1444-9

1444-6

سیمین هاشمی زاده، چهره محبوب وموفق، که همیشه قلبش برای انسانها، از کودک بیمار و معلول ونیازمند، تا همه آنهائیکه به نوعی دل شکسته ونیازمند دارند می تپد، بیریا و ساده به میان شان میرود، ساعتها کنارشان می ماند، با آنها غذا می خورد وسخن میگوید و با بچه ها در همان عالم ساده شان به بازی و شوخی می پردازد وهمیشه می گوید بنظرم در هر فرصتی که پیش می آید، ما باید یک روز والنتاین بسازیم.
سیمین همه ساله به مناسبت والنتاین برای بچه ها و بیماران و بزرگ سالان تنها و بیکس گل می برد، شکلات می برد، با آنها ساعتها وقت می گذراند و از همه مهمتر همه ساله با یک بغل گل و هدیه به سراغ مادرش میرود و می گوید که همه زندگی من، موفقیت من و سلامت من از او نشئت گرفته است.
همه ساله می کوشم در روز مادر و یا روز والنتاین، برای مادرم سورپرایزی داشته باشم، امسال تصاویری را که با او گرفتم، در مجله جوانان می گذارم تا با دیدن اش خوشحال شود، بداند که عشق مادر مهمترین اصل زندگانی است.
وقتی می پرسم پس زندگی احساسی و خصوصی خودت چه؟
می گوید: من همیشه زندگی خصوصی و احساسی خودم را جدا از همه چیز نگه می دارم، مسلما من که همه وجودم پر ازاحساس و عشق به انسانهاست در زندگی خود عشق و دلبستگی هم دارم، روز والنتاین دارم، گرچه معتقدم همه روز را برای عشق خود، برای تکیه گاه روحی خود، باید مبدل به والنتاین کنیم.
من در فرهنگ خود، در اخلاق خانواده خود، در سالهایی که در آغوش پدر و مادر بزرگ شدم، یاد گرفتم چگونه به مرد خانواده، به پدر، به شوهر، به عشق احترام بگذارم. چگونه اورا بر صدر بنشانم. این فرهنگ و سنت وباورهای سرزمین من است. پدرم در خانواده همیشه بروی چشم ما بود، من با تکیه بر او و روح بلندش، استواری مردانه اش، هیچ غمی نداشتم و رفتن او تا سالها مرا شکست و هنوز هر روز دلتنگ اش هستم. اگر مادری مهربان نداشتم از پای می افتادم، من بمرور یاد گرفتم چگونه با سختی ها، با نبودن ها بسازم، از صفر شروع کنم و با زحمت و کوشش شبانه روزی پیش بروم.
از دیدگاه من، اول انسان باید به خودش عشق داشته باشد، بدور از حب و بغض باشد، فداکاری داشته باشد تا این عشق به دیگران هم منتقل شود. والنتاین بهانه ای است برای ابراز عشق به عزیزان، به انسانها، به همه آنها که چشم به من و شما دارند، اینکه ما می توانیم با یک شاخه گل و یک بسته شکلات، یک پیام تلفنی، یک هدیه کوچک، دل شان را شاد کنیم شاید در زندگی آدم ها، نامزد، دوست پسر وشوهرشان عوض شوند، ولی یادتان باشد پدر و مادر جاودانه هستند، تا آنها هستند قدرشان را بدانیم، و پایشان را بر چشم بگذاریم.
من می کوشم مادرم را درون پر قو نگهداری کنم. همیشه از مادرم می پرسم چه آرزویی دارد، چه چیزی طلب می کند، همیشه شادی ام را با او قسمت می کنم و برق اشک و شادی را در چشمانش می بینم، من هیچگاه بیماری و مشکلات خود را با او در میان نمی گذارم، چون می دانم قلب مهربانش می شکند، خواب شب را از او می گیرم، حتی اگر صدای من گرفته باشد، نگران میشود، می خواهد بلافاصله بدیدارش بروم، بنظر شما آیا عشقی بالاتر از عشق مادر در روز والنتاین وجود دارد؟
من هر روز صبح بازنگ تلفن و شنیدن صدای مهربان مادرم روزم را شروع می کنم.

