Mix1315-10

100‌ نكته از اسطوره سينما كه هرگز نمي‌دانستيد

از:  ستاره زير ذره بين

1‌- متولد 1320‌ در تهران.
2‌- خيابان ري، بازارچه نواب، كوچه دردار و آبشار،  محل تولد و بزرگ شدن مسعود كه بعدها قهرمانان شاهكارهايش نيز همانجا زندگي مي‌كردند.Mix1315-11
3‌- پدرش، محمد تقي، در سال 1292‌ در شاهرود به دنيا آمده و سال 1382‌ در تهران فوت كرد.
4‌- چهار فرزند محمد تقي به ترتيب ايران،  حسن،  مسعود و مهري نام دارند.
5‌- هنگام تولد مسعود پدرش گاراژ داشت، وضع مالي خوب در كوچه سيد ابراهيم.
6‌- مسعود جايي بزرگ شد كه يك شب شام غريبان چاقوكشي شد و فردا 24‌ جسد روي زمين بود! به همين دليل،  چاقو،  امضاي آثار او شد.
7‌- در پنج سالگي به كوچه دردار نقل مكان كردند و مسعود با رفقاي معروفش همسايه شد.
8‌- فرامرز قريبيان،  اسفنديار منفردزاده،  احمد رضا  احمدي و اكبر  معززي رفقاي هميشگي مسعود.
9‌- با ورود به مدرسه هم اين 5‌ نفر همكلاس شدند، 24‌ ساعته با هم.
10‌- خليل طهماسبي،  ضارب سپهبد رزم آرا(نخست وزير قبل  مصدق) همسايه ديوار به ديوار كيميايي ها بود.
11‌- پدر مسعود ورشكسته شد و منزلش را گرو خواهر رزم آرا گذاشت.
12‌- بعد زنداني شدن پدر به خاطر بدهي خانواده در خيابان آصف الدوله اجاره نشين شدند.
13‌- روز 30‌ تير 1331‌ مسعود با چشم خود ديد كه جواني روي ديوار با خون خود نوشت “يامرگ يا مصدق.” مسعود از اين صحنه براي آثارش الهام گرفت.
14‌- نواب صفوي هم محل مسعود بود و عادت در مسير به هر كودك يك ريال ميداد. مسعود روزي 6‌ بار در مسيرش مي‌ايستاد تا پول سينما جور شود!
15‌- هميشه از شخصيت عبدالحسين واحدي همراه نواب، تاثير مي‌گرفت.
16‌- اولين بار در شش سالگي برادرش حسن آقا او را به سينما برد.
17‌- از فيلم چيزي نمي‌فهميد ولي جادوي نور و صحنه و سالن تاريك او را شيفته كرد.
18‌- بادوستان هميشه دردبيرستان بدر ثبت نام و تحصيل كرد.
19‌-آغاز جواني در كوچه سقاباشي و عشق فيلم و سينما و خريد مجله و بحث…Mix1315-12
20‌- در جواني ايران،  خواهر بزرگ مسعود پول سينماي آنها را ميداد.
21‌ – ايران كيميايي سرپرستار بيمارستان تهران،  فعال سياسي و عاشق مسعود بود.
22‌- به تعبير ايران خانم، مسعود جواني سر به زير و آرام بودكه همه پولش را به سينما و مجله مي‌داد.
23‌- بسيار ولخرج و رفيق باز،  به فقرا هم كمك زيادي مي‌كرد.
24‌- بعد تماشاي هر فيلم در منزل مسعود جمع شده و در موردش با هم بحث مي‌كردند.
25‌- زورخانه “علي تك تك” سر كوچه سقاباشي بود و مسعود و اسفند تحت تاثير صداي ضرب و زنگ آن،  موسيقي فيلم را ابداع و مسيرش را با قيصر تغيير دادند.
26‌- در هجده سالگي از دبيرستان بدر ديپلم طبيعي گرفت.
