1495-54

درگذشت رضا احدی از نسل سوخته دهه شصت فوتبال ایران!

1495-55

هفته پیش بازهم فوتبال و ورزش ایران با خبری ناگوار و تاسف بار همراه بود و رضا احدی ملی پوش فوتبال ما در دهه شصت و بازیکن ارزشمند استقلال به علت بیماری سرطان و در سن 53 سالگی از این جهان رخت بر بست.
احدی نیز نیز از همان نسل سوخته دهه شصت فوتبال ایران بود که هرگز با حداقل حقوق و پاداش برای شایستگی ها و لیاقت های کم نظیرش در فوتبال باشگاهی و ملی همراه نشد تا روزگار پس از بازی فوتبال را با دشواری فراوان و سختی های نفس گیر سپری کند.
رضا احدی یکی از بهترین و توانمند ترین چپ های تاریخ فوتبال ایران بود که دردهه شصت خورشیدی ظهور کرد و خوش درخشید و روزهای فراموش نشدنی را با استقلال به نمایش گذاشت .
احدی با ان چهره دوست داشتنی و ارامش همیشگی دارای قدرت پا به توپ شدن مثال زدنی بود و به راستی وقتی به حرکت در میامد، انگار که پای چپ خود را با توپ گره زده است .
رضا احدی در روزگاری که هنوز عشق و عاشقی در فوتبال ما موج میزد و پیراهن باشگاهی و ملی همچون عزیزترین برای هر بازیکن بزرگ به حساب میامد، آنچنان محبوب تماشاگران فوتبال شد که به واقع پرسپولیسی ها نیز ارزش و احترام خاصی برای این چپ پای تکنیکی و همیشه خوش اخلاق قائل بودند .
احدی یکی از اولین بازیکنان فوتبال ایران پس از انقلاب بود که باشگاه های المان خواستار او شدند و حضور احدی در فوتبال آلمان نیز با بازیهای تماشایی و درخشان او همراه شد و روزی نبود که عکس و مطلبی از احدی در روزنامه های المانی چاپ نشود .
رضا احدی اگر چه در جمع استقلالی ها جلوه ای ماندگار داشت اما پس از دوران بازیگری با بی مهریهای همیشگی از سوی مسئولان باشگاه روبرو شد و به ویژه در سالهای اخیر هیچگاه کمترین حق و حقوق این ستاره بزرگ و پیشکسوت خوشنام داده نشد و گویا احدی تا انجا سرخورده و افسرده گشته بود تا مرگ زود هنگام خود را پذیرا شود.
در گذشت رضا احدی یکی از اسطوره های با اخلاق و ارزشمند فوتبال ایران را به خانواده ارجنمد احدی و دوستداران راستین این ملی پوش محترم صمیمانه تسلیت می گویم.
روانش شاد و نامش ماندگار

همایون بهزادی ؛
نامی ماندگار در فوتبال ایران!

