1463-67

بخاطر علاقه ی شدید به موسیقی و آواز و به خاطر اینکه من خبرنگار جوانان بودم و با آقای ر- اعتمادی و در 30 سال گذشته با آقای مهدی ذکایی در جوانان امروز همکاری داشته ام، همیشه جویای سلامت و احوال و روزگار هنرمندان عزیز بوده ام. کار خوانندگی حرفه ای من و خواندن در رادیو و تلویزیون و انتشار نوار و CD که چند سال پیش با ترانه و CD مریم به اوج رسید از زمانی شروع شد که برای ویگن عزیز وهمسرش در سال 92 که ویگن در افسردگی شدیدی فرو رفته بود، من آهنگی بنام ویگن جان ساختم و اجرا کردم و بعد ویدیوی آن د ررادیو و تلویزیون های امریکا و اروپا پخش شد.
آنروزها ویگن بدلایلی کمی منزوی و دل شکسته بود. به همین دلیل از او دعوت کردم که در جشنی به افتخار او از طرف مهندسین و متخصصان مقیم شمال کالیفرنیا شرکت کند و برای او آهنگ ویگن جان را خواندیم و برسر او و خانمش گل ریزان کردیم که این مطلب درجوانان هم چاپ شد وبازتاب با شکوهی داشت. در نتیجه ویگن از افسردگی کاملا بیرون آمد و دوباره با قدرت به صحنه بازگشت و من خیلی خوشحال شدم که این کار من سمبل قدردانی از هنرمندان در اوج سلامتی وشهرت آنها شد. این ترانه هم اکنون در CDBABY.COM به نام VIGEN JAN BY FARAMARZ موجود است.
ویگن جان
تو آهنگی، تو آواز/ تو جادوی صدایی/ویگن جان برای ما تو هدیه ی خدایی / تو شعری جاودانه، نوایی عاشقانه / تو خوبی و عزیزی، ویگن شدی افسانه / نوشتی با صدایت، تو قلب ما حکایت/ تو هستی همدم ما/ چه در ایران چه در غربت / تو همان آوازه خان مردم پاکی هنوز…
بعد از آن تا سالها با ویگن وهمسرش دوستی صمیمی داشتم و در سال های آخر عمر ویگن بطور خیلی جدی به من گفت که بایستی بخوانم.
پروردگار بزرگ روح بزرگ این مرد و همسرش را تا ابد شاد نگهدار.

در ده سال گذشته من جویای حال و احوال خانم رامش بودم وچون ترانه ی «من نمازم (یا نیازم) تورو هر روز دیدنه» او را خیلی گوش می دهم از این و آن و اینترنت می شنیدم که با شوهرش در اروپا است و از هنر کناره گیری کرده است.
حدود چهار سال پیش از آقای ذکایی خواهش کردم اگر امکان دارد اطلاعی از خانم رامش به من بدهند، معلوم شد که خانم رامش درلوس آنجلس هستند و قرار است با رادیو جوانان هم یک مصاحبه داشته باشند… مصاحبه را گوش کردم و خانم رامش گفت که از زمان آشفتگی ایران تصمیم گرفته است به عنوان اعتراض به آشفتگی سیاسی اجتماعی وطن سکوت را اختیار کند (این کار را بزرگان خیلی مشهور نظیر گاندی انجام داده اند) و من به این کار رامش و سکوت اعتراض او خیلی با احترام برخورد کردم.
این مصاحبه روی من خیلی اثر مثبت گذاشت و درعین حال که از سلامتی و زندگی رامش در امریکا خیلی خوشحال شده بودم فکر کردم که بایستی کاری کنم و او را تشویق به بازگشت به صحنه کنم.
اینکار مدتی حدود یکسال طول کشید و تصمیم گرفتم که با رامش به زبان خودش که موسیقی است صحبت کنم.
در نوروز آن سال، بیشتر از سه سال پیش میشود در یک مهمانی خصوصی در لس آنجلس با دوستان نزدیک رامش برخورد کردم و مطلع شدم که او تنهایی و سکوت خود را دوست دارد. به دیدن دوست خوبم آقای ذکایی رفتم که تنها شخصی بود که با رامش تماس تلفنی داشت. برای من زنگ ها به صدا در آمد و مطمئن شدم که بایستی همان کاری را که برای ویگن کردم برای رامش انجام بدهم، یعنی برای او ترانه ای بسازم و در یک مراسم خصوصی با جمع دوستان برسرش گل بریزیم. تهیه وتنظیم این آهنگ که توسط هنرمند چیره دست کاوه حقیقی انجام شد و از یکی از آهنگهایی که بر شعر حافظ خوانده بودم الهام گرفته بود یکسال طول کشید و در سال پیش این ترانه را بر روی CD به آقای ذکایی دادم که برای خانم رامش بفرستند.

1463-68

«رامش اسطوره ی آواز»

تو بزرگتر از حکایت / یه نوای بی نهایت
تو ای بانوی ترانه / یه تبلور لطافت
قصه ی رنج و تحمل / تو ای مظهر شهامت
رامش جان ممنونت هستیم/ عاشق آوازت هستیم
من نیازم تورو گاهی دیدنه/ از لبات ترانه ها شنیدنه
تویی اسطوره ی آواز / تو ای پایان توای آغاز
بازگرد رامش به سوی صحنه و آواز خویش
تا ببینی اشتیاق مردم دوران خویش
سه ماه بعد که در لس آنجلس بودم. در دفتر جوانان آقای ذکایی با خانم رامش تماس گرفت و من برای اولین بار با ایشان صحبت کردم. رامش خیلی تشکر کرد و گفت که شنیدن این آهنگ، برای او اشک شوق آورده است و حالش را دگرگون کرده است.
خانم رامش تلفن خودش را بمن دادند و بعدا به تقاضای من عکس های خصوصی کودکی و دیگر لحظات زندگی خود را برایم ایمیل کردند که شش ماه پیش به صورت یک ویدیوی خیلی خوب آنها را درست کردم و برایشان فرستادم. این ویدیو چندین بار از تلویزیون پارس در برنامه ی آقای بهراد پخش شده است و در نهایت شادی خانم رامش اعلام کردند که آماده اند به صحنه بازگردند و حتی آهنگ های جدیدی هم اجرا کنند.
من خیلی خوشحالم که دل بزرگ این خواننده ی متفاوت را شاد کرده ام. رامش صدای پرقدرت و مخصوص خود را دارد و ترانه های بسیاری از او در خاطره ی ما ثبت شده است.
خانم رامش درآخرین تماس تلفنی خواسته اند که در سفر بعدی به لس آنجلس با ایشان تماس بگیرم و دیدار و گفتگو کنم.
من هنوز آرزو دارم که در یک مجلس خصوصی برای ایشان این ترانه را بخوانم و بنحو مراسم سنتی ایران قدیم برسر او گل بریزم و مراسم گل ریزان را برای او اجرا کنم.
امیدوارم این آرزوی من برآورده شود و بازگشت خانم رامش به صحنه پیام تغییر و تحول در آشفتگی های سیاسی اجتماعی وطن باشد.
ترانه ی رامش بانوی ترانه اکنون درCD BABY برای دانلود وجود دارد

CDBABY SEARCH
GOOGLE SEARCH
“RAMESH BANOOYE TARANEH
BY FARAMARZ

برای دانلود کردن این آهنگ و ویدیوی آن میتوانید با جوانان تماس بگیرید.