27‌- درسخوان و باهوش بود ولي علاقه اي به دانشگاه نداشت و تجربه را ترجيح ميداد.
28‌ – به رسم جوانان جنوب شهر اهل كار معمولي نبود! يك بار پدرش او را به كارگاه نجاري فرستاد ولي آنقدر از سينما حرف زد كه عذرش را خواستند!
29‌- از هجده سالگي مطابق عرف رايج زمانه قاطي درگيريهاي دوستان جوان شد.
30‌- هميشه آثار درگيريهايش را از پدر ومادر مخفي ميكرد!
31‌- در بيست سالگي با هوشياري راهش را از دوستانش جدا و به مسير سينما برگشت.Mix1315-13
33‌- ‌با دوستان انتشارات طرفه را  راه انداختند.
34‌- هيچ زبان خارجي بلد نبود.
35‌- حتي در اوج شهرت به روشنفكري با افتخار از خاستگاه جنوب شهري اش مي‌گفت واز ادا و اطوار روشنفكري بيزار .
36‌- سال 43‌ اولين اتفاق افتاد،  با رفقا به ديدن ساموئل خاچيكيان رفتند.
37‌- به دعوت ساموئل،  سر صحنه “ضربت” حاضر شد و هميشه خاطره اين فيلم را به ياد دارد.
38‌- ارتباط صميمانه مسعود با ساموئل باعث شد فرامرز ورزش و احمدرضا شعر و اسفنديار موسيقي را كنار گذاشته و همگي با مسعود در سينما همراه شوند.
39‌- دو سال روي طرحي كار كرد و سال 45‌ در جستجوي تهيه كننده راهي لاله زار شد.
40‌- در اوج نا اميدي بار ديگر ساموئل به كمكش آمد و او را دستيار خود معرفي كرد.
41‌- سر صحنه “خداحافظ تهران” الفباي فيلمسازي را به صورت تجربي نزد ساموئل آموخت.
42‌- سال 1346‌ سراغ برادران اخوان رفت. آنها تازه استوديو مولن روژ را تاسيس و برخلاف سايرين تمايل به سرمايه گذاري روي جوانان داشتند.
43‌- داريوش مهرجويي هم بعد بازگشت از امريكا نزد اخوانها اولين فيلمش را ساخت و مسعود 26‌ ساله هم همين راه را رفت.
44‌- طرح “بيگانه بيا” پذيرفته شد،  با شرط ساخت فيلمي دو دقيقه اي به عنوان امتحان كارگرداني.
45‌- فرامرز،  احمد رضا و اكبر معززي در فيلم آزمايشي مسعود بازي كردند و او قبول شد.
46‌- تجربه شكست “الماس 33‌( “نخستين فيلم مهرجويي) برادران اخوان را دست به عصا كرده و آنها اجازه انتخاب بازيگران اصلي  را به مسعود ندادند.
47‌ -به دستور تهيه كننده،  بهروز وثوقي و فرخ ساجدي جاي فرامرز و اكبر را در فيلم مسعود گرفتند.
48‌-همان فيلم دو دقيقه اي كه امتحان قدرت كارگرداني كيميايي بود،  بعدها در تيتراژ “تجارت” به كار رفت.
49‌- فرامرز ناراحت شد ولي به خواهش مسعود نقشي كوتاه در بيگانه بيا بازي كرد.
50‌” -بيگانه بيا” در سال 47‌ اكران شد،  تولد كارگرداني بنام كيميايي.
51‌- تا سي سالگي مسعود در خانه پدري  زندگي مي‌كرد بعد قيصر منزلي برايشان در خيابان بهار خريد.Mix1315-14
52‌- هنوز هم اغلب اوقات مسعود  را ميتوان در كتابخانه زيرزمين منزل پدري پيدا كرد.
53‌- شوهر خواهر كوچك مسعود (مهري) در كلانتري كار ميكرد و يك شب قصه پرونده اي را در منزل تعريف كرد كه مسعود همان شب با الهام از آن قصه “قيصر” را نوشت.
