1557-67

دیدار با پسر، عروس و نوه های محمدعلی فردین
15 سال بعد از درگذشتش

1557-69

مرتضی فرزانه
برداشت از «ایده آل» چاپ ایران
همه آدمها یک روز سرشان را می گذارند زمین و تمام. در این بازی مرگ و زندگی فقط هنرمندان این شانس را دارند که خرم نغمه ای ماندگار باشند و هیچگاه فراموش نشوند. آنهایی که در یک هنر اولین باشند بیشتر بوی ماندگاری میدهند. حتی آدمهای دیگر تا سالها خودشان را شبیه آنها می کنند برای اینکه مورد توجه قرار بگیرند. فردین یکی از کسانی است که تنها 20 سال بازی کرده و بعد از آن در هیچ اثر تصویری حاضر نشده است اما هنوز سکانس آبگوشت خوری او در فیلم «گنج قارون» یکی از سکانس های مهم سینمای ایران است و مردم با آن زندگی می کنند یا «سلطان قلبها» هنوز بر دل مردم حکومت می کند. جوری که کیومرث پوراحمد تصمیم گرفت 50 سال بعد از ساخت آن فیلم نسخه به روز آن را بسازد و مردم را به سینما بکشد. «گل یخ» کیومرث پوراحمد با بازی الناز شاکردوست و محمدرضا گلزار به محمدعلی فردین تقدیم شد.
با همه اینها هنوز از فردین کم میدانیم. واقعا راز این همه ماندگاری و محبوبیت و موفقیت چیست؟
مدال نقره کشتی جهان را داشت اما وقتی وارد سینمای ایران شد، بیگانه نبود. به چشم بر هم زدنی ستاره سینمای ایران شد و لقب پولسازترین بازیگر سینمای ایران را شش دانگ به نام خود زد. تهیه کننده ها یکی یکی ردیف می شدند تا فردین را نقش اول فیلم شان کنند تا پول به جیب بزنند اما فردین توی فیلم های خودش بازی می کرد. به جایی رسیده بود که تهیه کننده، کارگردان و سوپراستار فیلم های خودش بود.

• ازقهرمانی کشتی گرفته تا محبوبیت در سینما
سیاوش فردین: من متولد 1335 و فرزند دوم محمدعلی فردین هستم. زمانی که به دنیا آمدم پدرم کشتی را کنار گذاشته بود. او در آن زمان کشتی گیری مطرح و مدال نقره داشت تا اینکه یکسال بعد وارد سینما شد و اولین فیلمش به نام «چشمه آب حیات» را بازی کرد. شش، هفت سال طول کشید تا پدر در این عرصه مطرح شد وهمواره برای رسیدن به جایگاهش در سینما تلاش کرد. تا هشت سالگی خاطره خاصی به یاد ندارم تا زمانی که پدر در فیلم گنج قارون به ایفای نقش پرداخت. در روزهای اکران فیلم، وقتی سینماهای شلوغ سطح شهر را دیدم تازه متوجه شدم این همه استقبال به خاطر پدر من است.
کم کم با حضور خبرنگارها در خانه و محل کار پدرم مواجه شدیم. همین موضوع نشان می داد او چقدر در میان مردم محبوب است.

• هیچ گاه خلاء حضورش را حس نکردیم
سیاوش فردین: شخصیت پدر از قبل معروف شدن تا بعد از آن کوچکترین تغییر نکرد و فقط به واسطه حضورش در سینما محبوب شد و اخبار زندگی اش بازتاب گسترده ای پیدا کرد، البته ما همچنان زندگی خصوصی خودمان را داشتیم. مرحوم پدرم هیچوقت برای خانواده اش کم نگذاشت و هیچگاه نبود او را حس نکردیم چون مسائل کاری را از زندگی خانوادگی متمایز می کرد.

• سینمایی به سبک فردین
سیاوش فردین: در آن زمان «سینمای فردین» یک برنده محسوب می شد. این درست که آقای بهروز وثوق و ملک مطیعی در آن سالها حضور موثری در سینما داشتند اما حداقل ما به عنوان خانواده فردین، پدر را بی رقیب می دانستیم، همانطور که دستمزد او در سینما مشخص میکرد جایگاهش چقدر متفاوت است. البته احترام همکارانش همیشه محفوظ بود و هیچوقت نسبت به هنرمندی احساس برتری نمی کرد.

