1576-46

1576-47

شهرام بروخیم
بعد از سی سال بار دیگر پرویز صیاد نمایش محاکمه سینما رکس آبادان را به معرض تماشای مردم لوس آنجلس گذاشت. سی سال پیش بود که این نمایش را برای اولین بار در واشنگتن به روی صحنه می بردیم. مردم از دیدن نمایش می ترسیدند چرا که کبریت آتش سوزی سینما رکس همان شعله ای بود که انقلاب ایران را به سرانجام رساند. شب اول این نمایش تکنیکی، هیچ چیز کار نمی کرد. نه نور درست بود و نه صدا- تلویزیونها که قرار بود همه و همه به یک مرکز وصل شوند کار نمی کردند در آن تاخیر بود و نگرانی، مردمی که از متن نمایش آگاهی هایی داشتند، هنوز ندیده آنرا به انتقاد گرفتند و من که علاوه بر بازیگری مسئولیت نور وصدا و تصویر و تلویزیونها را بعهده گرفته بودم با پرویز صیاد که جانانه و بیریا مانند یک کارگر صحنه از این طرف به آن طرف در پی حل مشکلات بود به آرامی ولی پر از نگرانی دقایق را سپری می کردیم.
یک ساعت به باز شدن درهای سالن مانده بود و تهیه کننده واشنگتن که گروهی زحمت کش و عاشقان ایران بودند خبر بد دیگری را به ما دادند. بیشتر بلیط ها فروش نرفته بود و تعداد رزروها از تعداد بازیگران کمتر بود، نمایش محاکمه سینما رکس آبادان یک ریسک عظیم بود که اگر شکست میخورد از همانجا بسته میشد. این نمایش براساس واقعه ای که مردم ایران و شاید جهانیان را تکان داد نوشته شده بود و پرویز صیاد نویسنده آن از همان آغاز مورد سرزنش بسیاری بود، او را به نوشتن نمایشی که هیچ شباهتی به دادگاه واقعی نداشت و به توهین به همه قشرهای سیاسی و حزبها محکوم می کردند و پرویز صیاد استوار و محکم ایستاده بود و از تغییر دادن حتی یک کلمه نمایش امتناع می کرد. گوئی که سالها به تک تک جملات و حرفهای بازیگرانش فکر کرده بود، در ذهن پرویز صیاد محاکمه سینما رکس یک اثر تاریخی و بیاد ماندنی از یک فاجعه واقعی بود و بیان آن را وظیفه هنری خود میدانست.
جزوه مسببین واقعی آتش سوزی سینما رکس چه کسانی بودند توسط یک آبادانی که خودش در محاکمه حضور پیدا کرده بود در 30 صفحه و بسیار مستند چاپ شده بود. بهمن نویسنده این جزوه چند هفته بعد بطرزی عجیب و تصادفی در لوس آنجلس کشته شد، اولین بار من و پرویز صیاد به دیدارش رفتیم و گوئی پرویز در سالن محاکمه حضور داشت سئوالهائی که می کرد، حتی نویسنده را هم که به نام مستعار بهمن خود را معرفی میکرد، بفکر و تعجب وا داشته بود.
قبل از انتخاب بازیگران پرویز صیاد امتحان گذاشته بود. امتحان انتخاب بازیگر.
هوشنگ توزیع را که در فیلم «فرستاده» صاحب شهرتی شده بود برای دادستان عبدشاهی انتخاب کرد و علی فخرالدین که بنوعی در صمدهای خود پرویز صیاد ملاپوش شده بود نقش حجت السلام جعفری را بعهده گرفت. ماشامنش که جای خوبی برای خودش در هالیوود باز کرده را برای ستوان بهمنی و علی پورتاش را برای بهترین نقشی که من از او دیده ام حسین تکبعلی زاده انتخاب شد. حسین تکبعلی زاده شخصیت قوی ولی معتادی است که بنابر گفته خودش و تائید شاهدان، کبریت آتش سوزی و آدمسوزی سینما رکس را به دستور گروهی از انقلابیون آن زمان کشید و چون شاهد نتیجه فاجعه آمیز کار خود شده بود با وجدانی منقلب به دنبال گفتن حقایق بود تا شاید وجدانش لحظه ای آرام گیرد. بسیاری معتقدند که تحریکات حسین تکبعلی زاده بود که مردم آبادان و بازماندگان آدم سوخته ها به اعتراض به دولت انقلابی واداشت و منجر به تشکیل دادگاه و محاکمه عده ای شد که در نهایت تعدادی بیگناه را به جوخه اعدام فرستادند. از بازیگران اصلی این نمایش باید از کامران نوزاد که هنرپیشه ای با سابقه و پرکار بود یاد کنیم که نقش سرهنگ ارتش را بعهده گرفت و خود من که در اولین کارم با پرویز صیاد برای نقش مدیر سینما «دهاقانی» انتخاب شدم.

