1434-48

1434-52

قسمت اول
کیارش پاکزاد

در گفت و گو با نوه برادر استاد حسین قوامی«آقای کامران مالکی» وی درسال های آخر زندگی این هنرمند فرهیخته نزدیکی و حشرو نشر خاصی داشته. نکته جالب این است که مالکی امروزخواننده ای در سبک سنتی پاپ یا الکترونیک پاپ است. او از همان اوایل دهه1360با علاقه مند شدن به گروه موسیقی مدرن تاکینگ، راه بسیار متفاوتی را از عموی مادرش می رود. منتها سال های دهه 1360 را همراه استاد قوامی و در جریان بخش مهمی از زندگی این هنر مند بزرگ بوده. در این مصاحبه سعی شده بخشی از شخصیت استاد قوامی و تعدادی از وقایع سال های آخر زندگی ایشان را بازنمایی بشود.مصاحبه وی در سال های قبل و بعد از انقلاب است که پیش روی شماست که بخشی از خاطرات این خواننده و نوازنده را در مورد زندگی استاد قوامی مرور می‌کنیم.

***

از جاکارتا روی خط تهران
– من مصاحبه شما را با استاد قوامی و فرزند استاد قوامی (علیرضا قوامی) و مصاحبه خبرنگار اندونزی را خواندم که بسیار جالب بود، اینک از شما می خواهم از خاطرات خود با استاد برایمان بگویید:
استاد حسین قوامی (فاخته‌ای) خواننده نام‌آور رادیو،بیش از سیصد برنامه در “گل‌ها” اجرا کرده است.مشهورترین ترانه وی سرگشته (تو ای پری کجایی) با آهنگسازی زنده یاد استاد همایون خرم است.
– چه عاملی باعث می شد که شما هر روز به منزل این استاد بزرگ می رفتید و از صحبت‌های این استاد بزرگ بهرمند می‌شدید و دقیقا از چه سالی تا چه زمانی ادامه داشت؟
– من از پنج سالگی باتفاق پدر و مادرم به منزل ایشان می رفتیم، ولی من به طور دائم از سال 1361 و شانزده سالگی در این رفت و آمدها احساس می‌کردم که نزد پدر بزرگ یا مادر بزرگم هستم. از شهریور ماه 1361 تا اسفند 1368 که استاد قوامی فوت کردند یعنی به مدت هشت سال نزدشان بودم.
– آیا تا آن زمان به همراه استاد در مجالسی که ایشان میرفتند، شما هم همراه ایشان می شدید؟
– البته چون استاد در این چند سال اخیر حال مساعدی نداشتند شاید کم پیش می آمد که به مجلسی برویم البته ناگفته نماند که به اتفاق استاد و همسرشان چند بار دعوت داشتیم، یک بار به منزل زنده یاد فریدون مشیری رفتیم، همچنین به منزل زنده یاد استاد خرم و نیز دو مرتبه به منزل زنده یاد استاد بنان رفتیم. ناگفته نماند اولین سالگرد درگذشت استاد بنان هم به آنجا رفتیم که بیشتر هنر مندان هم حضور داشتند. البته غالب اساتید موسیقی از جمله آقایان گلپایگانی، شجریان، شهرام ناظری، انوشیروان روحانی، پری زنگنه و زنده‌یادان استاد همایون خرم، جلیل شهناز، پرویز یاحقی و خلاصه خیلی از هنرمندانی که اغلب آنها در قید حیات نیستند به خانه استاد رفت‌ و ‌آمد داشتند.
