1664-65

بیهوش شدن دختران لیگ فوتبال به خاطر هوای گرم بوشهر

1664-66

برگزاری بازی تیمهای بانوان بوشهر و مازندران باعث گرمازدگی و بیهوش شدن برخی از بازیکنان تیم مازندرانی شد.
به گزارش ایسنا، در هفته چهاردهم لیگ برتر فوتبال بانوان، دو تیم پارس جنوبی بوشهر و سپیدار مازندران از ساعت ۱۰ صبح به میزبانی بوشهر به مصاف هم رفتند اما گرمای هوا باعث شده بود که چند نفر از بازیکنان تیم مازندران گرما زده و بیهوش شوند.
نرگس زینتی سرپرست تیم مازندران در این مورد به ایسنا گفت: ” روز گذشته به محض اینکه سوت پایان بازی را زدند یکی از بازیکنانمان بیهوش شد. او را بغل کردیم به رختکن بردیم، پزشکمان کنارش بود و هر کاری کرد جواب نداد به همین دلیل مجبور شدیم او و یکی دیگر از بازیکنان را با آمبولانس به بیمارستان ببریم. در خوابگاه هم یکی از بازیکنانمان گفت الان از حال می‌روم و همان موقع روی زمین افتاد. او را هم به بیمارستان بردیم. بعد از آن یکی دیگر از بازیکنان پر قدرتمان حالش بد شد و علی رغم مقاومتی که کرد اما راهی بیمارستان شد و تا ساعت ۹ شب بیمارستان بودیم. او در ادامه بیان کرد: وقتی بازیکنان را به بیمارستان می‌بردیم پرسنل بیمارستان می‌گفتند اینها مگر چه‌کار کردند و وقتی می‌فهمیدند فوتبال بازی کردیم حتی مردان هم می‌گفتند مگر این ساعت در بوشهر فوتبال بازی می‌کنند؟ گویا قبلاً با سازمان لیگ در این زمینه نامه‌نگاری شده بود اما ترتیب اثر نداند. می‌توانستند بازی را یک ساعت زودتر برگزار کنند که به صبح نزدیک باشد یا عصر برگزار کنند اما این اتفاق نیفتاد. آیه‌ای نازل نشده ساعت ۱۰ و در این گرما بازی باشد. اولویت سلامتی بازیکنان است ولی به چه قیمتی بازی را برگزار کنیم. درجه هوا به حدی بود که در نیمه دوم زمان استراحتی به تیم‌ها دادند.”
به گزارش ایسنا، چنین مسائلی این سوال را مطرح می‌کند که آیا سازمان لیگ شناخت دقیقی از شرایط بانوان و وضعیت استانهای محل برگزاری مسابقه دارد یا خیر؟ ساعت برگزاری مسابقه فوتبال بانوان بارها مورد اعتراض قرار گرفته است اما خانم بودن بازیکنان و امنیت آنها بهانه‌ی سازمان لیگ و فدراسیون برای برگزاری بازی در ساعات اولیه صبح است. سلامتی بازیکنان اولویت اصلی است و با توجه به نزدیک شدن به فصل گرما سازمان لیگ باید در این زمینه تصمیم درستی بگیرد.
گلاره ناظمی مسئول مسابقات فوتبال بانوان سازمان لیگ در مورد اینکه سرپرست تیم سپیدار مدعی شده که سازمان لیگ به درخواست آنها برای تغییر ساعت توجهی نداشته گفت: در روز مسابقه و در زمان شروع بازی دما ۲۶ درجه سانتی گراد بود و در نیمه دوم دما به ۳۳ درجه سانتی گراد رسید که قانون کولینگ بریک (Cooling Break) را طبق قوانین فیفا در این بازی اجرا کردیم از سویی دیگر باشگاه و هیأت میزبان در این مسابقه اعلام کردند در ساعت دیگری امکان برگزاری مسابقه را ندارند زیرا زمین و ورزشگاه در اختیار گروه دیگری است. با این حال به نظر بنده تیم میهمان به دنبال بزرگنمایی مسائل است و بیان اینکه بازیکنان این تیم از گرما در هوای ۳۳ درجه سانتی گراد بیهوش شده‌اند حرف اغراق‌آمیز است که با واقعیت همخوانی ندارد زیرا سایر بازیکنان در همین مسابقه بدون هیچ مشکلی بازی را انجام دادند.

تنها وجه مشترک فدراسیون‌های ورزشی ایران:
بلاتکلیــفی!

