1731-16

نسرین ستوده جایزه خود را
به 4 محکوم به اعدام هدیه کرد

1731-17

امروز درمراسم اهدای جایزه انجمن قضات آلمان به نسرین ستوده، زندانی سیاسی اوین، نسرین طی پیامی از زندان جایزه خود را به 4 زندانی محکوم به اعدام اهدا کرد.
درپیام نسرین ستوده آمده:
ریاست محترم انجمن قضات آلمان و اعضای محترم:
با درودهای بی‌پایان برای شما قضات محترم از زندان اوین، اخیرا مطلع شدم، که آن انجمن با اختصاص جایزه‌ی سالانه خود به اینجانب، مرا از این افتخار بهره‌مند ساخته است. مراتب تشکر خود را تقدیم یکایک اعضای شورا می کنم و اذعان می کنم که این حمایت‌ها تا کجا به ادامه‌ حرکتهای مدنی کمک می‌کند. من و جامعه مدنی ایران هرگز چنین حمایت‌هایی را که در شرایط سخت از فعالان ایرانی شده فراموش نمی‌ کنیم.
از این فرصت اندک برای ابراز قدردانی و جلب توجه افکار عمومی بین‌المللی به احکام اعدامی که برای معترضین صادر شده جایزه‌ خود را به 4 تن از کسانی که حکم اعدام برایشان صادر شده تقدیم می کنم: امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی، محمد رجبی و نوید افکاری به امید آن که هر چه زودتر به خشونت‌های قضایی پایان داده شود و حکم این سه تن شکسته شود.

یادی از مانوک

1731-18

امیر برادران خبرنگار ورزشی، یک پیام تصویری ازمانوک وحبیب روشن زاده چهره نامدار ومفسر پرقدرت ورزش پست کرده با پیام زیر:
7 سپتامبرسالگرد درگذشت مانوک خدابخشیان است او همیشه می گفت: اگر می خواهی فوتبال را درست ببینی وبشناسی، اول باید با سیاست آشنا باشی!
…. و مانوک با هردو عمیقا آشنا بود، هم با فوتبال و هم با سیاست.

درفیس بوک ایرج ادیب زاده ازچهره های رسانه ای و ورزشی

خاموشی دوستم مانوک

1731-19

صدایش خاموش نشده، نسل زیبای پاسارگادی عمومانوک را دنبال می کنند.
آشنایی من ومانوک درجام جم آغاز شد و بعد به دوستی وهمراهی و همکاری و البته دوستی خانوادگی رسید. که اوج آن در به وجود آوردن برنامه ی « ورزش ازنگاه 2» بود که دو سال پیاپی محبوب ترین و پرتماشاگرترین برنامه های کانالهای یک و دو تلویزیون ملی ایران شد جایزه شیرنقره ای تلویزیون ملی را برد.
مانوک در 12مهر1324 در آبادان به دنیا آمد و در 6 سپتامبر 2019 درلس آنجلس از میان ما رفت. مانوک یک مفسرپرتوان، تحصیلکرده، آگاه به مسائل روز فوتبال بود ودر دهه 1350 شیوه تازه ای در تفسیرفوتبال در تلویزیون بنا نهاد او با تحلیل های حساب شده اطلاعات جالبی دراختیار مردم می گذاشت. مانوک یکسال پیش از رویدادهای 57 ایران را برای ادامه تحصیل ترک کرد و با روی کارآمدن نظام آخوندی این بار «تفسیرهای سیاسی اش» روشنگری مردم به ویژه نسل جوان پرداخت.
در فیس بوک فریبا بقراطی خواندیم

غصه نخوری یکوقت!

1731-20

سیمین دانشوربه من گفت: «غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی!» و من غصه خوردم.
اینجا در بیمارستان شریته برلین، حالا یازده جراحی را پشت سر گذاشته‌ام، از دوشنبه وارد مرحله‌ ی پرتو درمانی می‌شوم، در تونلی تاریک به نقطه‌های روشنی فکر می‌کنم که اگر برخیزم، هفت کتاب نیمه ‌کاره‌ام را تمام کنم و باز چند تا درخت بکارم.
هفت جراح و متخصص زبده عمل جراحی را انجام دادند. جراح فک و دهان گفت:
«بدن شما 40 ساله است، هیچ بیماری و خللی در تن شما نیست، سرطان لنفاوی هم یک بدبیاری بوده «پش گهبت». گفتم: در طب ایرانی به این بد بیاری می‌ گویند غمباد! و خندید…
در فیس بوک امیربرادران

دوباره باز خواهم گشت

1731-21

با ترانه ای از اردلان سرفراز آهنگ فرید زلاند و صدایی جادویی داریوش:
دوباره بازخواهم گشت
تمام قفل ها را باز خواهم کرد
از آنجایی که ماندم ناتمام
آغاز خواهم کرد
دوباره باز خواهم گشت
در گل خانه ها را باز خواهم کرد
تمام آسمان را آبی پرواز خواهم کرد
تو را در کوچه های کودکی آوازخواهم کرد
ازآنجایی که ماندم ناتمام، آغاز خواهم کرد.

درفیس بوک رضا خندان

عکسهایی ازمهربانو پوری بنایی

1731-24

عکسهایی از پوری بنایی ستاره نامدارسینمای ایران در حمایت از بازیگران در فضای مجازی پخش شده، ما را به یاد خدمات انسانی او در طی 40 سال گذشته انداخت.
پوری درتمام این 4دهه، نه تنها در هرحرکت انسانی، تهیه جهیزیه و کمک به بچه های معلول و یتیم، به زنان ستم دیده و تنها و فقیر، پیشگام بود، بلکه در پشت پرده درتمام سالها به کمک ستارگان قدیمی سینما و تلویزیون، که بکلی فراموش شده بودند رفته و برای آنها محل زندگی وهزینه زندگی فراهم ساخته، آنها را نزد پزشکان آشنا برده، در تنهایی ها همدم شان بوده و و در مراسم ترحیم و خاکسپاری شان نیز حضور داشته است.
به جرأت اگر پوری بنایی نبود، بیش از 20 چهره قدیمی هنر، خیلی زود درهمان دهه های اول انقلاب دق می کردند. همانگونه که فرشته جنابی دق کرد.

1731-22

1731-23

1731-25

وفادارترین دوست انسانها

هنوز درمیان حیوانات، سگها مقام اول را بعنوان وفادارترین دوست انسانها حفظ کرده اندآنها حتی گاه از خیلی انسانها هم وفادارترهستند.
نمونه اش سگی را می بینید که برمزارصاحب خود خوابیده است واگرکسی به او و آن سنگ قبر نزدیک شود، از جا برمی خیزد وفریاد میزند.
این سگ بیشترروزها خود را به این محل میرساند تا شاید معجزه ای رخ دهد و صاحب اش، رفیق اش و همدم اش زنده شود و با او راهی خانه شود.

1731-27