1587-20

در جایی که ما با پنج حس زندگی می کنیم در زمانی که یکی از بزرگترین شان بینایی نباشد، چگونه می توان زندگی کرد؟ راه رفت، شنید و سخن گفت، چگونه می توانیم از حس لامسه و بویایی لذت می بریم. خوش بوترین گلها و فضا را حس می کنیم، اما تکامل آن چراغی است که همه آنها را روشن می کند و آن بینایی است.
درجایی که ما متکی به دیدن در هر راهی مثل خواندن، نوشتن، راه رفتن و دیدن اشیای مختلف در زمانهای مختلف مثل دیدن طبیعت و نگاه کردن به کسانی که دوستشان دارید در جایی که این چراغ خاموش گردد چه چیزی قابل دیدن است. سیاهی و گم شدن در تاریکی، در اینجا حس های دگر به فعالیت می افتند مثل لمس کردن، شنیدن، بو کردن و امواج مغز و به طور معمول همه ما در بسیاری از مواقع با موزیک همراه هستیم. اما برای نابینایان تصور طبیعت نور و انرژی است.
اگر بخواهم به تجربیات خود برگردم درزمانی که تفکر می کردم با ضعف بینایی زندگی خواهم کرد باور بر این داشتم که باید در خودم قدرتی به وجود آورم که مرا به ادامه زندگی تشویق کند.
از آنجا که شانس این را داشتیم که خانواده ما کسانی بودند که درک این را داشته تا ما را با موسیقی آشنا کنند. در 6 سالگی ساز آکاردئون را یاد گرفتم و در 12 سالگی پیانو آموختم و از آن به بعد توانستم به این ساز عشق بورزم، تا آنجا که از سن 20 سالگی با برادر کوچکترم سعید به آموزش پیانو پرداختم و از آنجا بود منی که به نابینایی مطلق نزدیک می شدم و برادرم سعید که به هرحال با ضعف بینایی همراه در کنار هم توانستم در ایران کلاسهای موفق شاگردان با استعداد که خود امروز استادانی هستند پرورش دهیم. و بعد از 37 سال درخارج از کشور توانستیم برخلاف دیگران که شاید نتوانسته اند حرفه خود را ادامه بدهند ما همچنان در ادامه راه مقدس خود این حرفه را دنبال کردیم وخرسند هستیم تا توانستیم Beyond Vision Music Foundation برای همه نابینایان در خارج از کشور به وجود آوریم.
هم اکنون گروهی از هنرجویان نابینا در این مدت تحت تعلیم این سازمان هستند، افتخار داریم که در تاریخ Dec/3/2017 در لوس آنجلس با هنرمندان نامی کشورمان با وجود شما و دوستان و هم یاران عزیز برنامه ای بی شباهت به شما تقدیم عزیزان کنیم که شما از حمایت خود سربلند باشید و در این راه به یاری همیشگی شما نیازمندیم، تا بتوانیم روشنایی باشیم در تاریکی .

1587-21