1419-53

1419-55

هوای گریه با من، متاثرم
داریوش شایگان . نویسنده
«سیمین بهبهانی»1419-56 و اشعارش را بسیار دوست داشتم و از فقدان او عجیب متاثرم. به گمان من درگذشت او، فاجعه بزرگی برای هنر و ادب ایران‌زمین به‌شمار می‌آید. یادش گرامی.

آزاده زن
 کیخسرو پورناظری . آهنگساز و نوازنده
خانم1419-57  «سیمین بهبهانی» از مفاخر ادبی ایران زمین بودند که غزل‌هایی جاودانه و ماندگار سرودند. اشعار متنوعی دارند و با اشعارشان چندین وزن به اوزان غزل فارسی اضافه کردند. همچنین از دیگر ویژگی‌های اشعار ایشان، زبانی پخته و دلنشین است؛ زبانی که به سبک قدما محکم و در عین حال از زیبایی امروزی هم برخوردار است. ایشان یکی از مفاخر ادبی ما بودند که سروده‌هایشان در تاریخ ادب پارسی جاودانه خواهد ماند. سروده‌های او، شعر ناب پارسی است و خودش هم آزاده زنی بود ارزشمند. متاسفم که یکی از گنجینه‌های ادب ایران زمین را از دست دادیم. برایشان آرزوی مغفرت و شادی روح دارم و از درگذشتشان متاسفم.

یادش بخیر
گلی ترقی . نویسنده
شیفته1419-58 سادگی و اصالت سیمین خانم بهبهانی بودم و آن گل کوچکی که به گوشه موهایش می‌زد. دلم برایشان تنگ می‌شود. یادشان بخیر.

 

«سیمینِ»  بی‌جایگزین
 امیرحسن چهل‌تن . نویسنده
سیمین1419-59 عاشق، سیمین مادر، سیمین شاعر، سیمین رفاقت و دوستی را از دست دادیم، سیمین بی‌جایگزین را. آرزو می‌کنم همه ما دوستان و دوستدارانش بتوانیم دوری او را تحمل کنیم. دلخوشی ما البته به میراث بزرگی‌ است که او برای فارسی‌زبانان و دوستداران این فرهنگ و این سرزمین به‌جا گذاشته.

همیشه «سیمین»
اکبر گلپایگانی . خواننده
ستاره 1419-60دیده فرو بست و آرمید بیا /شراب نور به رگ‌های شب دوید بیا؛ این یکی از غزل‌های «سیمین بانو» بود که من در برنامه گل‌ها اجرا کردم. آخرین‌بار که او را دیدم شب تولد«ادیب برومند» بود که مهندس همایون خرم و استاد معینی کرمانشاهی هم حضور داشتند. بانو بهبهانی بعد از پروین اعتصامی شاعری بی‌نظیر بود؛ دید عجیبی به پیرامونش داشت و از همه مهم‌تر شجاع بود. وقتی در این‌باره با او صحبت می‌کردم می‌گفت: «یک‌روز می‌آییم و روزی هم می‌رویم، وظیفه ماست که به مردم خدمت کنیم.» یک وطن‌پرست کامل بود. در مورد کارش به خاطر آشنایی به ادبیات گذشته و اشراف به کارهای جدید آثار بی‌نظیری خلق کرد که در ادبیاتمان شاخص است. ایشان را بسیار دوست داشتم چون بانوی وارسته‌ای بود، حتی اگر سرِ گرسنه زمین می‌گذاشت، روی پای خودش بود و به‌هیچ‌عنوان زیر منت کسی نمی‌رفت و رنگ عوض نکرد، از ابتدا سیمین بهبهانی بود و حالا هم که فوت کرده سیمین بهبهانی است. برای همین مردم دوستش داشتند چون عاشق مردم بود و برای مردم شعر می‌گفت. زن بزرگی را از دست دادیم. شاعر بزرگی را از دست دادیم. 
شعر «سیمین» در پامیر «‌بدخشان»
 علی دهباشی . سردبیر مجله بخارا
حوزه 1419-61نفوذ شعر «سیمین بهبهانی» را من بر بلندی‌های پامیر بدخشان دیده‌ام که چگونه شعر او را زمزمه می‌کردند. در بخارا و سمرقند و خجند و مرو دیده‌ام که شاعران این نواحی چگونه شعر او را می‌خواندند و ارج می‌گذاشتند. شعر «سیمین» بیش از 70سال است راهی را که آغاز کرده پریشب به پایان برد. بدون تردید شعر او و یاد گرامی‌اش در تاریخ ادب ایران باقی خواهد ماند. او بر پهنای دامنه جایی نشسته بود که از رودکی آغاز شده بود و «سیمین» همواره با سرچشمه‌های شعر فارسی انس و الفتی خاص داشت و این انس و الفت را در توانایی‌های او که در شعرش متبلور بود به‌درستی می‌توان دید. او موفق شد مضامینی نو و بدیع را در غزل فارسی وارد کند و از این نظر جایگاهی خاص دارد. عشق او به زبان فارسی و شوقی که برای تجربه‌های نو با اتکا به سنت‌ هزارساله شعر فارسی داشت به او این جرات و شهامت را داد که آثاری ماندگار خلق کند.

