جدال کیمیـایی، پرستویی و جواد طوسی…
به نقل از نشریات داخل کشور
اركستر «قاتل اهلى» هماهنگ نیست. اگرچه قرار بود عوامل آخرین فیلم مسعود کیمیایی هماهنگ باشند تا به تعبیر کارگردان این فیلم، آهنگ و قطعه سینماى ملى ما را بنوازند، اما صدایی که از این ارکستر بیرون میآید هارمونیک نیست.
«قاتل اهلی» نخستین همکاری مسعود کیمیایی و پرویز پرستویی است. پس از حاشیهها و اختلافاتی که میان مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تهیهکننده فیلم «قاتل اهلی»به وجود آمد قرار شد نسخهای متفاوت ازآنچه اکران میشود در جشنواره فجر به نمایش درآید. پرستویی در یادداشتی سه سکانس اضافهشده به این نسخه را باعث لطمه دیدن آن دانسته و از هیئت انتخاب جشنواره برای پذیرفتن این فیلم در بخش مسابقه انتقاد کرده است. پرستویی در یادداشتی با عنوان «دیر شد اما شد» پیش از نمایش فیلم «قاتل اهلی» در جشنواره فیلم فجر موضع خود را نسبت به اتفاقاتی که پس از پایان کارش در این فیلم افتاده مشخص کرده است.
انتقاد صریح پرستویی از کیمیایی
«آقای کیمیایی خالق آثاری مهم مانند «گوزنها»، «قیصر» و «داشآکل» که با این فیلمها یکی از بانیان موج نو سینمای ایران بودند، در فیلمهای «ضیافت»، «حکم» و «متروپل» به بنده پیشنهاد همکاری دادند که نتوانستم خود را مجاب کنم در این فیلمها بازی کنم. اما امسال که از طرف تهیهکننده آقای لشکریقوچانی، به من پیشنهاد همکاری شد، بعد از خواندن فیلمنامه و اعتقاد به این که این فیلم کار متفاوتی در آثار اخیر آقای کیمیایی خواهد شد، با علاقه پذیرفتم و با جانودل برای خلق لحظهلحظه همان فیلمنامه وقت و انرژی گذاشتم که به قول آقای کیمیایی دیر شد، اما شد. در تمام لحظات فیلمبرداری، ارتباط بسیار خوبی بین من و آقای کیمیایی و سایر عوامل و بازیگران برقرار بود و تا لحظه آخر تمام سکانسها طبق همان فیلمنامهای که خوانده و توافق همکاری کرده بودیم در کنارشان بودم. در پایان هم به خوبی و خوشی با گروه خداحافظی کردم و ایکاش این حال خوب تا اکران با همه ما بود.» ماجرا با برخی اتفاقات و اضافه شدن چند سکانس تغییر میکند که پرستویی در این باره مینویسد: «اما غائله به اینجا ختم نشد و اختلاف تهیهکننده و کارگردان بر سر اضافهشدن دو، سه سکانس کلیدی و مهم به وجود آمد و ما نمیدانستیم پس از پایان فیلمبرداری موضوع از چه قرار است و حکمیت و نهایتا تصمیم به فیلمبرداری آنها برای من بهعنوان کسی که همیشه اول با احترام به مخاطب نقش را میپذیرم و به عشق برقراری ارتباط با ایشان، علامت سؤال ایجاد کرد! این سوال نهتنها برای من که برای برخی از سایر بازیگران و عوامل هم عمده شد و در نهایت شنیدم که تهیهکننده و کارگردان توافق کردهاند دو نسخه را به مخاطب نشان دهند؛ نسخه کارگردان در جشنواره و نسخه مورد تأیید تهیهکننده در زمان اکران.» پرستویی درباره «قاتل اهلی» اظهار نظر قابل تاملی میکند: «نسخه تهیهکننده همان است که در فیلمنامه بود و اجرا شد اما نسخه مورد تأیید کارگردان را دیدم؛ فقط بحث اضافهشدن سه سکانس نبود! تغییرات در فیلمنامه و مونتاژ بهگونهای که در خدمت آن دو سه سکانس جدید باشند، ،صدمه اساسی به فیلم زده