1322-46

 

1337-46

1337-47

«کاترین بیگه لو» را با فیلم های خوبی چون Point Break و فیلم برنده اسکار The Hurt Locker می شناسیم، کاترین فیلمساز صاحب سبک واستایلی است که در اصل دروازه های هالیوود را بروی زنان گشود و دیدیم که در رقابت ها، در برابر بزرگان سینما 1337-50چون استیون اسپیلبرگ و جمزکامرون ایستاد.
ساختن فیلمی از شکار اسامه بن لادن، از دیدگاه تماشاگران، از کارگردانان مرد بر می آید، ولی می بینیم که کاترین با توانایی خاصی فیلم را ساخته است.
فیلم از ماجرای واقعی شکار بن لادن با تغییراتی سینمایی ساخته شده است، خیلی ها کاترین را متهم ساختند که با نظر و دیدگاه سازمان سیا فیلم را ساخته و بعضی ها هم گفتند که او خواسته این سازمان را شکنجه گر جلوه بدهد و در حقیقت ضد این سازمان فیلم بنا شده است، اما هرچه هست فیلم دارای استخوان بندی محکمی است.
فیلم با صحنه های شکنجه جهت گرفتن اعتراف در یک زندانی غرب توسط دان مک مامور کارکشته سازمان سیا (جیسن کلارک) شروع می شود، که مدعی است هرکس به او دروغ بگوید، صدمه خواهد دید، «دان» گاه یک مامور مهربان و دلسوز و انساندوست که به زندانی خود غذا و آب سیگار میدهد و گاه او را تا سرحد مرگ شکنجه میدهد.
در آن سوی ما با «جسیکا چستین» یک آنالیست سیا را می بینیم که در آغاز چهره آرام و مرموزی دارد، ولی بعد روشن میشود که او یک مامور جوان و مصمم و پیگیر وهوشیار است.وقتی مراحل شکار بن لادن ده ساله میشود همه کلافه و عصبانی هستند، از ماموران رتبه بالا و سرکردگان سیا تا مامورین رده پائین که در جمع آنها «مایا» با عزمی راسخ با شناخت پیغام آور بن لادن دیگر از پای نمی نشیند.
ماجراهای فیلم در پاکستان و افغانستان میگذرد، صحنه های بازسازی جوان ها و مردم بسیار هنرمندانه ساخته شده، انتخاب  شخصیت های فیلم حساب شده و هشیارانه است، بهمین جهت تماشاگر احساس می کند به تماشای یک  ماجرای واقعی نشسته است، همین حس در فیلم Hurt Looker و آن مامور شجاع مین یاب و خنثی کننده بمب هم وجود داشت.
کاترین بیگه لو، فیلم را  به شیوه فیلم های جنایی کلاسیک ساخته، ولی لحظات نفس گیر فیلم نیز بدون صحنه های تکراری، دیدنی است. کاترین بازی زیبا بسیار درخشانی از جسیکا جستین گرفته است، بازیگری که گلدن گلوب را برد و شانس جوایز دیگری را هم دارد، جستین کلارک که تا امروز شانس بازی در نقش های کلیدی را کمتر داشته، در این فیلم خودی نشان میدهد، بقیه بازیگران انگار خود قهرمانان اصلی و شکارچیان بن لادن هستند.
صحنه های داخلی محل مخفیگاه بن لادن، برخورد با بچه ها و زنها با مهارت خاص کاترین بیگه لو تاثیرگذار است. فیلم با وجود طولانی بودن، تماشاگر را خسته نمی کند، با خود به زوایای فیلم می کشاند، بخصوص که نقطه انفجار فیلم را در مراحل نهایی آورده است گرچه صحنه کشته شدن بن لادن وشناسایی او، در فیلم زودگذر است، ولی آن حس لازم را به تماشاگر انتقال میدهد.

1337-48

1337-49

فیلم Broken city بدلیل بازیگران صاحب نام و شایعات جذاب، خیلی ها را به درون سینماها کشاند، گرچه فیلم از دیدگاه تجاری، نکات چشمگیری دارد ولی در مجموع فیلم دارای کم و کاستی هایی است.
 فیلم با ماجرای تیراندازی یک افسر پلیس پیلی تاکارت (مارک والبرگ) آغاز میشود که با خشم 1337-51و تا حدی غیرمعقول، جوانی که تازه از زندان آزاد شده را از پای در میآورد. پیلی به دادگاه کشیده میشود ولی با توجه به مدارک و شواهد و البته حمایت پشت پرده شهردار هاستلر (راسل کرو) و رئیس پلیس جمزبنکز (جفری رایت) از معرکه خلاص میشود ولی در همان روز، شهردار و رئیس پلیس از او می خواهند استعفا بدهد و برود، وگرنه به دردسر می افتد، پیلی هم گردن می نهد و پی کار خود میرود.
7 سال بعد که پیلی یک کاراگاه خصوصی شده ودر شرایط خوبی هم نیست، ناگهان شهردار او را فرا می خواند تا بدنبال معشوق همسرش کاتلین (کاترین زیتاجونز)  برود.
فیلم المنت های خوبی برای هیجان وحرکت  در فیلم دارد ولی خیلی زود از قالب خود خارج میشود و به بعضی لحظات تکراری تن می دهد.
آنها که کارنامه الن هاگز را به اتفاق برادرش آلبرت هاگز بخاطر1337-52 دارند، از او انتظار بیشتری دارند، چون درکارنامه این برادر فیلم های خوبی چون Dead Presidents/ menace to Society و اخیرا The Book of Eli جای دارد و این فیلم اولین فیلم تک نفره برادران هاگز است که تا حدی نا امیدکننده است.
فیلم بسوی پیچیدگی های خاص فیلم های جنایی میرود، ولی خیلی زود دستش رو میشود، تماشاگر همزمان و یا پیش از قهرمان فیلم، دسیسه ها را پیش بینی می کند و همین چارچوب فیلم را ضعیف می کند.
از نقش نه چندان دلچسب راسل کرو که بگذریم، او بازی نسبتا خوبی در فیلم ارائه  داده و شانه به شانه او جفری رایت هم پیش میرود، ولی مارک والبرگ بقولی تکخال رو نمی کند. همانگونه که بازی کاترین زیتاجونز، چنگی به دل نمیزند ولی نقش اش جالب است. رقابت های هیجاناتی در فیلم، هیچ هیجان خاصی ندارد و کف زدن های مردم نیز تا حدی مصنوعی به نظر می آید و البته  صحنه پایان فیلم، تا حدی جبران مافات را می کند.