«سیمین» ماندگار در حافظه ملی
 جواد مجابی . شاعر و نویسنده
سیمین بهبهانی1419-62 روح تغزل شعر فارسی است، جان عاشق و آفرینشگر زمان غنایی ما. سرودن برای سیمین بهترین شیوه زندگی کردن بود، سلوک فردی و اجتماعی او برپایه شاعرانگی میراث‌مانده از فرهنگ ایرانی استوار شد؛ شاعرانه زیستن به خاطر دل خود، همدلی صادقانه با مردم، شجاعت و شفقت برای یگانه شدن با دشواری‌های عصر خویش. بافت این زندگی شعری، دوری از خشونت و چیرگی‌آموزی و امید داشتن، آرامش و بهروزی برای همگان است و ساخت آن بر رویایی استوار است که شاعران جهان برای انسان آرزو کرده‌‌اند، رنگین شده از آزادی و رفاه و رشد. سیمین شعر را زندگینامه واقعی خود، سرگذشت مردم زمانه و سرنوشت ملی می‌دید؛ همسو با مردمی که قرن‌ها با شعر اندیشیده‌اند، در آن و با آن شادی زندگی و رنج‌هایش را آزموده‌اند و فرهنگشان با شعر و اسطوره پیوندی ناگسستنی دارد.
سیمین اسطوره عصر حاضر را در انسان‌دوستی، همزیستی با همگان و همسویی با جهان بهتر تعبیر می‌کرد. شعر هیابانگ غوغا نیست، طنین سکوت و فرزانگی و مداراست. ترانه و ترنمی از دل یکایک اهل درد و معرفت است که بر زبان شاعر آنها جاری می‌شود و ناگزیر آن ترانه‌ها سخن یکایک آدمیان است و بیان همگان. سیمین با جان تازه بخشیدن به غزل فارسی، این شکل ادبی کهن‌شده را بیانی امروزه و فراگستر بخشید همتراز با شعر نوین نیمایی با همان مضامین و ارزش‌ها. پذیرش شاعر از سوی فرزانگان و محبوبیت بین عموم مردم، پاداش عمری صداقت شجاعانه وی در بازتاب دادن وضعیت انسان امروزی است. غیبت کالبدی سیمین در فضای فرهنگی امروز حفره‌ای پراندوه و حسرت پدید آورده؛ اما شعر او همه حضور حقیقت و تکاپوی عشق و زیبایی است.
سیمین هنرمندی چندساحتی است، شاعری مردم‌گرا، زنی پیشرو در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی، روشنفکری منصف در بیان موقعیت تاریخی و کنونی زن ایرانی، منتقدی دقیق در ارزیابی ادبیات معاصر ایران (یاد بعضی نفرات) و خواهری مهربان برای هم‌نسلان خود و مادری حامی نسل نو.
تسلای خاطر ماست یاد او که همه را دوست می‌داشت حتی نادوستانش را و با این سلوک کریمانه، محبوبیت صمیمانه‌‌ای از سوی مردم پاداش یافت. او مبشر شادی و جوانی و مهرورزی بود. اگرچه اندوهانش کم نبود، ستاینده پرشور زندگی دیرزمانی که بگذرد با خود زندگی یکی می‌شود و زندگی جریانی نامیراست. زندگی تاریخی شاعر شروع شده است و حافظه ملی آن همه عشق و زیبانگاری و صلح‌اندیشی را زیر چتر خود از گزند دوران در امان خواهد داشت.