2 زن بظاهر هلندي بدنبال پدر ومادر
واقعي خود در ايران مي‌گردند
يك زن ايراني كه از نوزادي به همراه پدرخوانده و مادر خوانده اش در هلند زندگي مي‌كند، در جستجوي والدين واقعي خود ، به ايران سفر كرد
سيمونه نميداند براستي پدر ومادرش چه كساني هستند، چرا از هلند سر درآورده است؟ از سويي نيلوفر نيز همين جستجو را آغاز كرده است
نيلوفر
نيلوفر وقتي 2 ساله بود، داخل يك زنبيل در سينما چهارباغ اصفهان رها شده بـود، او را بـه پرورشگاه مي‌برند، در آنجا نامش را نـيلوفر رخشا مي‌گذارند. يكسال بعد اورا به يك زوج هلندي مي‌سپارند آنها به كره جنوبي ميروند، درآنجا هم پسري را به فرزندي مي‌پذيرند و بعد به هلند ميروند وزندگي خود را ادامه ميدهند، نيلوفر بعد از ازدواج و مادر شدن بدنبال ريشه‌هاي خود ميرود ولي هر چه جستجو مي‌كند به هيچ جا نميرسد و نا اميد بر ميگردد
سيمونه
سيمونه هم زندگيش از پرورشگاه باغچه بان اصفهان آغاز ميشود، كه بعد از چندي يك زوج هلندي، اورا به فرزندي مي‌پذيرند. تا چندي قبل سيمونه به فكر يافتن ريشه هاي خود مي‌افتد بعد از 33سال از طريق اينترنت با يك زن هلندي در اصفهان تماس مي‌گيرد، مي‌فهمد كه اورا در شيرخوارگي رها كرده اند، ولي هيچ نشانه اي از خانواده اش نمي‌يابد
سيمونه هم ازدواج كرده و پسري دارد ولي هنوز از جستجو براي يافتن والدين واقعي خود دست نمي‌كشد
ايران درودي: تا وقتي زنده ام نقاشي ميكنم
ايران درودي نقاش برجسته، زني 74 ساله استوار، فرزند خراسان مي‌گويد تا وقتي زنده‌ام نقاشي ميكنم! ايران كه 74 سال پيش در مشهد در يك خانواده اشرافي بدنيا آمده، پدرش از خانواده بازرگانان مشهد و مادرش از قفقازي هاي كوچ كرده بودند
ايران درودي از 11 ماهگي با مادر وخواهر بزرگش براي ملحق شدن به پدر خود به آلمان كوچ مي‌كند مي‌گويد دو سال قبل از جنگ بدنيا آمدم، با كشتي راهي آلمان بوديم، ناخدا به مادرم گفته بود اگر دخترت بيماري مسري داشته باشد اورا به دريا مي‌اندازيم كه سرانجام به آلمان رسيديم، در زمان جنگ هيتلري در آلمان بوديم تا سرانجام از آلمان گريختيم وبعد از گذر سختي هاي بسيار زماني به مشهد رسيديم كه ايران بمباران مي‌شد
از همان زمان ها بود كه نقاشي را شروع كردم، يعني از 11سالگي تابلوهايي را درخلوت خلق كردم. بعد از سفري به خارج و بازگشت به نقاشي را جدي گرفتم در حالي كه 50 سال پيش با آنكه مسائلي فعاليت هنري بود من به نقاشي ادامه دادم در صدها نمايشگاه شركت كردم وهنوز نقاشي ميكنم، تا زنده هستم نقاشي ميكنم
راز سلامت و شادي در سن 108 سالگي
اين خانم خوش رو و مهربان و هنوز پرانرژي مقيم گلندل، از راز طول عمر و شادابي خود مي‌گويد
فلـورنـس تاكمن كه هفته قبل جـشن 108 سالگي خود را در بيمارستان كانوالسنت برگزار كرد، مي‌گويد مثبت انديشيدن، مثبت بـه همه چيز برخوردنمودن، از رازهاي مهم طول عمر اوست. فلورنس عاشق ماست است،ولي مي‌گويد اين دليل سلامت من نيست، من سيب هم زياد مي‌خورم. فلورنس كه عاشق خانواده خود و مردم عادي است، با همه بالبخند روبرو ميشود در سال 1903 در فيلادلفيا بدنيا آمده و در 33 سالگي ازدواج كرده، او دو جنگ را ازنزديك به چشم ديده جنگ كره و ويتنام، كه به مرگ همسر و پسرش منتهي شد
كم سن و سال ترين بيمار مبتلا به سرطان سينه
كم سن وسال ترين بيمار مبتلا به سرطان سينه، اليشا 2 ساله بود، كه اينك در 4 سالگي بر اين بيماري فائق آمده و به سلامت دست يافته است
معمولا پزشكان متخصص نظر مي‌دادند كه سرطان سينه در خانمها از 20 سال به بالا پيدا ميشود ولي خانواده اليشا هانتر وقتي فهميدند دخترك شان مبتلا به سرطان شده، شوكه شدند
اليشا در بيمارستان كودكان تورنتو مورد معاينه وآزمايش قرار گرفت و دكتر ننسي داون بلافاصله اقدام به جراحي و برداشتن سلولهاي سرطاني كرد
اليشا بعد از عمل نياز به شيمي درماني نداشت ولي با اكسيژن چند روزي را سپري كرد و اينك با چكاپ مرتب بر سرطان پيروز آمده است