1737-11

1737-3

1737-5

هلن خواننده محبوب مردم، که سالهاست با خواندن عاشقانه ترین ترانه ها و ملی ترین آوازها، در دل مردم جای گرفته، اینک نیاز به یاری شما دارد، هلن در دو سه سال اخیر گرفتاربیماری همسرش واهان است. هلن دراین مدت تنها یک همسرنبوده، او یک مادرمهربان و دلسوز ، یک پرستار شبانه روزی، یک دوست صمیمی، خلاصه همه چیزبرای واهان بوده است. بجرات اگر این همه فداکاری و عشق و دلسوزی از سوی هلن نبود، الان واهان وجود نداشت.
هلن درباره قصه آشنایی و عشق وازدواج خود با واهان می گوید درسالهای اولیه 1990 درآلمان با هم آشنا شدیم. میان مان علائقی بوجود آمد، هر دو هنوز آواره سرزمین های مختلف بودیم، هر دو بدنبال آینده ای بودیم که هنوز روشن نبود. سرانجام به امریکا آمدیم، هر دو تحصیلکرده بودیم، هر دو در رشته های مختلف آکادمی را طی کرده بودیم و هر دو اینک درصحنه موزیک کنار هم بودیم.
سال 2002 درلس آنجلس ازدواج کردیم. پشت هم ایستادیم، بروی صحنه ها رفتیم، راهی نقاط مختلف دنیا شدیم. در سال 2015 دراوج فعالیت ها و موفقیت کاری من، سفری به ترکیه و برای اجرای چند کنسرت در آن مناطق داشتیم. یکروز صبح واهان چون همیشه برای صبحانه رفته بود که ناگهان به من خبر دادند، دچار ناراحتی شده، او را در شرایط کوما به بیمارستان بردیم، بلافاصله تحت عمل قرارگرفت دچار سکته مغزی شده بود. عمل حساس بود، که بدنبال آن عمل های دیگری هم پیش آمد و من تصمیم گرفتم او را به امریکا برگردانم و با هواپیما او را به لس آنجلس آوردم و معالجات تازه ای در اینجا شروع شد ولی واهان بصورت فلج کامل برجای ماند.

1737-8

دراینجا بیمه بخش کوچکی از معالجات و داروهای او را برگردن گرفته، ولی بقیه هزینه ها را ما می پردازیم، هزینه سنگینی است چون نیاز به مصرف داروهای موثرتر، تراپی مرتب و مداوم و پرستار متخصص و پزشکان مختلف دارد. چون امید زیادی به سلامت نسبی او میرود، با کمک دوستان خوب، حسابی باز کردیم که با آن هزینه بخش مهمی از درمان را تأمین کردیم و تا آنجا که توانستم واهان را با امکانات بهتر و نشانه هایی ازبهبودی نسبی به خانه بیاوریم و برچهره اش سایه از امید بنشانم.
ما هنوز برای ادامه معالجاتش، برای تأمین هزینه های تراپی و داروهای مختلف و بهره از امکانات پزشکی و بهره از مراجعه به پزشکان متخصص، نیاز به کمک داریم. من ممنون محبت انسانهای مهربان هستم، البته انتظارم از همکاران هنرمندم خیلی بیشتر از اینها بود و دراین مدت مارتیک، مرتضی، نادر رفیعی، پویا، آرمین به عیادت واهان آمده اند، او چشم به در دارد تا دوستان قدیمی را، چهره های آشنا را ببیند، هربار که دوستی و آشنایی به دیدارش می آید، تا دو سه روزی روحیه خوبی دارد.
من بکلی فعالیت هنریم را فراموش کرده ام، همه دعای شب و روزم بهبودی واهان است، از خدایم می خواهم یکبار دیگر با او روی صحنه بروم و او با گیتار پرقدرت بنوازد و من بخوانم.

1737-13

1737-7