1495-56

همایون بهزادی گلزن افسانه ای دهه چهل و پنجاه فوتبال ایران، با عنوان “سرطلائی” جمعه اول بهمن 94 به دنیای دیگر پرواز کرد.
همایون خان سالها بود که از ان روزگار پر افتخار به دور افتاده بود و دیگر هیچ نشانی از آن غوغا و هیاهو امجدیه نمی دید و انگار همایون سر طلایی در آن سرزمین سالهاست پرواز کرده است.
نسل امروز ایران همایون بهزادی را با آن گلهای خاطره انگیز در دروازه حریفان کمتر می شناسد و عجیب تر انکه پیرانه سرها نیز هیچ خبری از مهاجم خوش پرواز نسل خود نداشتند تا آن گلزن پر شکوه در تنهایی و سر خوردگی و افسردگی دهها سال فرو افتد، اما قدیمی ها او را از دورانی می دانند که دوران قهرمانان بود و پول همه چیز نبود و یا حتی هیچ چیز نبود!
همایون بهزادی در دی سال 1320 درخرم آباد به دنیا آمد وفوتبال را از زمانی که تنها 12 سال داشت در تيم‌هاي زيرگروه شاهين آغاز کرد . تيم‌هاي كودك شاهين، كولاك، سيمرغ و بالاخره بزرگسالان شاهين، مسير ترقي او بود.
همايون در17 سالگی (سال 1337) رهسپار تيم بزرگسالان باشگاه شاهين شد. در خرداد سال 1341در جريان ديدار دوستانه تيم‌هاي ملي ايران و عراق، در حالي كه تنها 20 سال داشت پيراهن تيم ملي فوتبال را رسماً بر تن كرد و تا 10 سال صاحب اين پيراهن بود.
همایون بهزادی درکنار حمید شیرزادگان دو مهاجم خط حمله تیم ملی ایران بودند، هر دو از شاهین، هماهنگی آن ها استثنائی بود، از همین رو شدن: شیری پاطلائی و همایون سرطلائی!
دهه شصت میلادی در همه جهان سال های قهرمانان بود، جورج بست ایرلندی و پله برزیلی، اوزه بیو پرتغالی و بابی چارلتون انگلیسی در جهان درخشیدند و همایون بهزادی هم به عنوان بهترین سر زن فوتبال آسیا و افریقا انتخاب شد!
بهزادی را باید یکی از بهترین و بزرگترین سرزنهای تاریخ فوتبال ایران دانست که از تکنیک و هوشیاری مثال زدنی برای سرزنی بهره مند بود.
در آن سالهایی که تلویزیون به ایران امد و آغاز گزارش مسابقات فوتبال بود،همایون بهزادی یکی از خوش سیما ترین بازیکنان ایرانی به شمار می رفت که محبوبیت او حتی در میان خانم ها قابل توجه بود!
بازیکنی خوش استیل که توان حرکت پا به توپ و شوت زدنی با هر دو پا را داشت و در بازی هوایی نیز سرآمد بود.
پس از انقلاب، همایون بهزادی نیز مثل تمام ناموران ایران مورد بی مهری واقع شد و به جرم خیالی و ساختگی «ساواکی» حتا از حضورش در ورزشگاهها جلوگیری شد . همایون پیش از انقلاب کارمند نخست وزیری بود و همین باعث پرونده سازی برای این مهاجم بلند آوازه شده بود.
غم بزرگ آنجاست که ما مردم هرگز بزرگان خود را در هیچ زمینه ای به شکل شایسته و بایسته احترام نمی گذاریم و به ویژه قهرمانان ورزشی در پی آغاز بازنشستگی در میدان، تنهاترین و بی کس ترین آدم شهر می شوند !
همایون بهزادی در تمام این سالها اینگونه زیست ودرد های نفس گیر را با خلوت خود تحمل کرد.
ما مردم همیشه به دنبال قهرمان روز، به وقت مرگ قهرمانان دیروز، ازفراموش خانه بیرون میایم تا بساط مرده پرستی را به تماشا بگذاریم و صحنه های نمایشی را تکرار کنیم.
صحنه هایی که باید روزی و برای همیشه بر چیده شود تا زندگی برای هر زنده با ارزش و حرمت راستین و فارغ از تظاهر و شعار همراه شود تا مرده باد و زنده باد روانه گور تاریخی گردد.
کدامیک از آن دهها هزار تماشاگر امجدیه که فریاد همایون سر طلایی سر میدانند، خبردار شد که قهرمان افسانه ای او را ماه ها در بند نگه داشتند و وقتی از بند رها شد، هرگز دیگر آن بهزادی خوش چهره و شاداب و پر شور نبود و کابوس های خود را باید با درمانی حل می کرد! کابوس های سر طلایی هیچگاه در طول 37 ساله گذشته او را تنها نگذاشت و سالها و سالها بیماریهای گوناگون در جسم وجان او خانه داشت.
به واقع ما مردم با قهرمانان پر افتخار خود چه کارها که نمی کنیم و مرگ را هر روز به سراغ آنان می فرسیم تا آن هیاهوها در روزگار جلوه گری در میدانهای ورزشی تبدیل به خیال شود .
همان مردمی که در دهه چهل همایون بهزادی را از امجدیه روی دوش می نشاندند و تا دروازه دولت در دست های مشتاق خود می بردنند، یک شبه خواب نما شدند تا سر طلایی را ساواکی بدانند!
بی گمان این دست به دست شدن ها در تاریخ معاصر ما با سابقه ای طولانی همراه است و به یاد داریم که مصدق بزرگ را در صبح یک روز به آسمان رسانند و بعد از ظهر همان روز حکم به نابودی این مرد شریف دادند!
دوشنبه پیش امجدیه پیر میزبان شماری از دوستداران ورزش و فوتبال بود که می توانست مراسم خداحافظی ابدی برای یکی از ستاره های ماندگار در تاریخ فوتبال ایران باشد و بازهم دیدیم که این فرهنگ تظاهر و حضور نامهای نمایشی در همه چیز سایه انداخت تا درگذشت بهزادی نیز فرصتی برای چند چهره ها و خودنماها را فراهم اورد .
همین موسپید های حاضربرای لحظه ای می توانستند چشم ها خود را ببندند و سر طلایی را بر فراز اسمان دروازه حریفان ببیند تا آن روزهای خوش به ذهن درگیر امروزشان برسد!
ورزشگاه سوت و کور امجدیه سالهاست چشم انتظار مرگ یک به یک قهرمانان افسانه ای در دهه های پیش از انقلاب است تا اخرین برگ از زندگانی ناموران را امضا کند و به راستی امجدیه را باید دفتری برای تحویل جنازه به گورستان شهر دانست!
همایون بهزادی سالها با تنگدستی و سختی روزگار گذارند و با این حال همواره خود را همان مرد بلند پرواز و عاشق نشان داد تا بزرگ را کوچک نسازد و دریغ و حسرت بر مردمانی که گرفتار هوچی ها و سیاه کاران شده اند تا بزرگان خود را نشناسند!
همایون بهزادی بدون تردید نامی ماندگار در ورزش و فوتبال ایران خواهد بود و می توان به روزی امید داشت که نام سرطلایی با احترام و اعتبار در خور همراه گردد.
روانش شاد و نام نیک او ماندگار…