است. » پرستویی انتقادات بیشتری را به شخص کیمیایی و هیئت انتخاب جشنواره وارد میکند: «از این که از اعتماد و عشقی که به این پروژه داشتم، سوءاستفاده شد؛ متأسفم و به دلیل احترام ویژهای که برای مخاطبان عزیز قائل هستم، خواستم پیش از نمایش فیلم «قاتل اهلی» به ایشان اعلام کرده باشم که این فیلمنامهای نبود که قرار بود بازی کنم و در نتیجه این فیلم که میتوانست اثر خوبی در کارنامه همه ما ازجمله آقای کیمیایی باشد، ارزشش را به مسائل شخصی باخت و آن نشد که با وجود «دیر بودن» قرار بود بشود! و در آخر انتقادی هم به هیئت انتخاب جشنواره فجر دارم؛ اگر از کسانی که تخصص شان سینما و سینمای حرفهای بود بیشتر در این شورا استفاده میشد، در آن صورت نقاط ضعف و قوت فیلمها بیشتر جلوه میکرد و انتخابها اینگونه نبود که الان هست. آقای افروغ در مصاحبههایشان تأکید داشتند که فیلمها خیلی با حساسیت انتخاب شدند، اگر اینگونه است، چرا باید فیلم «قاتل اهلی» در جشنواره، آنهم در بخش سودای سیمرغ نمایش داده شود؟ کاش فیلمهای دیگرانی که نادیده گرفته شدند، بهجای این فیلم نمایش داده میشد.»
پاسخ مسعود کیمیایی
به یادداشت پرویز پرستویی
مسعود کیمیایی با انتشار یادداشتی، به اعتراض پرویز پرستویی به فیلم «قاتل اهلی» پاسخ داده است:
«هیچگاه فكر نمیكردم در نوشتهای جواب شما را بدهم. دو تفكر دور از هم و دو تجربه جدا، كار را آسانتر میكردید، تماس میگرفتید و موضوع را میپرسیدید، اینها موضوعات سودآوری نیستند. برای شما مهم است كه در فیلمهای من دعوت شدهاید، اما بازی نكردید. «نتوانستهاید خود را مجاب كنید» بعضی از فیلمهایی كه خود را مجاب كرده و بازی كردهاید را به یاد داریم. یكبار میآمدید میهمان من، خانه من، مثل همان دفعاتی كه میآمدید، از فیلم میپرسیدید، نگرانی خودتان را نگران میگفتید.
چرا به حرفهای سرمایه گوش كردید، به حرفهای هنر گوش نكردید، حتی سراغی نمیگرفتید، شما حتی نمیدانید و خبر ندارید من در نامهای به خانه سینما و دانستگانی كه میخواهند این فیلم را به سرانجام برسانند نوشتم و تقدیم كردم. من كی به دونسخهایبودن فیلم قاتل اهلی رضایت دادم؟ آقای پرستویی، مگر میشود دو نسخه از فیلمی ساخته من وجود داشته باشد. مگر گوزنها و چندتایی دیگر كه باید عوض میشد و من چارهای نداشتم. مگر تهیهكننده نسخهای دارد؟ تهیهكننده، نه نویسنده و نه كارگردان است، صاحب پول است. شما در كجا و كدام سمت ایستادهاید؟ شما به قول خودتان آن نسخه من را كی دیدهاید؟ كنار آقای تهیهكننده؟ آقای پرستویی، كارگردان و نویسندهاش تا آخرین لحظه نگران اثر خود است، میتواند در زیبایی، تأثیر مفهومی و اجرائی فخار فكر و اجرا كند، مگر تألیف دو نسخه دارد؟ كدام تألیفی دوتا بوده، نسخه ناشر، نسخه نویسنده! مونتاژ فیلم قاتل اهلی را تهیهكننده به بهرام دهقانی سپرد و سرانجام تمام شد. دیدم، قسمتهایی زیبا و حرفهای و خلاق است. فقط همان دو، سه فصل به قول شما كه در فیلمنوشت بوده فیلمبرداری شد و واجب بود. این واجبها فقط در سینه و خلاقیت مؤلف واجب میشود نه عاملان دیگر. شما چرا در فیلم متروپل بازینكردن را كه هیچگاه نه من به شما فیلمنوشتی دادم و نه گفتوگویی كردیم مدال میكنید.