1444-7

سیمین درباره کتاب اش می گوید:
کتاب زندگی سیمین به زبان انگلیسی و فارسی، با استقبال روبرو شد. سیمین می گوید دوستی نزدیک مرا تشویق کرد این کتاب را بنویسم، او عقیده داشت با توجه به فراز و نشیب های زندگیم از صفر تا صدر، مراحل سخت زندگی را پشت سر گذاشتن، ایمان و باورهای قوی داشتن، عشق به خانواده، عشق به مردم، دلواپس انسانها بودن، همه اینها مجموعه یک انسان است که می تواند بصورت یک کتاب برای خیلی ها درس زندگی باشد می گفت این همه انرژی مثبت و سازنده را درجامعه خود کمتر دیده ام.
من کتاب را نوشتم تا به نسل جوان بگویم، از سختی ها و بن بست ها نهراسید، همیشه دربرابرتان روزهای روشن وجود دارد، به خدا تکیه کنید، به پدر ومادر و به همراه صادق زندگی تان تکیه کنید، با نیت کار خیر پیش بروید. می بینید که به هدف های بزرگ تان می رسید. من می خواستم به عنوان یک زن ایرانی، نماینده ای از نسل زحمتکش خودم، این کتاب را بنویسم و خوشحالم که در هر دو جامعه ایرانی و امریکایی با اقبال روبرو شد.
در تدارک یک جلسه امضای کتاب همزمان با انتشار ماهنامه ام در ماه مارچ هستم که همزمان با روز زن خواهد بود.

انتشار یک ماهنامه
سیمین درباره انتشار یک ماهنامه به زبان انگلیسی با نام Woman’s Lifeمی گوید وسیله دیگری است برای رابطه با جامعه جوان ایرانی و غیرایرانی، میخواهم در این رسانه ها به معرفی جامعه سربلند زن ایرانی بپردازم، ضمن اینکه کمپانی های خود را نیز معرفی می کنم، هدف های بزرگ خود را بازگو می کنم. پایگاهی است برای مسائل اجتماعی زنان، مسائل پزشکی و علمی، و مدیکال. برنامه هایی که من وهمکارانم در پیش داریم، پایگاهی برای چهره های بین المللی هنر و رویدادهائی که در جامعه بزرگ امریکایی و ایرانی اتفاق می افتد. و انعکاس موفقیت های زنانا ایرانی در جامعه بین المللی است.

با مادر مهربان سیمین حرف زدیم
با شمسی خانم، مادر مهربان سیمین حرف زدیم، زن فداکاری که فرزندان برومندی را در آغوش خود بزرگ کرده است.از رابطه اش با سیمین می پرسیم، می گوید سیمین دختر خوبی است، دلسوز است، فداکار و مهربان و از خود گذشته است. سیمین همه کار می کند تا مرا خوشحال کند، مرتب می پرسد چه می خواهی؟ چه چیزی کم داری؟ و من می گویم تو چیزی کم نمی گذاری. همین چندی پیش ناگهان به سراغم آمد، لباس قشنگی به تنم کرد و گفت میرویم یک مهمانی، من تا چشم باز کردم، خودم را وسط کاباره تهران دیدم، سیمین و دوستانش برای من قشنگ ترین جشن تولد را گرفته بودند، شب زیبا و خاطره انگیزی بود، سیمین همیشه چنین می کند، او میخواهد همه لحظات زندگی من پر از شادی و آرامش باشدو من شب و روز دعایش میکنم، که موفق تر باشد، همیشه سالم باشد و سایه پرمهرش بر سر من و همه آنها که دوستش دارند بماند.
سیمین در پایان گفتگو از «محمد» بخاطر آرایش موهایش و از «آزیتا ارباب» برای میکاپ اش تشکر می کند.

1444-8