1576-48

محمدجعفری در نقش کارمند ساواک و علی دستا در نقش صاحب سینما رکس که خودش در تهران زندگی می کرد را بازی کردند. اما این سه بازیگر آخر هر کدام به دلایلی نتوانستند در روخوانی سی سالگی نمایش محاکمه سینما رکس به صحنه بیایند و بجای آنها بازیگران دیگری چون محی الدین چایچی، فریبرز داودیان و عرفان ملکوتی بازی خواهند کرد.
به اولی اجرای نمایش برگردیم و اینکه با تلاشهای گروهی و همگی مان نور و صدا درست شد تلویزیونها به VCR و دوربین سینمای مسعود طلایی وصل شد و تصویرها در هر گوشه صحنه دادگاهی را که در ملاء عام برگزار میشد را نمایش میداد. ناگفته نماند که نقش مسعود طلایی را خود پرویز صیاد عهده دار شد و هر شب بجز بازیگری از بیرون صحنه بعنوان کارگردان به تماشای بازیگران و نوشته پر محتوای خودش می نشست. شب اول نمایش به دور از انتظارمان سالن پر شد و در مدت کوتاهی صندلیها دیگر خالی نبود و در اولین اجرای نمایش محاکمه سینما رکس آبادان همه چیز بطور معجزه آسائی درست شد و چنان تاثیری را در تماشاچیان دیدیم که جای شکی برای ادامه پیدا کردن محاکمه سینما رکس آبادان باقی نبود. اما در کنار تشویقهای فراوان انتقادهای فراوانی هم به گروه نمایشی بخصوص نویسنده شروع شد. منتقدین پرویز صیاد را به عوض کردن حقایق محکوم میکردند و او را عامل ساواک، CIA و حتی جمهوری اسلامی میخواندند. بازیگران را شبیه شخصیتهای اصلی نمی دانستند و به خندیدن تماشاچیان در جاهائی انتقاد می کردند اما نمایش محاکمه سینما رکس تاثیرگذار بود. محاکمه سینما رکس کنجکاوی مردم را برانگیخته بود و با سیل مشتاق تماشاچی روشنفکر و تئاترپسند روبرو شد. و امروز بعد از سی سال بار دیگر بازیگران اصلی این نمایش که امکان حضور در این نمایش را دارند با دلی باز به تمرین ها می آیند. هوشنگ توزیع از راه دور می آید و ماشامنش باید ایجنت بازیگریش را راضی کند که به او اجازه دهند در این نمایش حضور داشته باشد. اما همه بازیگران معتقدند گرچه بخاطر ارزش و شخصیت پرویز صیاد به دعوت او برای روخوانی جواب مثبت می دهیم، اما نمایش محاکمه سینما رکس دیگر به ما بازیگران تعلق ندارد، به خود پرویز صیاد هم دیگر تعلق ندارد. نمایشی تاریخی است که سالها بعد از نبودن ما به روی صحنه میرود و مانند بسیاری از اتفاقات جهان که با یک نمایش یا فیلمنامه همیشگی می شود جاودانه خواهد ماند و به جرات میگویم که این نمایش هم در تاریخ تاتر ایران بعنوان یک اثر کلاسیک باقی خواهد ماند.
چرا با این جرات چنین ادعائی را دارم، محاکمه واقعی سینما رکس در اینترنت بصورت 60 قسمت موجود است وقتی این محاکمه و چگونگی برگزاری آنرا که بصورت زنده در تلویزیونهای ایران پخش شد دیدم، مطمئن هستم که روح اصلی و ماجرای واقعی این نمایش همان است که سی سال پیش در آبادان اتفاق افتاد.

1576-49