گفتند شما بیلیارد را نمیدانید. من گفتم مهم نیست، با استعدادی كه دارند بهسرعت یاد میگیرند و شاید هم خیلی خوب بازی را بلدند. گویا رابطی كه هماكنون یكی از دوستان شماست با شما گفتوگویی داشته است كه هیچگاه به من منتقل نشد. ایشان هم برای من احترام دارند و من دوستشان دارم. شما در قاب كارگردان و گفتوگوی نوشتهشده نویسنده بازی میكنید، جوابدادن كار شما نیست. شما بازی نوشتهشده را بازی كردید و بسیار خوب هم بازی كردید. آقای پرستویی، بسیار باید مواظب بود آدمهایی كه تبلیغات را بلدند و از این راهها پولدار شدهاند و از این دست بسیارند به حساسیتهای هنرمندان و دانستگان از قاب دوستی وارد میشوند و بیشتر خودشان را تبلیغ میكنند. شما وارد این یارگیریها نشوید، شما را خیلی پاكتر و هنرمندتر میدانم كه بدون سؤال از این دوست به سمت سرمایهگذاری بروید كه تابهحال هیچ تألیفی در هیچ زمینهای از هنرها نداشتهاند. شما را مردم دوست دارند، مواظب این دوستداشتهها باشید، شما بازیگر دانستهای هستید. در فیلم قاتل اهلی بسیار دانسته بازی كردید. شما هم میدانید بسیار بازیگر لطف بر آن دارند در كارنامه خودشان در فیلمی از من باشند كه بهطورقطع بهترین در فیلم من خواهند شد. میگویید مسائل شخصی، كجای زندگی هنرمند و نویسندهای كه مستعد است و ٥٠ سال آن را تثبیت كرده و دانندهها میدانند مسائل شخصی وارد اثر و تألیف نمیشود.
پرویزخان، پرویز عزیز، دوست به خانه آمدهام… هوچیگری بهآرامی روح ساده ما را فتح میكند. در طول فیلم، بسیار درباره آهنگ و اعتراض، اختیار واژه در مفهوم و بسیاری دیگر حرف داشتهایم و به قول خودتان بسیار آموختید. اینجا سمت شماست. این مونتاژ تماما كار آقای بهرام دهقانی است و مورد تأیید من، فیلمنوشت مال ماست، مال نویسنده است. همانی هست كه بود. دریغ كه دوستی، هنرمندی… بازیگری خوب را از من برنجانند. در همین دوستی میگویم كاش یكبار در خانهای كه سر سفره آن نشستی… مینشستی و به من گوش میدادی. این را توضیح میدهم. در نمایش برای هیأت بازبین جشنواره فجر، فیلم قاتل اهلی با تمام آرا تأیید شد. شما میگویید ایكاش این فیلمی را كه هنوز ندیدهاید كه من و فیلمبردار، آهنگساز و صداگذار هنوز كامل ندیدهایم… انتخاب نمیشد و فیلم دیگری كه بهطورقطع شما ندیدهاید و نادیده گرفته شده قبول میشد. آقای پرستویی، شما دستمزد فیلم قاتل اهلی را به گفته تهیهكننده آن ٢٧٠ میلیون تومان گرفتهاید… كه تمام آن نقد شده است. اما ایشان هنوز طبق قرارداد نیمی بیشتر از قرارداد مرا ندادهاند. رفاقت كنید… بقیه پول من و دیگر عوامل را بگیرید و سالی یك فیلم از آن فیلمهای دفاعی خود بازی كنید. فیلم قاتل اهلی یك نسخه دارد… یك تألیف دارد.»
