1394-9

1394-3

از هفته آینده در گالری سیحون به مدیریت مریم سیحون چهره خستگی ناپدیر و عاشق هنر، نمایشگاهی از آثار مینیاتور و سرامیک روبن زاغیان هنرمند ارزشمند برگزار میشود.
«روبن زاغیان» را سالهاست هنردوستان انگلیسی می شناسند، به کارگاه او رفته اند، آثارش را تحسین کرده اند و اورا به خلق آثاری استثنایی در زمینه های مختلف از جمله سرامیک، سفالگری، کاشی تشویق کرده اند.
با روبن زاغیان گفتگویی خودمانی در مجله و در رادیو جوانان داشتیم که از نظرتان می گذرد.
روبن زاغیان می گوید:ازکودکی به هنر علاقه داشته و در هر فرصتی نقاشی میکردم.همانطور که هیچ پیغمبری به میل و اراده خود پیغمبر نشده همانگونه هم شاید هیچ هنرمندی به میل خود هنرمند نشده بلکه نیرویی ناخودآگاه آنها را به این راه کشیده و کارهایشان معجزات آنهاست بطوری که تمام شاهکارهای دنیا توسط هنرمندان در یک حالت ناخودآگاه یا خلسه بوجود آمده است. اگر به آثار هنرمندان بزرگ چون برنینی مجسمه ساز ایتالیایی بدقت نگاه کنید می بینید که هیچ قدرتی جز یک قدرت الهی قادر به انجام آن نیست، این نوجوان در 16 سالگی مجسمه ای به اندازه طبیعی انسان از مرمر تراشیده که باور نکردنی است و امثال آنها.

1394-4

روبن زاغیان درباره زندگی هنری خود می گوید:
در اراک متولد شدم، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اراک تمام کردم برای ادامه تحصیلات در رشته حسابداری به تهران آمدم ودر موسسه عالی حسابداری ادامه تحصیل دادم، چون دروس این موسسه واحدی بود یعنی می توانستیم دروس مختلف را در ساعت های مختلف هفته انتخاب کنیم من از این فرصت استفاده کرده و بین ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر که ساعت کار هنرستان کمال الملک بود درسی را انتخاب نکردم و در این هنرستان در رشته نقاشی و مجسمه سازی از هنرستان کمال الملک فارغ التحصیل شدم. در این زمان بود که بنا به تشخیص استاد و دوست نقاش مان در هنرستان کمال الملک آقای بهرام عالیوندی، بدلیل استعداد خوبی که در مینیاتور داشتم، به بزرگترین استاد مینیاتور تاریخ ایران استاد عباس جلالی سوسن آبادی معرفی شدم که خود و استاد از ساعت 7 صبح تا 2 بعد از ظهر در وزارت فرهنگ وهنرکار می کردند من هفته ای یکبار نزد ایشان به وزارت فرهنگ وهنر رفته و به تمرین مینیاتور می پرداختم که بعد از مدتی کوتاه این رابطه استاد و شاگردی به دوستی بسیار نزدیک  تبدیل شد، بطوری که استاد اسم گالری یا دفتر کارخود را بنام من یعنی گالری روبن گذاشتند و بعد از ساعت 2 یعنی بعداز کار وزارتخانه به دفتر خود آمده و تا ساعت 8 شب کار میکردند. من هم بعد از ساعت 5 یعنی بعد از کار یا در هر فرصتی نزد ایشان رفته و تا 8 شب با هم کار میکردیم و یا به سینما بدیدن فیلم یا به نمایشگاههای مختلف رفته و یا برای خوردن چند گیلاس آبجو به رستوران میرفتیم و این دوستی تا آخر عمر ایشان ادامه داشت و مرا عضو خانواده می دانستند. استاد سوسن آبادی  فردی بود بزرگوار با روحی پاک وآزاده و یکی از مقدسین روزگار.