• در آرامش کامل از این دنیا رفت…
نارملاعین الدین: شب قبل از فوت آقای فردین، شام مهمان خانه شان بودیم. همه چیز مثل همیشه بود و فقط به نسبت روزهای قبل کمتر صحبت می کرد. فردای آن روز حدود ساعت چهار بعد از ظهر بچه ها را با سیاوش پارک برده بودیم که برادر همسرم به سیاوش زنگ زد و خیلی ناگهانی اعلام کرد که پدر فوت شده است. سیاوش شوکه شد به منزل شان رفتیم. مادر همسرم تعریف کرد که از ظهر همان روز احساس درد داشت و فکر می کرد یک معده درد ساده است، البته حال عمومی اش خوب بوده و فقط دردی خفیف در قفسه سینه احساس می کرده است. اورژانس می آید و تشخیص میدهد که ممکن است از قلبش باشد. تا اینکه یک قرص نیتروگلیسیرین می خورد و می خوابد. مادر همسرم مدام به او سر می زده و حالش مساعد بوده است تا اینکه برای خوردن قهوه صدایش می کند و متوجه می شود که بسیار آرام و بی سروصدا فوت کرده است.

• تنها عروس خانواده فردین
نارملا عین الدین: 17 ساله بودم که ازدواج کردم و خوشحالم از اینکه عروس این خانواده ام. کسانی که ازنزدیک با آقای فردین آشنا بودند می دانند چه طبع بلندی داشت. رابطه من به عنوان تنها عروس خانواده با آقای فردین بسیار محترمانه و درچارچوب خاصی بود. با وجود اینکه بسیار فرد اجتماعی و خوش صحبتی بود، جذبه خاصی هم داشت. گاهی که آقای فردین با منزل ما تماس می گرفت تا با همسرم صحبت کنند، سیاوش حتی درزمان تماس تلفنی هم ایستاده با پدرش صحبت می کرد.

• جرات نداشتم پدرجان صدای شان کنم
نارملا عین الدین: پدر همسرم را همیشه با عنوان آقای فردین خطاب می کردم و هیچوقت مثل بچه های شان جرات نداشتم پدرجان صدای شان کنم! من مثل همسرم در خانواده ای هنرمند بزرگ شدم اما آقای فردین را از بچگی به عنوان هنرمندی محبوب می شناختم. پدرشوهرم در سه کلمه شخصیتی گرم، دوست داشتنی و پر ابهت داشت.

• بهترین خاطره از پدر همسرم
نارملا عین الدین: بهترین خاطره ای که از پدر همسرم به یاد دارم مربوط به روزی است که به سینما جمهوری (آن زمان برای آقای فردین) رفتم. یک نقاشی سیاه قلم از چهره او در دفترشان بود. تا چشمم به این تابلو افتاد به آقای فردین گفتم: این تابلوی سیاه قلم بی نظیر است. از من پرسید: از تابلو خوشت آمده؟ گفتم: خیلی زیاد! به خانه برگشتم و دو ساعت بعد پدر همسرم آن تابلوی بزرگ را با وانت برایم فرستاد.

• نوه فردین بودن مسئولیت دارد
حنا: کارشناسی رشته کارگردانی از دانشگاه سوره را دارم و درحال حاضر هم دانشجوی کارشناسی ارشد هستم. هفت فیلم کوتاه ساخته ام که دو تا از آنها در جشنواره کودکان جایزه گرفته است. بار مسئولیت نوه فردین بودن خیلی بالاست. اساتیدم در دانشگاه بسیار به مرحوم پدر بزرگم ارادت دارند و این خیلی ارزشمند است که در فضای آکادمیک هم این احساس وجود دارد.

1557-70

• لبخند خاص فردین
سیاوش فردین: چهره و استایل فردین در عین اینکه بازیگر توانمندی هم بود در موفقیتش بسیار تاثیرگذار بود. ورزشکار بودن پدرم در بازیگری اش بسیار تاثیر مثبت داشت به خصوص خنده خاصش که بسیار محبوب بود. فیلم هایی مثل غزل که در آن تغییر چهره داد مثل فیلم های دیگر مورد استقبال قرار نگرفت چون همه فردین را با همان چهره واستایل دوست داشتند.

• جذابیت فردین تنها به خاطر چهره اش نبود
نارملا عین الدین: برای جذابیت تنها زیبایی کافی نیست، یک بازیگر موفق در کنار زیبایی، باید منش خوبی داشته باشد تا در میان مردم جذاب و محبوب شود. بسیاری از بازیگران، چه خارجی و چه ایرانی زیبا هستند اما دلنشین نیستند. مرحوم فردین در کنار چهره و اندام متناسب ویژگی های رفتاری ارزشمندی هم داشت. درواقع زیبایی درونش نمود بیرونی پیدا کرده بود.