جواد طوسی منتقد سینما: آقای پرستویی؛ چرا حرمت نگه نداشتی؟
آقا پرویز سلام. دلم نمی خواست این طور بیام سراغت،ولی خودت باعث شدی. درطول مدتی که بین تهیه کننده وکارگردان فیلم” قاتل اهلی” اختلاف پیش آمده بود،خودم را به طورعلنی قاطی این ماجرانکردم ولی پشت پرده سعی بسیار داشتم تاسفیر صلح باشم. قبول کن، بد موقعی آتیش بیار معرکه شدی. آخه توچرا؟این رسم مروت نیست، پس اینجا نمی توانم سکوت کنم ومحافظه کارانه ناظر قضایا باشم. این موضع گیری ام راعین عدالت می دانم، بگذاربگویندباز فلانی سنگ کیمیایی رابه سینه زد. اینجا جلوتر ازخودکیمیایی، پای فیلمی به میان است که به خاطر دیدگاه واصول شریفِ جاری درآن باید هوایش راداشت تا آسیب نبیند ودرست دیده شود.متعجبم چرابازیگراصلی این فیلم هیچ تعصبی نسبت به نقشش ودیدگاه عدالتخواهانه ی خالق اثر ندارد؟
آقای پرستویی؛ چرا حرمت را نگه نداشتی و با صاحب سرمایه هم صدا شدی؟
آقا پرویز تورایادسالهای ۶۰ و۶۱ می اندازم که منشی دادگاه جنایی درکاخ دادگستری بودی ومن چندشعبه آن طرفتر… آیا توهمان پرویز آن روزها هستی؟همان بچه ی سینه سوخته ی” باغ آذری”که درکاخ جوانان شوش وگروه تئاتر”کوچ” وبی سیم نجف آباد استخوان ترکاندهه و”معدن” و”پتک” و”شب درحلبی آباد” را روی صحنه بازی کرده؟حاج کاظم”آژانس شیشه ای” که آن طور عاشقانه برای رفیق رزمنده اش رگ گردنی می شود و در ”بیدمجنون” چون بید بر سر ایمان خویش می لرزد، چطور اینجا حاج جلال سروش ” قاتل اهلی” و “سیاوش مطلق” (امیرجدیدی) حامی طبقه کارگررابی خیال و متعرض شده که اصلا چرا هیئت انتخاب جشنواره این فیلم راانتخاب کرده اند؟!
آقاپرویز!
جدا ازشراکت وسرمایه گذاری و…، واقعافیلم دیگری که درآن بازی کرده ای وبه هردلیلی ازسوی هیئت انتخاب پذیرفته نشده، بهتر و مهمتر از “قاتل اهلی” ست که این گونه پایش می ایستی و”قاتل اهلی”رابه گند می کشی؟ انصاف هم خوب چیزی ست. درمقام یک بیننده ی بی طرف که سالها سنگ عدالت رادرکارش به سینه زده، معتقدم(حتی اگرکیمیایی هوای پسرش پولاد راداشته)درنسخه ی تدوین شده برای جشنواره شخصیت اصلی ومرکزی” جلال سروش”است واصلا زیر سایه ی شخصیت ” بهمن” گم نشده… وانگهی کارگردان حق دارد با راش های فیلمش وشخصیتهای خود همه گونه کاری بکندتااثربه دنیای مورد نظر او و جهان بینی اش نزدیکتر شود.
آقا پرویز!
توکه مسعودکیمیایی را _حداقل_به خاطرفیلمهای” قیصر”و”داش آکل”و “گوزنها” فیلمساز مهمی می دانی، چرا حرمت سن و سال و سابقه را نگه نداشتی و با صاحب سرمایه هم صدا شدی؟ داش آکل ازپشت خنجرخورد، ولی خودش ازپشت خنجرنزد.ای کاش جدال میان تووکیمیایی به شکل دیگری برگزار می شد وبه روزنامه ها وفضای مجازی و”زدی ضربتی،ضربتی نوش کن”کشیده نمی شدتا اغیار بادمشان گردوبشکنند.توکه به حریم کیمیایی راه یافتی وسر سفره اش نشستی،چه می شد به دیدارش می رفتی ودرِاتاق کار یاخانه اش رامی بستی ودوراز چشم نامحرمان، هرچه دلِ تنگتان می خواست به هم می گفتید؟آن موقع، مطمئنم کیمیایی موقع خداحافظی دستت رادردستانش می گرفت وروی تورا می بوسید.
آقا پرویز!
راستی توهمان پرویز آن سالها هستی وعوض نشدی؟همیشه خداخدا کرده ام که به طبقه ام پشت نکنم وگذشته ام راازیاد نبرم.این رابه حساب یار گیری نگذار.دراین دنیای حسابگر،بدنیست دو کلام حرف حساب شنیدن از یک همکار قدیمی…