روی خط سوشیال مدیا

درفیس بوک فرانک شهروزی
تائید استاد روحانی

10 سال پیش درهمین روزها، من آهنگ پرشیا Persia را با پیانوی اسطوره موزیک ایران و رهبرارکسترانوشیروان روحانی خواندم و آنرا به استاد تقدیم کردم بعد ازآن استاد بپا خاست و گفت چقدرازاجرای من ، ازصدای من خوشش آمده و درجمع مهرتائید اوبرای من یک دنیا ارزش داشت و استاد دست مرا بوسید و من هردو دست استاد را بوسیدم و آن شب زیبا هیچگاه فراموشم نمیشود.

درفیس بوک بیژن قادری آهنگساز ونوازندهمعروف
ایرج قادری عموی مهربان من

بیژن قادری درفیس بوک خود ازایرج قادری عموی خود وهمسرش تهمینه یاد کرده است.
اینکه ایرج عاشق سینما بود، بعد از انقلاب کوشید فیلم های دلخواه خود را بسازد و هرفیلمی چون چشمان سیاه ساخت و رکورد فروش را شکست و همین سبب شد تا جلوی کارش را بگیرند.
ایرج هرگاه به امریکا می آمد. دل شکسته میرفت، چون پسرجوان خود را در یک حادثه درامریکا از دست داد و هربار به مزاراو میرفت و یک روز تمام اشک میریخت واندوهگین بازمی گشت.

درفیس بوک دوستداران شهبال شب پره خواندم
80 ساله که هیچ، 100ساله شو، ولی پیرنشو

دوستداران شهبال شب پره از زیر20 سال هستند تا بالای 90 سال. چون شهبال جوان حرف میزند، جوان می نوازد، جوان خلق می کند و جوان زندگی میکند.
این هفته 80سالگی شهبال بود و جالب اینکه دوستداران او در سوشیال میدیا نظرات جالبی درباره او داشتند که درزیرمی خوانید:
– شهبال آقا 80ساله که هیچ، 100ساله شو، ولی ترا بخدا پیرنشو. همین جور جوان بمان.
– جناب شهبال. بیش از20خواننده و 60 نوازنده که درطی سالها تعلیم دادی، اینک رفته اند ولی خودت سرپایی من فکرمیکنم تا خلق کنی، تا تعلیم بدهی، عمرمیکنی.
– شهبال جان من 25ساله هستم و دلم میخواهد تا 65ساله میشوم همچنان بمانی. هردوی ما 40سال دیگردیدنی هستیم.

روی فیس بوک آیلین ویگن می بینیم و می خوانیم
طلایه داران هنرایران
ژاکلین و آیلین دوقلوهای ویگن

تصویری خاطره انگیزاز کودکی های ژاکلین و آیلین درآغوش مادر وهمراه با عروسک هایشان و تصویری از دوران شکوفایی هنری شان. به راستی هردو درزمینه کار خود تا به اوج رفتند. ژاکلین درآهنگسازی و ترانه سرایی و خوانندگی آثار زیادی خلق کرد.
آیلین در بازیگری درسینما و در تلویزیون و صحنه تیاتر، خوش درخشید وجالب اینکه هنوز پشت هم ایستاده اند.

درفیس بوک شورانگیزطباطبایی
ستاره با سابقه سینما یادشان گرامی

یک تصویریادگاری، یک خاطره از بزرگان و چهره های ماندنی:
نصرت الله وحدت، ایران ستاره، الهه خواننده و شورانگیزدرمنزل الهه ازخوش صداترین خوانندگان حدود 20 سال پیش گردهم آمدند. و در طی سالها ایرن رفت، الهه رفت اخیرا وحدت هم رفت، انگار طاقت دوری ازهم را ندارند.

درفیس بوک لاله بهمن و یادی ازپوران فرخزاد

درفیس بوک لاله بهمن، علاوه برشعری از پوران خواهر بزرگ فریدون فرخزاد که دوست قدیمی اش بوده، مصاحبه ای ازفریدون فرخزاد آورده که امیدواریم بخش هایی ازآنرا درمجله جوانان بیاوریم.
با ما سروده پوران فرخزاد
درخواب بلند مرگ مدهوش شدی
                                           درساکت گور، سرد و خاموش شدی
اما دل من پراز خیال خوش توست
                                           با زندگیم چه خوش هم آغوش شدی

در فیس بوک فریبرز یوسفی خواندیم
هفتاد و هفتمین سالروز رضا علامه‌زاده

رضا علامه زاده فیلمساز، منتقد و نویسنده رمان و داستان کوتاه در سال 1322 در خانواده‌ای کارگری در مازندران به‌دنیا آمد. دوران کودکی او در تهران و محله‌های فقیرنشین شرق تهران سپری شد. فکر نوشتن از رنج و شادی مردم از دورانِ جوانی و اول بار در سال 1355 در زندانِ سیاسی کرمان به ذهنش راه یافت. اما این ایده تنها 15 سال بعد یعنی در دوره میانسالی او مجال بروز یافت.
کارنامه رضا علامه زاده را در 3 حیطه متفاوت بررسی و ارزیابی میتوان کرد:
1- سیاست 2- نویسندگی 3- سینما
زندگی سیاسی علامه زاده را در محاکمه جنجالی زمان شاه می توان یافت که آن محکمه به اعدام خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان انجامید و علامه زاده محکوم به حبس ابد شد.

در زمینه داستان نویسی از آثار بنام او میتوان یاد کرد.
وصیت‌نامهٔ ققنوس (فیلمنامه)تهران, ۱۳۸۲.
سوگوارهٔ پیران (فیلمنامه، برگرفته از شاهنامه فردوسی)، آلمان ۱۹۹۲.
لالا و ناپدری من (فیلمنامه)، آمریکا – لس آنجلس: نشر کتاب سهراب – ۱۹۹۸.
جای پای آهو (فیلمنامه)، تهران : انتشارات رز – نشر جرس – ۱۳۶۲.
قفل، مجموعه فیلمنامه‌های کوتاه؛ ۱۹۹۲.
مصدق (نمایشنامه)، انتشار اینترنتی.
اولین پوپکی که کاکل در آورد (داستان کودک)۱۳۷۳.
تنهٔ قطور درخت افرا (سه داستان کوتاه)، مرکز نشر سپهر ۱۳۵۷.
سخنی بر سانسور و سینما، ۱۹۹۵
غوک، تابستان تلخ، آلبوم خصوصی، سیاحتنامهٔ محرمانه، سراب سینمای ایران ، راز بزرگ من، دستی در هنر، چشمی بر سیاست، شرکت کتاب لس آنجلس، ۲۰۱۲.

در زمینه سینما از آثار باارزش علامه زاده میتوان یاد کرد.
قدیر، فدایی (۱۳۵۱)، دار (۱۳۵۱)، شاهد (۱۳۵۲)، حرف بزن ترکمن (۱۳۵۸)، شط، شرجی، زندگی صمد بهرنگی، شاه دررفت، جنایت مقدس، میهمانان هتل آستوریا، تابوی ایرانی، با من از دریا بگو