-شما در لابه لای صحبتتان اشاره ای به صدای استاد داشتید که در فیلم از آن استفاده شده؟
– بله، از خانم استاد چند باری شنیده بودم که در دهه 1330 از برنامه های از پیش اجرا شده در استودیو خصوصی به نام بدیع در دو فیلم یکی بنام “خوابهای طلائی”با لب خوانی زنده یاد آقای مجید محسنی و دیگری فیلم “ولگرد” که از برنامه ای با صدای استاد قوامی در طول فیلم استفاده شده است.
– یادواره هایی هم برای استاد قوامی برگزارشده و آیا به خاطر دارید در چه تاریخ‌های بوده است؟
– بطوریکه آقای ابتهاج(سایه) ادیب وشاعر توانای عصر حاضر نقل میکنند از سال 1366چند باربه شرح زیر یادواره هایی به افتخار ایشان برگزار کردند. اولین یادواره در سال1366 در تاجیکستان بود به خوانندگی احمد شاهد اشرفی. در سال 1367 سه یادواره که اولی در ماه تیر در شیراز به خوانندگی عبدالسعید کاشانی و دومی در ماه مهر در مسکو به خوانندگی منصور پورخالدی و سومین در ماه آذر در پاریس به خوانندگی دکتر اکبر اصغری بود. در شهریور1368درسالن شانگل هاشن در توکیو به خوانندگی عباس فرهنگ و حضور خبرنگار ژاپنی مجله کاتیوجی یوشینبا و ویلن زن ژاپنی دکترمازا کوشی وانشا دکتر رحیم فاضل آهنگ ساز و خواننده مصری برنارد بتهوون، فرزند بتهوون بزرگ، خانم نهال شهروز خواننده لبنانی، دکتر آلبرت ریمز، ودکتر سونیا جانت، دوتن از شاگردان یهودی منوهین بزرگ هم حضور داشتند که در این چند یادواره استاد قوامی در قید حیات بودند و به این مراسم هم دعوت شدند ولی متاسفانه به خاطر بیماری استاد، ایشان نتوانستند در این یادواره ها حضور داشته باشند و آخرین یادواره هم در اردیبهشت ماه1369به خوانندگی«حسین سیفی زاده» در کشور آلمان برگزارشد که استاد قوامی فوت کرده بودند و در این مراسم میهمانان عالیقدر ایرانی همچون پرفسور سمیعی جراح مغز در آلمان، استاد محمد رضا شجریان، فرخ رهی معیری برادر زاده زنده یاد رهی معیری، خانم پوران فرخ زاد، خانم سیمابینا خواننده، خانم گیتی بنان دختر زنده یاد استاد بنان، خانم فیروزه امیر معز، گوینده و دکلمه گر خوب کشورمان و دیگر دکلمه گر و گوینده کشورمان زنده یاد خانم روشنک و آقای پرویز بهرامی گوینده و از میهمانان خارجی هم این اشخاص حضور داشتند: قاری خوش صدای مصری، استاد راغب قلوش، پلیفاکوس کرساکف پسر مسیقیدان روسیه ریمسکی کرساکف، کمال کوشان آهنگ ساز افغان، دکتر رها ارجمند کوثری، آهنگ ساز و شاعر پاکستانی، دکتر جمال کاتب موسیقیدان و شاعر مصری و دختر خانم لوسیل اوروردوپن، رمان نویس فرانسوی به نام«ژانت سابلون» در این مراسم حضور داشتند که این مراسم بسیار عالی برگزار شد وباصحبتهای محمدرضاشجریان و خانم فیروزه امیرمعز و ژانت سابلون دختر رمان نویس فرانسوی به پایان رسید.