54‌- سال 47‌ هيچ تهيه كننده اي حاضر به سرمايه گذاري در فيلمي سراسر چاقوكشي نشد.
55‌- يك شب بهروز وثوقي مسعود را به رستوراني برد كه شباويز آنجا شام مي‌خورد.
56‌- عباس شباويز به دو شرط حاضر به تهيه قيصر شد،  اول بازي خود بهروز و دوم زنده شدن فرمان كه در قصه اوليه كيميايي مرده بود.
57‌- وثوقي به خاطر رفاقت با كيميايي كه از “خداحافظ تهران” شروع شده و هم به خاطر اطميناني كه به موفقيت قيصر داشت همه تلاشش را به كار گرفت تا قيصر ساخته شود.
58‌- قرار بودجمشيد مشايخي نقش فرمان را بازي كند كه بعدا ناصر ملك مطيعي جانشين شد.
59‌- تا آن زمان تئاتريها حضور در سينما را كسر شأن مي‌دانستند و مشايخي با قيصر اين تابو را شكست.
60‌- مسعود تهيه كننده را وادار كرد براي آهنگسازي فيلم با اسفند قرارداد ببندد تا آن لحظه  چيزي به اسم  آهنگساز فيلم در سينماي ايران وجود نداشت!
61‌- ساخت تيتراژ هم با قيصر در سينماي ايران جدي شد و تا آن لحظه اهميتي نداشت.Mix1315-15
62‌- با قيصر و به كمك كيميايي دو كارگردان از پنج فيلمساز بزرگ تاريخ ايران وارد سينما شدند،  امير نادري به عنوان  عكاس و عباس كيا رستمي  به عنوان سازنده تيتراژ.
63‌- دكتر شريعتي يكي از تحسين كنندگان قيصر و كيميايي بود.
65‌- قيصر نه ماه در محاق توقيف بود و سرانجام وثوقي مجوز اكرانش را گرفت.
66‌- حكومت وقت خواستار سانسور صحنه هاي چاقوكشي فيلم بود و با كليت قصه هم مشكل داشت.
67‌- فيلم اوليه قيصر 16‌ پرده طولاني و خسته كننده بود كه در تدوين مجدد 9‌ پرده شد.
68‌- در اكران خصوصي قيصر،  درست مثل گنج قارون اهالي سينما به شباويز و كيميايي مي‌گفتند كه ورشكست خواهند شد! همين دو فيلمي  كه تاريخ ساز شده و ركوردهاي فروش را شكستند!
69‌- كيميايي هميشه لوكيشن ها را خودش انتخاب مي‌كند،  ضمن طراحي  لباس و صحنه و انتخاب بازيگر.
70‌- ركورددار سرعت ساخت در سينماي ايران. فوق حرفه اي با دكوپاژ دقيق كه مانع اتلاف وقت و انرژي گروه مي‌شود.Mix1315-16
71‌- بزرگان سينما با فيلمي  از كيميايي معرفي شده و همه بازيگران آرزوي كار با او را دارند،  چون بهترين بازي را از بازيگرانش مي‌گيرد و دليلش اين است كه خودش بهترين بازيگر تاريخ سينماست!
72‌- سال 49‌ “رضا موتوري” را ساخت. موج نو و سينماي تفكر را كه خود به راه انداخته بود تثبيت كرد.
73‌- اولين فيلمسازي كه ريسك اقتباس ادبي را انجام داد:  “داش آكل” صادق هدايت(1350‌.)
74‌- بعد داش آكل ديگر به موقعيتي رسيد كه كل سينما تحت نفوذ و فرمانش بودند،  بنابراين فرامرز را از امريكا احضار و نقش مكمل “خاك” را به او داد.
75‌- نويسنده تمام فيلم هايش،  همه شاهكارهايش را ظرف 24‌ تا 48‌ ساعت نوشته است!
