1541-45

شب یلدای”بنیاد فرهنگ”، همایش با شکوه خانواده بزرگ ایرانی–آمریکایی،

 شادخواری، لذت عیش و نوش و دورهم بودن به شیوه سنتی

از فیروزه خطیبی

عکس ها از وفا خاتمی

“بنیاد فرهنگ” برای چهارمین سال پیاپی درهمایشی به مناسبت شب یلدا، آغاز فصل زمستان و گذر از بلندترین شب سال، این آئین باستانی و نمادین ایرانی را شنبه شب 17 دسامبربا شرکت جمعیت کثیری از ایرانیان به همراه شعر و موسیقی، نقل و حکایت، شاهنامه خوانی، اجرای برنامه های هنری و صرف غذاهای سنتی در محل تئاتر “ماس” درغرب لس آنجلس جشن گرفت.
برنامه امسال هم چون چند سال گذشته با حضور هنرمندانی چون فائزه، خواننده سرشناس ساکن لس آنجلس، گردآفرید، نخستین زن نقال ایرانی و آرش آوین، خواننده جوان و خوش صدا از همیشه با شکوه تر برگزار شد و ایرانیان ساکن کالیفرنیای جنوبی توانستند یک بار دیگر به همت “بنیاد فرهنگ” این نهاد غیرانتفاعی، غیرمذهبی و غیرسیاسی و علاقمند به ترویج فرهنگ و هنر ایران، یکی از قدیمی ترین سنت های ایرانی را همچنان زنده نگه داشته و شبی که سحرگاه آن به تابش خورشید یا “نورایزدی” می رسد را در کنارخانواده بزرگ تر ایرانی – آمریکایی خود جشن بگیرند.
خانم مهری بیش از 20 سال است که در آمریکا زندگی می کند. او که یکی از کهنسال ترین شرکت کنندگان دربرنامه امسال شب یلدای بنیاد فرهنگ به شمار می رود، برای سومین سال پیاپی در این گردهم آیی حضور یافته است. او می گوید سال ها دوری از خاک وطن برایش مشکل بوده اما حضور در اینگونه جشن ها به صورتی، نوعی حس بازگشت به تجربیات مشترک را در او زنده می کند: “در زمان بچگی ما در ایران ، خانواده ها خیلی بزرگ تر و به هم نزدیک تر بودند و ما خودمان را در جمع آنها گم می کردیم. اما در اینجا اگرچنین گردهم آیی هایی نباشد، اینگونه رسم و رسوم قدیمی ایرانی هم کم کم فراموش می شود. اگر منظور از جشن شب یلدا، گردهم آیی های خانوادگی و درکنار یکدیگر باشد پس شب یلدای بنیاد فرهنگ را می شود درحقیقت همان جمع شدن یک خانواده بزرگ ایرانی به دور هم دانست. تنها به این صورت می توانیم جوانتر ها را هم تشویق کنیم تا اجرای این مراسم سنتی و قدیمی را علیرغم دوری از خاک نیاکانشان ادامه بدهند.”

