1569-76

او یکی بود و همتا نداشت…

1569-77

حبیب روشن زاده
عطاء بهمنش گزارشگر و مفسر قدیمی و پیشکسوت ورزش ایران روز یکشنبه 11 تیرماه 1396 (دوم جولای 2017) بدنبال یک بیماری طولانی در تهران و در سن 94 سالگی درگذشت.
او زاده کرمانشاه بود و دوران کودکی و نوجوانی را در آنجا گذراند. دبستان و دبیرستان رفت و همانجا دیپلم گرفت. در کرمانشاه، هم می دوید و هم نگاهی به کشتی داشت. بطور کلی دونده دوهای نیمه استقامت بود. تا سن 20 سالگی زندگی را در کرمانشاه گذراند و بعد به تهران آمد.
در تهران دو ومیدانی را رها نکرد و بیشتر در دوهای نیمه استقامت شرکت میکرد. با محمد چوبینه از قهرمانان معروف آنزمان دوهای استقامت در دهه 20 خورشیدی همدوره بود. یکبار در سال 1327 در یک مسابقه دوی استقامت دور پایتخت که از طرف روزنامه «مرد امروز» و با همکاری باشگاه «نیرو و راستی» برگزار شد به مقام اول رسید.
بهمنش کارمند رسمی بانک ملی ایران بود. او ضمن کار در بانک در مطبوعات هم فعال بود. ابتدا با مجله نیرو وراستی و سپس با مجله امید ایران همکاری داشت و سپس در بسیاری دیکر در مطبوعات… مسائل ورزش کشور را با دید کارشناسانه تحلیل و تفسیر می کرد. پس از مدتی به خبرگزاری پارس و آنگاه به رادیو ایران رفت و به تهیه برنامه های کوتاه مدت ورزشی پرداخت. (1337). برنامه های رادیوئی اش در زمینه کشتی، دو ومیدانی و فوتبال بود. هر از گاهی مسابقات کشتی یا فوتبال را بصورت مقطعی و نه کامل از رادیو پخش می کرد. تا یک روز ماموریت یافت برای نخستین بار یک مسابقه فوتبال را بطور کامل 90 دقیقه و زنده از ورزشگاه امجدیه (شیرودی فعلی) پخش کند. این باز میگردد به مسابقه ایران و هند در چارچوب مسابقات فوتبال انتخابی بازیهای المپیک 1964 توکیو. آنروز (17 خرداد 1343) در ورزشگاه امجدیه بهمنش ترسیده بود خودش می گفت: «برای اولین بار بود که میخواستم 90 دقیقه فوتبال را گزارش کنم، که بین ایران و هند بود، واقعا وحشت داشتم که آیا من دوام می آورم 90 دقیقه این کار را انجام بدهم یا نه؟» که دوام آورد و برای نخستین بار در ایران در کار گزارشگری ورزشی یک مسابقه فوتبال بطور کامل و مستقیم از رادیو پخش شد. اما علاقه بهمنش به کشتی از مقوله دیگری بود. این علاقه در او در زادگاهش کرمانشاه، خطه پهلوان خیز پیدا شد. گهگاه به زورخانه بازار صندوق سازها می رفت و به تماشای این ورزش پهلوانی می نشست. بهمنش کشتی را خوب می شناخت و این شناخت و علاقه حتی او را بسوی مدیریت در این ورزش کشاند. مدتها دبیر و نایب رییس فدراسیون کشتی بود. پس از ادغام رادیو و تلویزیون، سالها در این سازمان به کار گزارشگری و تحلیل مسائل ورزشی می پرداخت تا انقلاب شد. که پس از انقلاب، پیر دیر گزارشگری کنار گذاشته شد و چند سالی در یک فروشگاه نان فانتزی که متعلق به یکی از دوستانش بنام عباس اژدری بود در جاده قدیم شمیران مشغول بکار شد. چند سال بعد در دوران ریاست علی لاریجانی در صدا و سیما با توصیه یکی از دوستانش بکار دعوت شد و چند مسابقه ورزشی از جمله کشتی را هم گزارش کرد که از شبکه جام جم جمهوری اسلامی پخش می شد. همچنین با برخی از پیشکسوتان و قهرمانان قدیمی به گفتگو می نشست که تامدتی هر هفته از همین شبکه پخش می شد. بهمنش علاقه خاصی به داستانهای پهلوانی داشت و شاهنامه فردوسی را خوب میشناخت و در گزارش ها و تحلیل های خود اصطلاحات ویژها ای را بکار می برد. احاطه کامل به کلام و شیرینی بیان او شنونده را مجذوب می کرد، از اعماق دل سخن می گفت و سخنش به دل می نشست.
کار و یادش و صدایش همیشه در خاطره ها باقی خواهد ماند.
او یکی بود و همتا نداشت، روانش شاد باد…

1569-78

1569-79

درگذشت دوست وهمکار گرامی و قدیمم عطاء بهمنش را به خانواده محترم بهمنش بویژه سرکار سودابه خانم همسر و فرزندان، لادن ، مریم ، یاسمن ، مروارید و همچنین بهنام عزیز تسلیت عرض میکنم . غم این فقدان بر قلب من هم سنگینی میکند. برای همگی و همه ی متعلقین و دوستان و دوستداران این مرد بی همتا صبرو سلامت آرزو دارم.
ماومجنون همسفر بودیم در دشت جنون             او بمنزلها رسید وما هنوز آواره ایم
حبیب روشن زاده