1424-47

1424-48

1424-49

با سارا سفری خانم شجاع ایرانی که اینروزها راه به قله هیمالیا و قله اورست گشوده است، در جوانان رادیو گفتگو داشتیم. وقتی از او می پرسیم چه شد که از فضای آرام دانشگاه، ناگهان سر از قله های بلند  جهانی در آوردی؟
می گوید: من در دانشگاه رشته مهندسی برق را درس می دادم و همکاری داشتم که روانشناسی درس می داد، که 13 سال قبل با یکی از دانشجویان رشته دکترا به کشور نپال سفر می کند و در آنجامتوجه می شود که دختران 5 تا 12ساله ناگهان ناپدید می شوند، بعد کاشف به عمل می آید، که وقتی خانواده ها هزینه مدرسه زندگی بچه های خود را ندارند آنها را می فروشند و همکارم از همان زمان بنیادی را بنام Empower Nepal Girls را برپا می دارد که در اصل قدرت دادن، تشویق کردن دختران نپال راهدف داشت این حرکت در این 13 سال سبب شده تا امروز 300 دختر را زیر پوشش قرار داده اند اینک ما برای این بچه ها در سراسرامریکا و دیگر کشورها پول جمع می کنیم تاهمه هزینه های ضروری شان در مدرسه را تامین کنیم، در نپال فقر بیداد می کند، جالب است بدانید که امروز 30 تا از این دخترها وارد دانشگاه شده اند 3 نفرشان رشته دکترا را می خوانند این رویدادها بر جامعه زنان در نپال تاثیر عمیقی گذاشته است کاری که من انجام می دهم این است که من به قله ها صعود می کنم، تا برای آنها پول تهیه کنم  مثلا برای پیمودن قله 23 هزار فوتی آرژانتین، من برای هر فوت یک دلار جمع کردم، اینک در راه هیمالیا هستم که بلندترین کوه جهان و ششمین قله دنیا است. بعد راهی قله اورست می شوم که بلندترین قله جهان است حدود 2ماه طول می کشد تا من به قله برسم من با هدف آینده و سعادت این دخترها، تن به چنین کاری میدهم من سابقه کوهنوردی حرفه ای نداشتم، در ایران به دربند میرفتم به امریکا که آمدم به یوسی میتی پارک رفتم. البته من برای رسیدن به این مرحله دوره های تعلیماتی زیادی را پشت سر گذاشتم اغلب شبها میرفتیم یخ نوردی و دیواره یخی را بالا می رفتیم. با کفش های مخصوص، تن به یک ریسک بزرگ می دادیم. در خیلی از جاها، اکسیژن هم کم بود ولی من مقاومت کرده و می کنم بارها مرگ را جلوی چشمانم دیدم، یکبار در بالاترین نقطه یک کوه یخی، با باد شدید و کمبود اکسیژن، خود را با خطر بزرگی روبرو دیدم ولی عشق به این دخترها، مرا دوباره سرپا نگهداشت.

1424-51

1424-53

1424-50

• ضمن ستودن شجاعت شما، تاآنجا که خبر داریم درماه مارچ به قله اورست صعود خواهید کرد؟
– من در یک خانواده شجاع و ریسک پذیر بزرگ شدم، ضمن اینکه من همیشه بدنبال حادثه بودم، بدنبال خدمت به انسانها بودم، من زیاد راحت طلبی وسکون را دوست نداشتم.
من وقتی بعد از درنوردیدن کوه های مختلف از جمله «جوبو» که 27 هزار فوت است، خود را برای اورست آماده ساختم و با جمع آوری پول کافی برای این دخترها، نفس راحتی کشیدم وقتی فکر می کنم در نپال که دخترها را برای خرج تحصیل شان می فروشند اینک با همت گروهی که من هم عضوشان هستم، دخترها در دانشگاه تحصیل می کنند و درحال دریافت دکترا هستند احساس خوبی می کنم.
من سر راهم به نپال ابتدا به مدرسه این بچه ها میروم، با آنها و خانواده هایشان حرف میزنم در این ضمن با خیلی از شرکت ها حرف زدم، تا اسپانسر ما باشند، من با هدف جمع آوری 400 هزار دلار در صعود به اورست شب وروز را نمی شناسم.
من برای افراد و شرکت هایی که کمک می کنند، بروی لباس های کوهنوردی خود، ساین «لوگو» و نام و نشان شان را می گذارم و بروی قله ها این ساین ها را نصب می کنم، فیلم و عکس برایشان می گیرم و قرار است یک فیلم مستند در همین رابطه تهیه شود.
• چه خاطره هایی از این کوهنوردی ها دارید؟
– یکبار که در اکوادور بودم، در ارتفاع 18 هزارفوتی، حدود 10 شب بود. من روی یخ ها بالا می رفتم، حدود 2 صبح، در 18هزارفوتی، به یک طناب وصل بودم، با وجود کمبود اکسیژن چون قبلا تعلیماتی دیده بودم ایستادگی می کردم، در یک لحظه به سمت چپ خود نگاه کردم، دیدم در برابر باد شدید، عمیق ترین دره را زیر پا دارم و با کمترین حرکتی، از همانجا سقوط می کنم. ترس وجودم را پر کرده بود، ولی بهرطریقی بود خودم را بالا کشیدم. روی یک سطح صاف روی زمین نشستم و به گریه افتادم و گفتم من دیگر نمی توانم، ولی یکی از همراهان گفت کمی استراحت کن، یک «پروتئین بار» بخور! بدلیل یخبندان ما این مواد را نزدیک بدن مان جاسازی می کردیم که یخ نزند، برخود مسلط شدم یاد آن بچه ها افتادم، یاد دخترانی افتادم، که می خواهند وارد دانشکده پزشکی بشوند. در این مدت سعی کردم کمی زبان نپالی یاد بگیرم، تا با خانواده هایشان ارتباط نزدیک تری داشته باشم.
• آنها که بخواهند به شما کمک کنند یا تماس بگیرند چه باید بکنند؟
– وبسایت این بنیاد:

www.copowerneply girls.org

ایمیل من:

[email protected]

انتظارم از ایرانیان عزیز هم این است که خود را در چنین حرکت هایی سهیم کنند و مرا بعنوان یک دختر ایرانی در این راه کمک کنند.

1424-54

1424-55