1434-50

– استاد قوامی در محضر کدامیک از استادان زمان خود تعلیم دیده بودند؟
– استاد قوامی آواز را با ردیف دانان گمنام قدیم آغاز کرد و راه خویش را هنگام کار در رادیو یافت، او که زاده خیابان اکباتان در تهران قدیم بود، افتخار همسایگی با استاد بی نظیر کمانچه،حسین خان اسماعیل زاده را داشتند و ارسلان خان ناصر همایون که موزیک چی دربار مظفری بود و پیانو می نواخت.
-برای ما و طرفداران این استاد بزرگ از خاطره ها و کارهایش بگویید:
– بله کشف صدای استاد قوامی در سن 11سالگی، برایم واقعه ای بزرگ بود در سال 1356 و با اینکه سنم کم بود وقتی در کنار مادر بزرگم به صدای رویایی استاد گوش می دادم لذت می‌بردم از کار هنری استاد که در آن زمان به من گفتند یک سال از بازنشستگی استاد از ارتش می گذشت، نوارهای موسیقی ایشان هنوز پخش میشد.اکثرا با ارکستر بزرگ گلهای رادیو ایران و گاه با تکنوازان و برای من که دوازده ساله بودم با دلبستگی به نواهای اصیل ایرانی، صدای استاد قوامی و بعد از آن ادیب خوانساری، استاد بنان زیباترین نغمات بود و بعد از ظهرهای سال 1355 در تهران، برنامه گلها، صدای گوینده و دکلمه‌ خانم روشنک و آوای خوش استاد قوامی از همه خاطره‌انگیز‌تر همان آهنگ معروف بود که زنده یاد استاد مهندس همایون خرم برای ایشان ساخته بود، در دستگاه همایون و با ارکستر بزرگ رادیو و کلام (سایه)ابتهاج: “توای پری کجائی”و دیگری هم “جوانی” با آهنگی ساخته زنده‌یاد حسین خان یاحقی که سبک و روال آهنگ های مرتضی خان محجوبی را یاد آور بود. هر دو با وزن موقر و سنگین، تنظیم استاد جواد معروفی و باز هم صدای استاد قوامی که گرم، روشن، کوک و بدون احساسات‌گرایی‌های معمول می‌خواندند. سالها بعد که دنبال موسیقی پاپ کلاسیک و الحان فرنگی رفتم،تا مدتی رابطه با خاطره های سالهای پاک و صدای استاد قوامی و استاد بنان قطع شد. اما همانقدر که نوای پیانوی زنده یاد مرتضی خان مرا گاه بر جا میخکوب می کرد، شنود صدای این دو بزرگوار گه گاه دست می داد، همین اثر را داشت. بعد از طی این دوره دوباره به موسیقی ایرانی توجه کردم. بادید بهتر و گسترده تر و شاید اندیشه ای بیشتر دیگران را می شناختم و دست آخر، از کارهای زنده یاد طاهرزاده را موسیقی سنتی که نوع جدی تر و تامل بر انگیزتری از موسیقی های سخیف بود، مدتها مشغولم کرد اما رابطه ام با نوای استاد مرتضی محجوبی نوازنده بسیار محجوب و عزیزم، و دیگران قطع نشد تاج اصفهانی، ادیب، استاد بنان و باز هم استاد قوامی قطع نشد.
– لطفا در خصوص مراسم در گذشت استاد بنان اگر بیاد دارید کمی بیان کنید…
– بله در اسفند ماه 1364 مراسم بزرگداشت در گذشت استاد غلام حسین خان بنان باشکوه خاص خود مخصوصا با حضور همه بزرگان موسیقی شعر و ادب در خانقاه صفی علیشاه بر گزار شد. در این موقع استاد قوامی هم به خانقاه وارد شدند که من در کنار آقایان پرویز یاحقی، استاد شجریان، جمشید مشایخی هنرمندان بزرگ مان ایستاده بودم که به اتفاق ایشان برای ادای ادب به استقبال استاد رفتیم که بلافاصله بقیه اساتید که در حیاط ایستاده بودند از جمله استاد شجریان، عماد رام، انوشیروان روحانی، تاج اصفهانی، زنده‌یادان همایون خرم، جلیل شهناز، فریدون حافظی و فریدون مشیری همگی ما در کنار استاد قوامی بودیم و سایر هنرمندان بزرگی که ذکر نام آنها به طول می انجامد حضور داشتند. در این موقع عکاسان و فیلمبرداران از این مراسم مرتبا عکس و فیلم تهیه میکردند و دوربینها روی استاد قوامی و شجریان زوم شده بود. همه می خواستند با این دو هنرمند کشورمان حرف بزنند و عکس بگیرند من هم از لابه لای جمعیت به سرعت پیش عموی مادرم دویدم، با محبت در آغوش‌شان گرفتم گونه هایشان را بوسیدم.
– کمی از آن بزم خودمانی که استاد با شازده رضا قلی میرزا ظلی در سال1317 داشتند اگر اطلاع دارید صحبت کنید؟
– یک بار که با استاد دو نفری مشغول صحبت کردن بودیم و راجع به کارهای مختلف از ایشان سوال میکردم استاد از بزمی که در باغ شازده رضا قلی میرزا ظلی در سال 1317 داشتند و برای یکدیگر میخواندند دونفری با یکدیگر فاصله زیاد هم داشتند گویا می خواستند قدرت صدای یکدیگر را امتحان کنند.
– از نظر شما که خود شما یک هنرمند هستید و میخوانید اگر الان استاد قوامی در قید حیات بودند فکر میکنید نظرشان در رابطه با این خوانندگانی که جدید هروز درست میشوند و نه صدا دارند نه محتوای شعر و خواندنشان معلوم است و هیچ معنی ندارد چه بود؟
– البته نظر خود من که منفی است خود شما هم میدانید که من این گونه خوانندگان و صدای آنها را اصلا نمی پسندم و من میدانم که نظر استاد در این مورد که جای خودش را دارد و اصلا از اینگونه صداها و شعرها خوششان نمی آمد چون بارها شده بود که در کنار استاد نشسته بودم خوانندگانی را که نمی خواهم اسم آنها را ببرم می خواندند استاد نگاهی میکردند و با حالتی خاص به صداهای ناهنجار آنها گوش می دادند.