• چهره سوای قدرت بازیگری نیست
حنا: برای ستاره شدن در سینما، چهره سوای قدرت بازیگری نیست، البته به لحاظ توانایی بازیگری هم پدر بزرگم با حضور در فیلم هایی مثل باباشمل این توانایی را به خوبی به رخ کشیده است.

• هنوز هم برای مردم زنده است
سیاوش فردین: پدرم 20 سال درسینما بازی کرد و 35 سال از آن روزها می گذرد اما هنوز هم مردم پیگیر هستند که خانواده فردین چه کار می کنند.
نارملا عین الدین: احساس مردم نسبت به ما بسیار مثبت است. جالب اینکه فردین هنوز هم برای مردم زنده است.

• نوه هایی شبیه به پدر بزرگ …
نارملا عین الدین: از فوت آقای فردین به بعد عدم حضورش در کنارمان همیشه احساس می شود ولی با لطف و محبت مردم راحت تر توانستیم با این موضوع کنار بیاییم. البته خیلی بیشتر از قبل باید مراقب می بودیم به این خاطر که توقع ها از خانواده آن مرحوم بسیار بالا بود. خدا را شکر که تا امروز توانستیم سرمان را در بین مردم بالا نگه داریم. اوایل در مناسبت هایی مثل تولد، سالگرد فوت و … مزارشان بسیار شلوغ می شد. گاهی به قدری شلوغ بود که نمی توانستیم سر مزار برویم، هنوز هم با مرور عکس ها و خاطره هایش یادش را زنده نگه داشتیم. گاهی با نگاه کردن به سیاوش و بچه ها یاد آن مرحوم می افتم. هر کدام از بچه ها بخشی از وجود آقای فردین را به ارث برده اند و ما فقط حضور فیزیکی او را حس نمی کنیم.

• در طول سه سال سه عزیز را از دست دادیم
سیاوش فردین: فوت پدر برای هر خانواده ای شوک سنگینی است. ما فقط پدر را از دست ندادیم. مادرم هم دو سال بعد فوت کرد. برادر بزرگم سعید را هم سه سال بعد از دست دادیم. مسلما بزرگترین صدمه فوت پدر برای مادرم بود، چون خیلی ناگهانی بود وهمه را شوکه کرد. مادر برای اینکه خانواده سر پا بماند، بسیار تلاش کرد.

• اول مجوز بگیرید تا صحبت کنیم
سیاوش فردین: به پدرم در همان سالهایی که از سینما فاصله داشت هم پیشنهادهای کاری مختلفی میشد، البته او به کارگردان ها می گفت اول سراغ مجوز بروید تا بعد راجع به ساخت فیلم صحبت کنیم.
مرحوم ایرج قادری، آقای کیمیایی، آقای افخمی از کارگردانهایی بودند که به پدر پیشنهاد کار می دادند.
بعد از فوت پدر دوستانش ما را تنها نگذاشتند. این ارتباط بعد از فوت بیشتر هم شد.

• دخترهایم هنوز نتوانستند خارج از ایران زندگی کنند
سیاوش فردین: دوست داشتیم بچه ها برای تحصیلات عالیه به خارج بروند. حنا و لی لی را برای ثبت نام به ایتالیا بردیم اما زمانی که من و همسرم خواستیم به ایران بازگردیم دخترها هم شروع به گریه کردند و گفتند ما هم با شما باز می گردیم!
نارملا علی الدین: شاید به این خاطر که ما پنج نفر خیلی به هم وابسته هستیم. به اصرار من بود که بچه ها خارج از کشور تحصیل کنند چون می خواستم به عنوان نوه های آقای فردین با دست پر وارد سینما شوند. بالاخره مردم توقع زیادی از این بچه ها دارند.

• نباید به اعتبار فردین لطمه ای وارد شود
پیشنهادات زیادی به فرزندان و نوه های فردین برای بازی در فیلم ها شده، بخصوص به حنا و محمد علی نوه فردین
حنا: هیچ وقت به دنبال کار با کارگردانان بزرگ نبودیم. هدف اصلی ما از پذیرفتن یک پیشنهاد بازی داشتن داستانی قوی است.
نارملا عین الدین: محمدعلی در این ماه های اخیر پیشنهادهای مختلفی داشت اما زمانی که سیاوش سناریوها را خواند به این نتیجه رسید که برای اولین کار مناسب نیستند. به دختر دومم لی لی هم پیشنهاد بازی در فیلمهای مطرحی داده شده است او طراحی پارچه می خواند.
سیاوش فردین: توقع مردم از کسی که بعد از فردین قرار است وارد سینما شود، بالاست. دخترهایم خیلی راغب نیستند به عنوان بازیگر فعالیت کنند. محمدعلی هم باید حساب شده پیش برود. نمی خواهیم به اعتبار پدرم لطمه ای وارد شود روح آقای سمندریان و خانم روستا شاد، چند مرتبه با آنها در رابطه با فیلمنامه های پیشنهاد شده مشورت کردیم.