برنامه ای برای همه نسل ها
برنامه امسال “شب یلدا” با سخنان علیرضا اردکانی، مدیراجرایی بنیاد فرهنگ بر روی صحنه و معرفی هنرمندان شرکت کننده در برنامه آغاز شد. آقای اردکانی می گوید انتخاب نوع برنامه ها، هرسال با دقت خاصی انجام می گیرد تا با اهداف بنیاد که همان ترویج فرهنگ و هنر ایرانی و تقسیم آن با کل جامعه کالیفرنیای جنوبی است همخوانی داشته باشد:” ما می کوشیم تا در کنار جشن های مهم و اصلی چون نوروز، جلوه هایی از شکوه جشن های مهم دیگر چون مهرگان و شب یلدا را هم درسطح جامعه عرضه کنیم. “
آقای اردکانی معتقد است شب یلدا یکی از جذابترین و شگفت انگیزترین جشن های ایرانی است که از معنی و مفهوم عمیقی برخوردار است: “چه بهانه ای بهتر ازاین برای یک گردهم آیی دوستانه و خانوادگی در آغاز فصل زمستان که در اینجا با فرارسیدن دوران تعطیلات کریسمس و آغاز سال نوی مسیحی هم همراه است؟ “
با این همه هدف بنیاد فرهنگ و مدیراجرایی فعال و پرشور آن بیش از هرچیزارائه شبی گرم و خودمانی است به تماشاگرانی که با اشتیاق از راه های دورو نزدیک به محل اجرای برنامه آمده اند: “امسال هم مثل هرسال شعرخوانی، قصه گویی و البته موسیقی بخش اعظم برنامه های شب یلدا را تشکیل می دهد. خوشبختانه امسال شانس آن را هم داشته ایم تا از حضور خواننده سرشناسی چون خانم فائزه بهره مند بشویم که با صدای گرم و پرقدرتشان برخی از خاطره انگیز ترین ترانه های بیادماندنی خوانندگان زن ایران را برایمان اجرا کنند و به این صورت توانستیم از این خوانندگان اسطوره ای هم تجلیل و قدردانی کنیم. امشب وقتی خانم فائزه و آقای آرش آوین ترانه های دوصدایی اجرا می کردند، همانجا روی صحنه ارتباطی بین استعدادهایی از دونسل مختلف ایجاد شد که بی نهایت مورد توجه و پسند تماشاگران قرارگرفت.”
آقای اردکانی می گوید: “فراموش نکنیم که حضور مسحور کننده خانم گردآفرید – اولین زن نقال ایرانی- روی صحنه که از اولین سال اجرای برنامه های شب یلدا با ما بوده اند هم همیشه برای تماشاگران هیجان انگیزبوده است. وصف یلدا را واقعا باید از زبان گردآفرید شنید و قصه گویی و نقالی شگفت انگیز او که ناگهان جمعیت سالن را ازهرسن و سال با هم یکی و هم صدا برسرشوق می آورد تا از این میراث فرهنگی مشترک و بی نهایت زیبای ایرانی با هم و یکجا لذت ببرند. “

1541-46

1541-47

1541-53

 

گردآفرید و انتخاب یک داستان عاشقانه برای شب یلدا
امسال سخنان گردآفرید روی صحنه، بامقدمه ای برای آشنا سازی تماشاگران مشتاق با چند و چون برگزاری شب یلدا درمیان ایرانیان دوران های گذشته آغاز شد که با شادی و شعف عمیق تماشاگران همراه بود: یلدا یک واژه سریانی به معنای زایش خورشید است که به شب سی ام آذرماه و آغاز انقلاب زمستانی و سال نوی میترایی و مهری گفته می شود. بعد از این طولانی ترین شب است که روزها بلند و بلندتر می شود. مردم باستان این شب را می شناختند و براساس فرهنگ کشاورزی که داشتند آن را همراه با محصولاتی از همان فصل جشن می گرفتند. درسال های دور، درمناطق سرد تر، در این شب، دورکرسی می نشستند وبه صحبت و قصه و متل و حکایت های بزرگتر فامیل گوش می دادند. در برخی نواحی شاهنامه خوانی هم آغازشد و کم کم رواج پیدا کرد. غذای این شب خیلی مهم است. غذای فاخر و مفصل تری در این شب تهیه می شد. آجیل و میوه های خشک از هرمنطقه و انار و هندوانه که همیشه سعی می شود در”خوان یلدا” موجود باشد. هم چنین سرگرمی و فال. فال کوزه، فال سوزن و خیلی رایج تر فال حافظ . اما درهرحال هدف دورهم بودن و با هم بودن است. گل گفتن و گل شنیدن. این انار و هندوانه حالا همان سرخی آن معنای اساطیری و سمبل هایی که در آن هست در ستایش مهر و میترا بوده است. نمادی از آن سرخی دم صبح که انگار که جنگی است بین ظلمات با نور و ایستادگی روشنایی درمقابل تاریکی. از نظر عامیانه هم باورهایی وجود دارد. این که انار نماد تولید نسل است و یا مثلا هندوانه بخورید که تا آخر زمستان مریض نشوید. شادخواری اساس این جشن و جشن هایی از این دست است. یعنی به عیش و نوش خوردن و نوشیدن با عشرت و کیف و لذت، دورهم بودن که در شاهنامه هم خیلی به شادخواری یلدا اشاره شده است. بعد هم قصه گویی. قصه های سبزپری ، زرد پری ، قصه بز روی بوم، سنگ صبور، قصه دخترشاه پریون و … آنچه که مهم است این است که این سنت ها بماند و حفظ بشود و چقدراین سنن در تمدن های دیگراثر گذار بوده است. همین سرخی و سبزی سروی که از کیش مهر و کیش میترایی آمده و درآئین مسیحیت اثرگذار بوده که امروزبه شکل کریسمس جشن گرفته می شود. تاریخچه زیبایی دارد.”
گردآفرید که در سال های گذشته از آثار شاعران و نویسندگان معاصر از جمله فروغ فرخزاد، احمد شاملو و گلی ترقی برای بخش حکایت و قصه گویی استفاده کرده بود امسال روایت عاشقانه ای از شاهنامه فردوسی را با شیوه پرکشش نقالی و پرده خوانی به همراه تصاویری به شکل مولتی میدیا اجرا کرد که بشدت مورد توجه و استقبال تماشاگران قرار گرفت.
آقای آریا ولی زاده صوفیانی، یکی از تماشاگران جوان این بخش از برنامه است که برای نخستین بار شب یلدای بنیاد فرهنگ را تجربه می کند. او می گوید به شدت تحت تاثیرسلیقه، زیبایی و نظم و ترتیبی که در اجرای این جشن به کاررفته قرار گرفته است. آقای صوفیانی که درلس آنجلس متولد شده می گوید : “راستش زبان فارسی من آنقدرخوب نیست که بتوانم همه کلمات شاهنامه خوانی را بفهمم اما نمی دانم چرا همان شنیدن این کلمات تا این حد برایم جذاب و دلنشین بود. فکرمی کنم این یک حس موروثی باشد که توانستم تا این حد با این کلمات ارتباط برقرار کنم. “