76‌” -بلوچ” در سال 51‌ جنجال ساز در بلوچستان شد تنها فيلم كارنامه كه خودش ناراضي است.
77‌- بعد “گوزنها” با مرحومه “گيتي پاشايي” ازدواج كرد و “پولاد”‌و “گيلدا”‌ثمره زندگي مشترك اوست.
78‌- سال “1354‌” گوزنها چنان انفجاري در محافل سياسي و مبارز وقت ايجاد كرد كه ساواك دو ماه او را بازداشت و وادار كرد سكانس پاياني و كل ديالوگ هاي فيلم را عوض كند.
79‌- تنها فيلمسازي كه علاوه بر حرف كلي فيلم،  از هر سكانس و حتي نمايش هدف و منظوري دارد.
80‌- تخس،  شيطان، متلك گو، رك، خوش مشرب، بامعرفت و آگاه به كليه مسائل اجتماعي.
81‌- سال 49‌ در نخستين تجربه مشترك سينماي ايران نماينده كارگردانان ايراني در كنار “ژان نلگسكو” در “قهرمانان” بود و سال 56‌ در “كاوانها”
82‌- سال 55‌ “غزل” را با اقتباس از قصه مزاحم “پورحسن”‌و با حضور فردين ساخت.
83‌- استفاده كيميايي سردمدار جريان روشنفكري سينما از فردين، سمبل سينماي تجاري،  هنوز بحث انگيز است.
84‌” -اسب” و “پسر شرقي” تنها فيلمهاي كوتاه كارنامه او هستند كه سال 55‌ ساخته.
85‌- ديپلم افتخار جشنواره تاشكند (1972‌) براي داش آكل و مدال نقره جشنواره مانهايم (1976‌) براي اسب.
86‌- بعد 3‌ سال احاطه نامحسوس ساواك و در بحبوحه انقلاب “سفر سنگ” را ساخت.
87‌- هفت ماه قبل بهمن 57‌ فيلم كيميايي اكران شد.
88‌” -سفرسنگ” و استفاده از سعيد راد جاي بهروز و اولين فيلمي كه نوشته ديگري است (سنگ و شيشه بهزاد فراهاني)
89‌- سال 61‌ اولين فيلم بعد از انقلابش را ساخت “خط قرمز” براساس قصه “شب سمور” بهرام بيضايي.
90‌- خط قرمز هرگز اكران نشد و كيميايي 4‌سال كار نكرد،  پاكسازي كامل سينما در دهه 60‌…
91‌- دفتر كارگاه آزاد فيلم را تاسيس كرد و خود تهيه‌ كننده آثارش شد،  تعليم جوانان در دهه هشتاد.
92‌- اشعارش را جمع آوري كرده و اولين رمان بلندش “جسدهاي شيشه اي” را منتشر كرد.
93‌” -تيغ و ابريشم”، “سهراب”، “گروهبان” و “دندان مار” آثار نيمه دوم دهه 60‌ استاد.
94‌- با”رد پاي گرگ” دهه هفتاد را شروع و با “تجارت”، “ضيافت” و “سلطان” به نيمه رسيد.
95‌- فريبرز عرب نيا و سپس محمد رضا فروتن كه از “مرسدس(“76‌) جانشين سلطان (75‌) شد و وثوقي هاي ديگر…
96‌- گيتار مي‌زند،  به ضرب پيانو،  تار و سنتور هم وارد است و موسيقي را در حد اعلا مي‌شناسد.
97‌” -فرياد(“77‌) ضعيف ترين استقبال كارنامه استاد و “اعتراض(“78‌) و ترك وطن.
99‌- درحالي كه كل سينماي ايران مديون اوست، حالا كمر به خدمت پسرش “پولاد” بسته و دور،  دور اوست.
100‌” -واخورده ها” آخرين كارش در مرحله نگارش فيلمنامه است.