1650-11

 

مراسم يادبود سهراب اخوان روز يكشنبه ١٧ فوريه

از ساعت ٢-٥ بعداز ظهر در المپيك كالكشن  برگزار ميشود

1650-12

کامبیز ضرغام
سهراب اخوان، سفر رنگين و پر بار زندگيش را در تهران آغاز كرد و درتهرانجلس بود كه از سفر باز ايستاد.
مسيرى كه هفتاد و هشت سال طول كشيد تا طى شود. مسيرى كه از كوچه باغهاى جوانى و روياى آفرينشهاى تصويرى و هنرى آغاز شد و به بزرگى از كارگردانان راديو و تلويزيون تبديل شد، كه آنرا هيچ آسان بدست نياورد.
گذشته از كارهاى هنرى نوجوانى و جوانيش، از تلويزيون آبادان با گويندگى شروع كرد. كار حرفه اى او موجب شد تا به تلويزيون ثابت پاسال اولين تلويزيون ايران فراخوانده شود. واريته هاى تلويزيونى، سريالها و اجراى شوهاى نوروزى محبوبيت فراوانى برايش به ارمغان اورد. آغاز تلويزيون ملى ايران فرصتى بود تا او و ديگر يارانش به يارى آقاى قطبى بشتابند و با تجربه، فداكارى و بصيرت، تلويزيونى با برنامه هاى متنوع آموزنده، سرگرم كننده و مدرن براى مردم تدارك ببينند. مسلما تجربه ديدار و كار او در شبكه تلويزيونى BBC و آموزش در دانشگاه ميشيگان او را با تجربيات نوآورى برنامه سازى و توليد تلويزيونى بيشتر آشنا كرد تا بتواند از آموخته هايش در تهيه برنامه هاى گوناگون خود استفاده كند. در اين راستا سهراب اخوان با اشتياق و نوآورى برنامه هاى متعددى از همه گونه تهيه و كارگردانى كرد كه از آن جمله ميتوان سريالهاى خانه قمرخانم، دوطفلان مسلم و شوهاى تلويزيونى نوروزى را نام برد كه بسيارى از خوانندگان ديروز ايران و امروز لوس انجلس از آن شوها شروع كردند. سهراب از معدود كارگردانانى بود كه به جشنهاى هنر شيراز دعوت ميشد تا برنامه هاى گوناگون آنرا كارگردانى كند. در مسير هنرى او جشنهاى دوهزاروپانصدساله هم قرار گرفت كه از كارگردانان ارشد اين جشنها بود.عاشق جوانان هنرمند وطنش بود و در فرصتهاى متعدد در ياد گيرى حرفه كارگردانى و تهيه كنندگى در مدارس گوناگون مانند مدرسه عالى تلويزيون و سينما، كمكشان ميكرد.

1650-13

در گذر زمان، گسترش سريع شبكه تلويزيون ملى ايران به استانهاى مختلف، منجمله خراسان باعث شد تا سهراب بعنوان مدير توليد مركز تلويزيون مشهد منسوب شود. تجربه او و ديگر ياران حرفه ايش بود كه تلويزيون ملى ايران را جزو معدود تلويزيونهاى پيشرفته آسيا نمود.
فعاليتهاى او در مركز مشهد بيشمار است اما روح شاعرانه و هنرى او را ميتوان در فيلمى بنام «صومعه خالى آن روزها» ديد كه درباره زندگى شاعرى تا به آن روز گمنام بود. او با تصاويرى بسيار زيبا زندگى شاعری روستائى را بتصوير كشيد و سهراب كارگردان، او را شاعرانه، شاعرى بلند آوازه كرد.
انقلاب ٥٧ باعث شد تا بسيارى از هنرمندان، شاعران، نويسندگان، نقاشان و غيره از سرزمين مادريشان كوچ كنند و غربت نشين شوند. سهراب نيز با كوله بارى از اندوخته هاى هنرى و دلى آكنده ازغم ديارش را ترك كرد و در اسپانيا مقيم گشت.
او، پس از چندى چون ديگر يارانش نا اميد از برگشت به ايران، كوچ دوم خود را با تنها پسرش امير على اغاز كرد و اين بار در لوس انجلس يا بقولى تهرانجلس غربت نشين شد.
مسير پر تلاطم زندگى سهراب اينك ميرفت تا با فعاليتهاى هنريش در لوس آنجلس رنگ و بوئى ديگر بگيرد.
توليد و كارگردانى فيلمهائى از زندگى هنرمندان، نويسندگان، شاعران، دانشمندان و پژوهشگرانى چون داوينچى، يارشاطر، جعفر والى، اويسى، سامبات، ويدا قهرمانى، بيك ايمانوردى، سيمين بهبهانى، شازده كوچولو و غيره او را يكى از پركارترين چهره هاى هنرى و فرهنگى جامعه ايرانى لوس انجلس نمود.
سهراب اخوان، عاشق فرهنگ و هنر زاد و بومش بود وبا تهيه و كارگردانى برنامه هاى پر طرفدارى چون «يك قاشق شكر»، «گپ» و يا «انديشه ها» محبوب خاص و عام شد. او سعى ميكرد با محتواى غنى ساخته هايش، جوانان را با فرهنگ و هنر ايران بيشتر آشنا كند و در اين راستا مصاحبه هاى پر سرو صداى او با بزرگان و شخصيتهاى برجسته جامعه ايرانى از هنرهاى ويژه او بود.

1650-15

طوفان مرگبار سرطان نتوانست او را از تهيه سه كتاب تصويرى زيبا بكمك يكى از هنرمندان جوان نقاش، براى كودكان باز دارد كه هم اكنون در حال انتشار است. او امیدوار بود تا اين سه كتاب تمام شود و به شايان نوه اش تقديم كند.
مسلما، اين نوشته كوتاه نميتواند زندگى پر محتوا و پر ارزش او را تماما بيان كند، براى شناخت بيشتر سهراب اخوان، بايد به كوچه پس كوچه هاى معطر از اقاقيا و رنگارنگ خاطرات در حال چاپ او رفت و در پشت هر درى جوياى كارى از سهراب شد.
مراسم يادبود سهراب اخوان روز يكشنبه ١٧ فوريه از ساعت ٢-٥ بعداز ظهر در المپيك كالكشن برگزار ميشود.
دوستان سهراب در مجله جوانان در سوگ او نشسته اند و برای امیرعلی عزیز و فامیل صبر آرزو دارند.

1650-16

1650-14

 

 

1650-17

1650-18

1650-19

1650-20