1664-69

به گزارش خبرآنلاین؛ انتظار این روزها تنها وجه مشترک بین فدراسیون های اصلی ورزش ایران است. از فدراسیون فوتبال که هنوز سرمربی بعدی تیم ملی را مشخص نکرده تا فدراسیون های کشتی و وزنه بردای که هنوز روسای بعدی خود را نشناختند.
اینکه چرا بعضی از مهم ترین فدراسیون های ورزشی بدون رئیس به کار خود ادامه می دهند و با وجود ثبت نام نامزدها انتخابات خودشان را برگزار نمی کنند، سوالی است که برای اهالی ورزش به وجود آمده. در فدراسیون کشتی وضعیت اینطور است که این فدراسیون چند ماهی می شود بدون رئیس کار خود را دنبال می کند. از چندی پیش اهالی کشتی و پیشکسوتان این رشته درخواست برگزاری انتخابات را تا 45 روز آینده داشتند. این در حالی است که تا پیش از پایان سال گذشته فرایند ثبت نام نامزدها به مراحل نهایی رسیده بود و با وجود گذشت نزدیک به دو ماه از سال جدید هنوز اتفاقی در فدراسیون کشتی رخ نداده. فرا رسیدن ماه رمضان هم مطمئنا باعث خواهد شد که با توجه به عدم حضور بعضی از اعضای مجمع از شهرستان ها، انتخابات فدراسیون کشتی به اواخر خرداد موکول شود و این یعنی اعضای این رشته در آستانه اردوها و مسابقات مهم همچنان بلاتکلیف هستند. در مقابل و در رشته وزنه برداری هم تقریبا همین شرایط برقرار است. دوران ریاست علی مرادی به تازگی تمام شده و هنوز انتخابات برای معرفی رئیس جدید برگزار نشده. با توجه به اینکه در رشته وزنه برداری هم فرایند ثبت نام نامزدها نیز طی شده. وزارت ورزش قصد دارد که انتخابات فدراسیون وزنه برداری هم تقریبا همزمان با فدراسیون کشتی انجام شود و شاید همین باعث شده که انقدر تاخیر در کار این فدراسیون به وجود بیاید. نکته قابل توجه در خصوص وضعیت فدراسیون وزنه بردای این است که حتی هیچ سرپرستی در حال حاضر روی کار نیست که حرف آخر را بزند و ورزشی ها را از این حالت معلق در بیاورد.
شاید برای خیلی ها عجیب باشد اما در فدراسیون والیبال که طی سال های اخیر یکی از موفق ترین فدراسیون های ایران در مجامع بین المللی بوده هم چنین وضعیتی پابرجاست. سوال اصلی این روزهای اهالی ورزش این است که چرا این فدراسیون مهم هنوز بلاتکلیف به کار خود ادامه می دهد. بعد از رفتن ضیایی در حال حاضر افشین داوری سرپرست فدراسیون والیبال است. این در حالی است که شاید خود داوری هم خبر چندانی از ادامه کار فدراسیون ندارد و والیبالی ها در آستانه لیگ جهانی و انتخابی المپیک مثل دو فدراسیون مهم دیگر درگیر چنین اتفاقاتی شدند.

فدراسیون فوتبال اعلام کرد؛
همسر محسن فروزان موسسه شرط‌بندی داشته است

1664-68

فدراسیون فوتبال اعلام کرد؛
همسر محسن فروزان موسسه شرط‌بندی داشته استرئیس فدراسیون فوتبال ایران گفت: همسر محسن فروزان دروازه بان تیم فوتبال تراکتورسازی موسسه شرط بندی داشته است و این موضوع نیازی به تحقیق ندارد.
به گزارش مهر، هرچند محسن فروزان هفته گذشته به همراه همسرش بازداشت و آزاد شد اما حواشی پیرامون این دروازه بان همچنان ادامه دارد. فروزان در بازی تراکتورسازی با سپیدرود گلهای مشکوکی خورد و بعد از آن به شرط بندی متهم شد.
در تازه‌ترین صحبت‌های مرتبط با این پرونده، مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال از قطعی بودن مالکیت همسر فروزان در مؤسسه شرط بندی خبر داد. تاج درباره حواشی ایجاد شده پیرامون محسن فروزان دروازه‌بان تیم تراکتورسازی تبریز و فعالیت همسرش در مؤسسات و سایت‌های شرط بندی به خانه ملت گفت: این مسأله، موضوعی کاملاً حقوقی است و باید بخش‌های حقوقی فدراسیون و کمیته اخلاق در این زمینه به جمع بندی برسند. رئیس فدراسیون فوتبال تصریح کرد: البته مسأله‌ای که نیاز به تحقیق ندارد این است که همسر محسن فروزان مؤسسه شرط بندی داشته و به همین دلیل به کمیته اخلاق احضار و این کمیته محسن فروزان را موقتاً یک ماه ممنوع الکار کرده تا بررسی‌های نهایی انجام شود. وی افزود: سایر دستگاه‌های نظارتی نیز خارج از فدراسیون به این پرونده ورود کرده‌اند و ما منتظر پاسخ دستگاه‌های نظارتی هستیم.

افشاگری جنجالی دایی:
مدیر سایپا با سه نام مختلف (و قاتل قاسملو!)