1434-51

– استاد چه هنرمندانی را به جامعه معرفی کردند؟
– استاد قوامی در دهه سال 1320 در حین ماموریت اداری در شهرستان کاشان جوانی سنتور نواز تازه کار را با خود به تهران آوردند و به اداره رادیو معرفی کردند. استاد قوامی گفتند این جوان عجیب استعدادی داشت اگر تعلیم درستی دیده بود مثل حبیب سماعی می شد، هرچه یاد گرفته بود از راه گوش و ذوق خودش بود استاد گفتند طفلک زندگی بی سرو سامانی داشت و زود هم فوت کرد آن جوان، رضا ورزنده بود اقبال و شهرت خود را مدیون مردی است که در روستاهای دور افتاده کاشان او را کشف کرد و به تهران آورد. اما نکته مهم دیگر در مورد استاد قوامی که او را تا حد زیادی منحصر به فرد می سازد، پرهیز ذاتی و غریزی او از احساسات گرایی‌های غیر معمول و سوزناک و افراطی بود از وقتی که استرضای خاطر عوام الناس به جای تعمد و تقید به مبانی اصیل هنری در اولویت واقع شد، مجریان موسیقی برای ایجاد فضای مطلوب و سراسر حال و احساسات برای موسیقی، در اجراهای خود متوسل به مالش‌ها و تحریرات خاصی می شدند که این منظور را بر آورده کنند . بیشترین این تاثیرات را می توان در اجراهای ویلن بعد از استاد صبا و حسین یاحقی شنید تکیه روی کلمات خاصی که بار احساساتی و عاطفی دارند. کش دادن بعضی کلمات و تحریرهای خاص که نمونه هایش در بعضی خوانندگان 30سال اخیر نیز به کرات دیده می شود، در آواز استاد قوامی اصلا دیده نمی‌شد ایشان بیش از آنکه آگاهانه به این موضوع متوجه باشند بطور غریزی و حسی عمل می کردند و ایشان بسیار موفق هم بودند. آواز استاد قوامی بدون کوشش اضافی برای تاثیر گذاری، موثر است این از شیوه زندگی خود وی نیز متاثر است که در نهایت سادگی و بی ریایی، بی پیرایگی و خلوص ممکنه بود اما برجسته ترین ویژگی استاد قوامی،گوش دقیق و بی نظیر وی بود شاید او در بین معاصرین خود تنها خواننده ای باشد که نه نت های قطعات مورد اجرا را با دقت هر چه تمامتر، کاملا دقیق و بدون بالا و پائین اجرا کرده است. صدای وی از هارمونیک های زائد که از لحاظ احساساتی تاثیر نامطلوب در شنونده می گذارند بطور طبیعی عاری بود و درخشندگی و جذابیت خود را داشت. مکرر از گفته های استادان چون جواد معرفی و جلیل شهناز شنیده ام که ما هنگام نوازندگی، ساز خودمان را با صدای زنده یاد استاد قوامی کوک می‌کردیم در حالی که با خوانندگان دیگر، بر عکس این موضوع صادق بود قدرت شنونده موسیقایی عجیب ایشان مورد توجه استاد ابوالحسن صبا بود هر گاه آثار معاصرین استاد قوامی را گوش کنید متوجه می شوید که گاه حتی بهترین خوانندگان همدوره او نیز چند کوما با صدای اصلی آنچه که باید بخوانند فاصله دارند اما استاد قوامی چنین نبودند مثلا هنگام آواز خواندن، معمول چنین بود که خواننده از یک نت خارج شروع می کرد و آنقدر آن را امتداد می داد تا به نوت اصلی برسد اما او همچون یک سنتور آماده و کوک شده، هر صدایی را درست و در جای خود اجرا می کردند در این مورد، استاد قوامی بی نظیر بودند. استاد مهربان و خموش و بخشنده بودند و از اوج استغنای هنری پله ای فرود نیامدند.
– نکته‌ای که برایم خیلی جالب بود و در مصاحبه شما با شخص استاد قوامی که در سال 1368 شما انجام داده بودید خواندم و حال می خواهم کمی از آن صحبت کنید از خوانندگان خارجی سوال کرده بودید که چه کسانی را استاد قبول دارند به خوانندگان دهه 1960و1983 اشاره کرده بودید و به آن گروهی که از سال 1983 دارند فعالیت می‌کنند و خود شما آهنگهایشان را می‌خوانید یعنی همان گروه مدرن تاکینگ. بفرمائید استاد چه طور از صدای این گروه خوششان می‌آمد.
– استاد به دوتن از خوانندگان قدیم به نام‌های فرانک سیناترا و ویتنی هوستون اشاره کوچکی کردند. در رابطه با خواننده اصلی گروه مدرن تاکینگ گفتند خواننده این گروه که شما از صدای آنها تقلید میکنید از نظر من راحت و بدون عوض کردن نفس میخواند و گرفتگی در صدای خواننده اصلی شنیده نمی‌شود هر موقعی که آهنگ‌های این گروه را می گذاشتم استاد زیاد ناراحت نمی‌شدند و شاید برای تائید کردن صدا را گوش می‌کردند. جالب است به یک خاطره کوچکی در همین رابطه اشاره کنم که یک روز که در کنار استاد نشسته بودم و نوار گروه مدرن تاکینگ را گذاشته بودم من غرق در خواندن بودم که آقای شهرام ناظری وارد شدند استاد رو به آقای ناظری کردند و گفتند ببینید چقدر شبیه این خواننده می‌خواند آقای ناظری هم نگاهی به استاد کردند و بعد نگاهی به من و گفتند بله دارم مشاهده میکنم که ایشان غرق در خواندن هستند بسیار جالب است.

ادامه در شماره آینده