گزارش و عکس از: مرتضی فرزانه
ازنخستین خوانندگانی بود که با نام محسن در دهه پنجاه از شوی پر بیننده میخک نقره ای با اجرای فریدون فرخزاد با آهنگ «دارم ازیاد تو میرم» معرفی شد و همین آهنگ باعث شهرت و معروفیت اش شد تا آنجا که نامش در کنار خوانندگان مطرح آنروزها قرار گرفت و این شهرت و معروفیت تا آنجا پیش رفت که تا قبل از انقلاب نزدیک ده کاست که در هر کاست دوازده آهنگ از آهنگسازان بنام توسط کمپانی های معروف صفحه پرکنی آن روزها از جمله کمپانی آپولون ببازار عرضه شد، باید خاطر نشان سازم که همان روزها درکنار خوانندگی و شومنی از جمله در باشگاهی بنام شهرداری که بیشتر خوانندگان روز با رفتن روی صحنه این باشگاه برنامه اجرا می کردند در کار کسب و کار هم بسیار موفق بود انقلاب که شد همانند خیلی دیگر از همکاران هنری اش خوانندگی را رها کرد در آن برهه خاص از جمله جنگ تحمیلی، به کسب وکار بیشتر پرداخت و بدلیل اینکه علاقه مفرطی که به منطقه سرسبز شمال ایران گیلان داشت به چمخاله که درکنار شهر لنگرود قرار دارد رفت و در وهله نخست با ساخت ویلایی کنار دریا برای سکونت خود و خانواده اش تا آنجا پیش رفت که امروز مجتمع توریستی ستاره دریا که نام سوئیسی دیگر در شمال ایران لقب گرفته و در منطقه گیلان از این مجتمع بعنوان زیباترین مجتمع توریستی نام برده میشود اغراق نیست که بگویم از سرتاسر دنیا برای اقامت در هتل پنج ستاره آن می آیند و برای استراحت و لذت بردن از دریای چمخاله که دریایی آرام با ماسه های سفید دارد با خانواده و دوستان خود در این مجتمع توریستی گاه هفته ها بسر می برند بخاطر آرامش و سکوتش و اینکه وقتی دراتاق یا بالکن قرار می گیرند از یک سوی با چشم اندازی زیبا و از سویی دیگر نظاره گر دریاچه مصنوعی با قو های متعدد شناور بر روی آب هستند بیشترین شهروندان گیلان وقتی میخواهند نام و نشانی از یک هتل زیبا بدهند از مجتمع توریستی «ستاره دریا» نام می برند که جاذبه های توریستی اش توریست های بیشماری را به خود جلب کرده، وقتی نخستین بار یکی از دوستان گیلانی این مجتمع را به من و همسرم که همه ساله به موطن مان ایران میرویم معرفی کرد، تا شب هنگام صرف شام در رستوران هتل که در فضایی رویائی وسط دریاچه مصنوعی جای دارد آهنگ خاطره انگیز «دارم از یاد تو میرم» که نزدیک به چهل و اندی سال هنوز در خاطره و یاد من زنده است پخش میشد. هنگام ترک رستوران از خواننده ای که گویا همه شب برنامه دارد پرسیدم این آهنگ را خودت خواندی یا سی دی بود؟ گفت نه من لب میزدم اما خواننده اش محسن قمی که ضمنا این مجتمع تعلق به ایشان دارد آن گوشه برسر آن میز به اتفاق فرزندان خود نشسته. من وهمسرم برسرمیزش رفتیم پس از سلام و احوال پرسی برای آشنایی بیشتر از صحبت هایش متوجه شدم محسن آن خواننده صاحب نام آنروزها، امروز مردی است با کوله باری از ماجراها و همه پستی و بلندی ها و کژی و کاستی ها از همه جاده های عمرش عبور کرده سرسختانه ایستاده، کارش همیشه در الویت قرار داشته و رنگ و ریا هیچگاه درکارش نبوده و رنج و درد در زندگی نتوانسته جلودار پروازش باشد کار روزانه اش تمام زندگی اش بوده و هر اتفاق دیگری را از منظر پیشه اش دیده است .