1394-5

بعد از مهاجرت استاد جلالی از ایران به امریکا، چون علاقه شدیدی به سفالگری داشتم توسط بهرام عالیوندی دوست نقاش خود با دکتر محمد مهدی انوشفر سرپرست کارگاه سفال و کاشی وزارت فرهنگ وهنر آشنا شدم و چون ساعت کار وزارتخانه از ساعت 7 صبح تا 2 بعد از ظهر بود و من کار شخصی داشتم، میتوانستم در این ساعات به وزارتخانه رفته و به تمرین سفالگری بپردازم چون اکثر کارکنان و کارمندان این وزارتخانه مرا می شناختند ساعت 5/6 صبح که تازه وزارتخانه برای نظافت باز می شد، قبل ازورود کارمندان وزارتخانه به آنجا میرفتم و تا ساعت 5/8 صبح به چرخکاری و تمرین سفالگری می پرداختم و چون رابطه من با دکتر انوشفر به دوستی بسیار نزدیک تبدیل شده بود، روزهای جمعه با هم به کارگاه ایشان در صالح آباد میرفتیم و تا 8 الی 9 شب با هم کار میکردیم که این دوستی و رابطه کاری بعد از 35 سال هنوز ادامه داشته و دارد.

1394-6

سفر به انگلیس
بعد از انقلاب برای ادامه تحصیل در رشته سرامیک به انگلستان رفته و در دانشگاه  City of London Polytechnic  ثبت نام کردم، مدت چهارسال در این دانشگاه ادامه تحصیل دادم، که بعد از چهار سال از طرف دانشگاه برای دکترا به رویال کالج آو  آرت که بالاترین مرکز هنری انگلیس است به پروفسور دیوید همیلتون سرپرست دانشکده سرامیک و شیشه معرفی شدم.
از ابتدای ورودم به انگلیس یک کارگاه سرامیک دایر کردم و به کارهای سرامیک و نقاشی ادامه میدادم و در ضمن از طرف اسقف ارامنه تهران که مجسمه  او را ساخته بودم، با ادیک آیوازیان آرشتیکت و نقاش معروف معرفی شده و با هم همکاری رفت وآمد خانوادگی داشتیم.
کاشی های زیادی برای مساجد عربستان که خود طراح و مقاطعه کار آن ها بود ساختیم و همچنین برای دربار عربستان و شیخ سعودی نقش برجسته های زیادی درست کردم به اندازه های مختلف تا حدود 10 فوت در 18 فوت وهمچنین نقاشی هایی به سبک مینیاتور برای دربار ساختم و چند نمایشگاه سرامیک در لندن داشتم که با موفقیت روبرو شد.
در عین حال برای هتلهای معروف 5 ستاره مانند هیلتون – شرایتون- ریتس – چرچیل و می فیرو و امثال آن ظروف مختلف طراحی و تولید کردم.

1394-7

اینک در گالری سیحون
در نمایشگاه تازه خود در گالری سیحون تعدادی نقاشی دارم که از تکنیک و قلم گیری های مینیاتور به طرق مختلف استفاده کردم که هیچگونه شباهتی به مینیاتور سنتی و یاآثار استادان حال و گذشته ندارد و از یک آرامش رویایی برخوردار هستند سعی کردم خطوط مینیاتور را بفرم های زیبا و رقص خطوط تبدیل کنم و نشان دهم که مینیاتور برخلاف تصور عامه فقط کشیدن عبا و عمامه، بزم و شکار نیست بلکه می تواند به فرمهای دیگر تبدیل بشود و بصورت فرمهای مختلف و بسیار زیبا و مدرن. حتی یک شال دور کمر میتواند تابلوی زیبایی باشد که ببینید و همچنین در این نمایشگاه تعدادی به شکل های 50 و 38 سانتی وکاسه سرامیک که بطور زرین فام نقاشی شده بنمایش گذاشته شده. که بعضی از آنها بصورت مینیاتور سنتی نقاشی شده.
زرین فام اولین لاستری است که حدود 700 سال پیش توسط هنرمندان سفالگر بین النهرین روی ظروف استفاده شده و توسط هنرمندان ایران به اوج زیبایی خود رسید که نمونه آنرا فقط می توان در موزه های ایران وخارج و مساجد ایران دید.

Seyhoun Gallery:

9007 Melrose Ave.,

West Hollywood CA 90069

Roben Zaghian:

Tel: 818-292-5790

[email protected]

www.arceramics.net

1394-8