1664-70

علی دایی پس از این که از سمت سرمربیگری باشگاه سایپا برکنار شد، در یک نشست خبری هویت واقعی مصطفی مدبر، مدیرعامل این کارخانه را زیر سوال برد و گفت: “تا جایی که ذهن ناقصم یاری می‌کند و او را از زمانی که ریاست حراست صداوسیما را داشت، به عنوان سردار غفور می‌شناسم. برای من جالب بود که در یک برنامه نود خودش را مدبر معرفی کرد. بعد که صحبت کرد تن صدایش برای من آشنا بود و دیدم همین سردار غفور خودمان است. چطور او مصطفی مدبر شده است؟…مگر می‌شود که با شناسنامه عوض کردن گذشته طلایی‌ات را عوض کنی؟ مثل این است که یکی نمرده باشد و برایش گواهی فوت بگیرند.”
دایی در ادامه افشاگری خود گفت که مدبر یا سردار غفور گذشته ورزشی ندارد. او می‌پرسد: «چطور ایشان رئیس سازمان تجهیز و این جور چیزها شده‌اند. الآن هم نمی‌دانم چطور مدیرعامل باشگاه سایپا شده‌اند. مگر ایشان فعالیت ورزشی داشتند و چیزی بلد بودند؟ !»
علی دایی با کنایه از “گذشته طلایی” سردار غفور درجزی صحبت کرد اما درباره جزئیات “گذشته طلایی” سردار چیزی نگفت.
در پیامد پس لرزه های اظهارات بیسابقه علی دایی در عرصه ورزشی-سیاسی ایران، نام مدیرعامل سایپا به عنوان یکی از افرادی که در قتل سیاسی عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران نقش داشته، در رسانه های مختلف مطرح شد.
از جمله بی بی سی فارسی مینویسد: در دهه ۹۰ میلادی، دادگاه مشهور به میکونوس در آلمان که به پرونده قتل سیاسی صادق شرفکندی دیگر رهبر حزب دموکرات کردستان ایران و سه همراه او رسیدگی می‌کرد، ایران را به “تروریسم دولتی” محکوم کرد. سه سال پیش از ترور میکونوس در سال ۱۹۹۲ میلادی، عبدالرحمان قاسملو، دیگر رهبر مشهور حزب دموکرات کردستان ایران نیز کشته شده بود. در اسنادی که از دادگاه میکونوس در کتاب “سیستم جنایتکار” منتشر شده ابوالقاسم مصباحی شاهد اصلی دادگاه میکونوس و از نیروهای ارشد وزارت اطلاعات که در دهه ۹۰ میلادی خود را تسلیم مقامات آلمانی کرد، به نام «غفور درجزی» با اسم مستعار امیر منصور بزرگیان اشاره می‌کند.
ابوالقاسم مصباحی در سال ۱۹۹۶ در بازجویی‌ خود در آلمان درباره «سردار درجزی» می‌گوید: “فرمانده سپاه پاسداران در غرب ایران، کردستان، به مسئول ‘اطلاعات و عملیات’ تیمسار غفور درجزی گزارش داده که قاسملو قصد مذاکره دارد تا جو سیاسی را آرام کند. دولت می ترسید قاسملو بتواند به این وسیله به یک عامل جدی سیاسی تبدیل شود و مشکل بشود او را از میان برداشت. از این رو باید در اوایل تلاشش از میان برداشته می‌شد”. بنیاد برومند با ارجاع به کتاب پرویز دستمالچی “ترور به نام خدا”، غفور درجزی را از جمله عوامل قتل آقای قاسملو معرفی می‌کند. بنابر مندرجات این کتاب، افرادی که آقای قاسملو را به قتل ‌رساندند با عنوان هیأت نمایندگی ایران و با هدف مذاکره بر سر قرار با آقای قاسملو و همراه او عبدالله قادری آذر حاضر شدند اما آنها را به قتل رساندند… در دور سوم این مذاکرات که غفور درجزی نیز در آن حاضر است، آقای قاسملو و دو همراه دیگر او آقای قادری و فاضل رسول به رگبار بسته می شوند. بنابر مدارک پلیس، قاتلان در نهایت به هر سه نفر مقتول تیر خلاص هم میزنند‎.
آقای دستمالچی به بی بی سی فارسی گفت: “هر سه نفر عضو سپاه پاسداران بودند و این عملیات همچون عمیات ترور بختیار توسط سپاه پاسداران اجرا شد”. بلافاصله پس از این قتل، غفور درجزی و محمد جعفری صحرارودی که بر اثر کمانه کردن تیر زخمی شده بود توسط پلیس اتریش دستگیر می‌شوند. نفر سوم مصطفی آجودی اما از صحنه قتل می‌گریزد و به دست پلیس نمی‌افتد.
بنابر گزارش بنیاد برومند، پلیس اتریش محمد جعفری صحرارودی و غفور درجزی را پس از مدتی آزاد می‌کند و این دو متهم به ایران باز می‌گردند… اما دادستان کل اتریش، آذر ١٣٦٨، برای هر سه ایرانی حاضر در صحنه قتل حکم جلب صادر کرد. غفور درجزی طی سالها از هرگونه اظهار نظر در این مورد خودداری نموده و حتی پس از افشاگری تند دایی نیز درصدد انکار برنیامده است.