خودش رشته سخن را اینگونه پی گرفت و گفت گاه که به پشت سر نگاه می کنم دلیل موفقیتم را پیشروی و استقامت در زندگی می دانم که هیچگاه مشکلی جلودارم نبوده راه هایی پر از فراز و نشیب را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتم مشکلات را همیشه کوچک شمردم سرلوحه کار و پیشه ام پس از ساخت و ساز نخست مردمداری بوده هیچگاه تصور شکست را نداشتم، چون عزمم را جزم کرده بودم برای رسیدن به قله ای که سرلوحه آن نام نیک باشد و بس، امروز همان هستم که روز اول بودم. باور کنید ثروت، شهرت و معروفیت کوچکترین تاثیری در مردمداری و درکنارشان ایستادن نداشته، خوشحالی زندگی ام اعتمادی است که توریست ها و مسافران به ما و کارمندان هتل و مجتمعی که نزدیک به یکصد تن میرسند پیدا کردند چه چیزی بالاتر از این برای من و کارمندانم که ضمنا یار و یاور من خانواده ام هستند. باید خاطر نشان سازم که خانواده ام در تمامی این سالها دورادور درکنارم خالصانه ایستادگی کردند و دختر و پسرم ضمن پایان تحصیلات عالیه دوره هتلداری را هم دیده و پسرم این روزها نیمی از بار مجتمع را درکنارم بدوش گرفته و کمک رسانی های دخترم هرازگاهی بسیار چشمگیر می باشد. در کنار هتل تعدادی آپارتمان ساخته شده که تعدادی از این آپارتمان ها توسط هم وطنانم که ساکن کشورهای دیگری هستند خریداری شده که سالی یکی دو بار برای لذت بردن از دریای آرام چمخاله که ساحلی امن و بسیار زیبا و زبانزد دارد برای استراحت مطلق خود وخانواده می آیند. از این مجتمع و برپائی آن اگر بخواهم داد سخن بدهم بقولی مثنوی هزارمن خواهد شد.
اما بپردازیم به اصل ماجرا حکایت دوباره فعالیت و روی آوردن به خوانندگی پس از نزدیک به سی سال که خوانندگی را رها کرده بودم وقتی عکسم را بهمراه گزارشی در مجله بین المللی جوانان دیدم و تماسی که دوستداران صدایم از سرتاسر دنیا با من داشتند پی بردم من که با آهنگ «دارم از یاد میرم» به شهرت و معروفیت رسیده بودم در تمامی این سالها از یادها نرفته ام حس وحالی خاص با چاپ عکس و گزارش و تماس دوستداران صدایم همچنان با من هستند و همین حس و حال مرا وادار کرد که دوباره به عشق مردم و خانواده ام بخوانم و تا آنجا پیش رفتم که طی این هفت سال بازگشت دوباره ام که همین مجله جوانان باعث استارت آن شده بود پنج آلبوم با آهنگسازان و ترانه سرایان صاحب نام روانه بازار بکنم برای شوق این پرواز دوباره که در من پیدا شده بود دوباره مرا به استودیوی ضبط تلویزیونی و رادیویی و ضبط صدا کشانده شدم صدای تشویق و هورا مردم در گوشم طنین انداخت خود را در میان مردم و تشویق ها و کف زدنهایشان دیدم، سی سال نبودن یک خواننده در میان دوستداران صدایشان کم نیست و اغلب فراموشش می کنند اما قدرشناسی این مردم ستودنی است مردمی که براستی یک هنرمند را در کارش پابرجا و ماندگار می سازند و باز درک این موضوع برایم آنچنان قابل اهمیت بود که سهم یک رسانه در پابرجایی یک هنرمند چقدر حائز اهمیت است چرا که در مورد خودم این گونه بود وقتی ارتباطی که دوستداران صدایم با من از سرتاسر دنیا برقرار کردند انگارهمه سالها که نبودم بوده ام و هرازگاهی در خلوت خودم از این همه حق شناسی، قطرات اشکی از چشمانم جاری می شود که در همه این اظهارمحبت ها صداقتی غیرقابل انکار می بینم، اوج این ماندن بستگی به مردم دارد و بس که خدا را شکر کردم که منهم از این موهبت الهی برخوردار بودم که صدائی تاثیرگزار داشتم، بی اندازه شاکرم و خوشحالی ام بیشر به این است که با احداث مجتمع توریستی «ستاره دریا» نه تنها در خطه گیلان بلکه در همه ایران و خارج از کشور که درصنعت گردشگری مورد توجه مشتاقان این صنعت قرار گرفته قدمی برداشته ام.