1541-48

1541-49

1541-50

1541-54

سنت غذاهای خوشمزه شب یلدا
بعد از اجرای برنامه های هنری، از مدعوین دعوت شد تا به تالار بیرون آمفی تئاتر بیایند تا با غذاهای سنتی، شراب”اصفهان” و شربت لیمو و به لیمو پذیرایی شوند. یکی ازپذیرایی کنندگان بشقاب نان و پنیرو سبزی لقمه شده ای را به من تعارف کرد و من کشک بادمجان خوشمزه ای را از ظرف کوچکی چشیدم و دو سه باردیگر هم به سراغ آن رفتم.
روی میزهای بزرگ و کوچک با رومیزی سفید، گلدان های گل پوشیده از گل سرخ و زرد و صورتی که وسط آن ها با برش هایی از انار و خرمالو تزئین شده قرار گرفته است. داخل کاسه های بزرگ بلوری، هندوانه قاچ شده صورتی رنگ را با انبوهی از دانه های یاقوتی رنگ انار تزئین کرده اند. آجیلی از میوه های خشک و بادام و گردو درظرف های نقره ای بزرگ قرار داده اند تا مدعوین از همه طرف به آن دسترسی داشته باشند.
خانم هایده شیرمحمدی طراح غذاهای جشن های یلدا و نوروز بنیاد فرهنگ دوره کلاس های آشپزی را گذرانده و سال ها بیزنس”کیترینگ” خودش را داشته است. اومی گوید از همان هشت سال پیش و آغاز کار این نهاد فرهنگی به عنوان داوطلب به آن پیوست: “من خوراک شناس و اصولا اهل پخت و صرف غذاهای خوب هستم. برای من در کنار موسیقی و هنرهای دیگر، غذا یکی از بهترین راه های مبادله، گفت و شنود و ایجاد ارتباط با دیگران است. وقتی شما درباره غذاهای ایرانی پژوهش می کنید می بینید که برخی از این دستورغذاها به هزاران سال پیش برمی گردد. درعین حال من می خواستم تجربه ای که از زمان بچگی و از خانه مادربزرگم از شب یلدا داشتم، خاطره غذاهای خوبی که خورده بودم را در اینجا به همان شکل برای شرکت کنندگان در این جشن زنده کنم.”
درگوشه ای دیگرازتالار که با رنگ و نور تزئین شده، میهمانان به صرف آش انارسنتی مشغول اند وبشقاب های نان و پنیر و سبزی و انواع پیش غذاها بین مدعوین گردش داده می شود. جشن درنهایت کاملا همان شادخواری است که “گردآفرید” روی صحنه صحبتش را می کرد: “به عیش و نوش خوردن و نوشیدن با عشرت و کیف و لذت دورهم بودن”.

1541-51

1541-52

1541-56