بود و در جواب شنونده ای که از ایران سئوال کرد که چرا شما بهائی ها اینقدر مظلوم نمائی میکنید اظهار داشت ما کاملاً از موضع قدرت صحبت میکنیم و از دوستان بدون تعصبی که در خارج از کشور بما اجازه میدهند که پیام خود را به کلیه هم میهنانمان برسانیم قلباً متشکریم زیرا علیرغم تمام اتهامات ناروائی که در ایران به جامعه بهائی وارد می‌شود و هیچ‌گاه حق دفاع بما نمی‌دهند، مؤسسه‌ای را که جامعه بهائی ایران با دست خالی و بدون هیچگونه امکاناتی ایجاد کرده است و امروزه 65 دانشگاه معروف دنیا از جمله هاروارد و برکلی مدارک تحصیلی دانش آموختگان آنرا برای ادامه تحصیل میپذیرند بایستی مورد تشویق و تحریض هر انسان بی طرفی در سراسر کره ارض قرار گیرد زیرا موسسه ای است بی مثیل و نظیر. این دانشگاه که اکنون 27 سال از تاسیس آن میگذرد حدود سه هزار فارغ التحصیل در رشته های بیست گا نه فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس داشته است که بسیاری از آنها تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاههای معتبر خارج از کشور به پایان رسانده و اکنون در این دانشگاه به تدریس برای جوانان بهائی محروم از ورود به دانشگاههای کشور مشغولند و جمهوری اسلامی همچنان مدارک تحصیلی آنان را به دلیل بهائی بودن به رسمیت نمی شناسد.
در بهار سال 1390 پانزده نفر از اساتید و همکاران این موسسه آموزشی را به جرم تدریس دروس دانشگاهی به جوانان بهائی ایران دستگیر و زندانی نمودند که هر یک محکوم به تحمل چها ر یا پنج سال زندان شده و اکنون دوران محکومیت خود را سپری میکنند و البته قابل ذکر و تقدیر است است که بسیاری از هموطنان فرهیخته غیر بهائی ما در ایران و خارج از کشور با ارسال نامه هائی به مسئولان کشور و درج مراتب در وبسایت های مختلف نسبت به این تصمیم غیر عادلانه و همچنین نسبت به محکومیت بیست سال زندان برای گروه هفت نفره یاران ایران که اداره امور اداری جامعه بهائی را بعهده داشته اند و اکنون بیش از شش سال است که بدون هیچگونه اتهام اثبا ت شده ای در زندان هستندونیز مجامع حقوق بشری دنیا تعرضات شدید خود را به مقامات مسئول کشور ایران اعلام داشته‌اند که بلا اثر بوده است زیرا مسئولان جمهوری اسلامی معتقدند که آن‌ها حقوق بشر اسلامی را رعایت مینمایند و کاری بر خلاف حقوق بشر انجام نداده اند.

****

* مدرس واز مدیران دانشگاه بهائی ایران (1390-1366)
1- فیلم مستند آموزش زیر آتش Education Under Fire)) فیلمی است که توسط کارگردانی آمریکائی در باره این سیستم دانشگاهی و با انجام مصاحبه هائی با فارغ التحصیلان آن تهیه شده و بنحوی گسترده در دانشگاهها و مجامع علمی اروپا و آمریکا با بحث و گفتگو در باره آن به نمایش درآمده است. تاریخ نامه مورد اشاره 25 فوریه 1991 (6/12/1370) با امضای آقای دکتر سید محمد گلپایگانی وزیر علوم و آموزش عالی است که به دستورات آقای خامنه ای در مورد عدم پذیرش دانشجویان بهائی در دانشگاههای کشور و عدم استخدام آنان در کشور اشاره دارد.

2- Persian Mirrors
3- Baha’i Institute for Higher Education(BIHE)