• محمدعلی زمانی پدرم بود و حالا پسرم
سیاوش فردین: از کودکی حس از دست دادن پدر بسیار برایم دردناک بود. علاقه زیادی بین ما وجود داشت. سر صحنه اکثر فیلم ها با پدر می رفتم. با اینکه یک نوجوان بودم روی حرفم حساب می کردند و نظرم را راجع به فروش فیلم می پرسیدند. جالب اینکه دقیقا همان سالی که پدر فوت کرد پسرم محمدعلی به دنیا آمد و من هیچ سالی بدون محمدعلی فردین نبودم.
نارملا عین الدین: یک بار فردی از سیاوش سئوال کرد که محمدعلی فردین چه نسبتی با شما دارد؟ سیاوش گفت: یک زمانی پدرم بود و حالا پسرم!

• محمدعلی فردین کوچک
سیاوش فردین: هیچوقت پیش نیامد که حتی فکر کنم بازیگری می آید که جای فردین را بگیرد، حتی همکارهای خودشان اقرار می کنند که کسی جایگزین فردین نمی شود، حتی فکر نمی کنم پسرم محمدعلی هم بتواند جایگزین فردین سینما باشد. او باید وارد سینما شود و توانایی اش را هم دارد.
نارملا عین الدین : خیلی از بازیگرها نه پیشینه ورزشی آقای فردین را دارند و نه بازیگر ماهری هستند. فردین شدن کار آسانی نیست. محمدعلی هم اگر دوست داشته باشد جای پدربزرگش را بگیرد، خیلی باید تلاش کند تا شاید بتواند محمدعلی فردین کوچک باشد.

• ساخت مستند زندگینامه فردین
سیاوش فردین: مستندی در رابطه با زندگی فردین درحال ساخت است و کامل در جریان فرآیند آن هستیم، حتی برای تهیه گزارش و مصاحبه کمک شان کردیم که به سراغ چه افرادی بروند. حدود سه سال ونیم است که این کار درحال ساخت است. از کارگردان مستند خواستم ارزش پدرم حفظ شود.

• بزرگترین ثروت ما اعتبار فردین است
سیاوش فردین: به لطف خدا جزو قشر متوسط جامعه هستیم و اسم محمدعلی فردین بزرگترین ثروت ماست. در حال حاضر ایده ساخت عروسک های فردین را در خانواده مطرح کرده ایم و دنبال سرمایه گذار وافرادی هستیم که به ما در این زمینه کمک کنند.

• شباهت عجیب من و پدر بزرگ
محمدعلی: بسیاری از مردم متوجه شباهت من و پدربزرگم می شوند.
نارملا عین الدین: از کودکی عکس های محمدعلی در مجلات چاپ می شد. وقتی به مدرسه اش مراجعه می کنم معلم هایش هم می گویند چقدر به پدر بزرگش شباهت دارد، البته این موضوع در دوسال اخیر بیشتر شده است. جالب اینکه گاهی مرا با دختر آقای فردین اشتباه می گیرند! هفته گذشته در فروشگاهی مشغول خرید بودیم. مسئول باجه جلو آمد و رو به من گفت: شما دختر آقای فردین هستید؟ گفتم: خیر، عروس شان هستم. بعد گفت از شباهتی که دارید مشخص است عروس او هستید!

• نوه فردین بودن خوش شانسم کرده!
محمدعلی: در سن بسیار پائین فیلم های پدر بزرگ را می دیدم و همان زمان به بازیگری علاقمند شدم. تازه در فیلم های کوتاه هم بازی کرده ام! در خانه بعضی از سکانس های فیلم پدر بزرگ بازی می کنم. بیشتر سکانسی که دوست دارم بازی کنم مربوط به فیلم های گنج قارون وسلطان قلب هاست.
حنا: استادم نمره پایان نامه ام را به خاطر بازی خوب محمدعلی داد! درصورتی که باقی بازیگران فیلم همگی سابقه بازی در تئاتر داشتند.

1557-71