1322-46

1586-20

1586-21

فیلم با خود نام های معروف و امتیازات ویژه می آورد، جورج کلونی بعد از مدتها فیلمی را به دلخواه خود کارگردانی می کند . برای فیلمنامه بسیار متفاوت فیلم از برادران کوئن ایتن و جوئل کمک گرفته، خود نیز در داستان فیلم، دستی دارد.
فیلم قصه یک خانواده معمولی در سال 1959 در یک حومه شهر است که مرد خانواده یک باغبان آرام و بقولی بظاهر نجیب بنام لاج (مت دیمون) است که با خود حوادثی غیرمنتظره را می آورد و با رگه هایی از کمدی، فیلم قالب ترسناک می گیرد. قصه فیلم را برادران کوئن در سال 1980 نوشتند و آنرا به دلایلی در گوشه ای گذاشتند تا جورج کلونی آنرا به دست گرفت و به اتفاق یک همکار قدیمی «گرنت هسلمو» آنرا تغییر و تحولی تازه داد، ولی صاحبنظران، نسخه اصلی قصه را کامل تر و اصیل تر می دانند و معتقدند جورج کلونی با وجود تلاش بسیار، در ساختار فیلم تا حدی کم می آورد. چرا که گاه فیلم از مسیر اصلی خود خارج می شود، بروایتی قالبی دیگر می گیرد و می تواند حتی دو سه رویداد را در یک مسیر حرکت بدهد، که برای یک فیلم با سلیقه خاص کلونی هماهنگ نیست.
یکی از ضعف های این فیلم، شاید پیش بینی درست اغلب تماشاگران در مورد پایان آن است، که می تواند بکلی هیجان فیلم را کم کند. گرچه خلاقیت های جورج کلونی، در خیلی از موارد فیلم را نجات میدهد، اما به جرات بازیگران فیلم هم آوایی ندارند، مت دیمون آمیخته ای از شخصیت های معروف فیلم هایش و جولیان مور، سرگشته و غریبه با نقش خود و تماشاگر است بقولی هر دو بازیگر از ذهنیاتی که از دوستداران خود ساخته اند، تاحدی دور شده اند. باید با فیلم جدیدی با استانداردهای شخصیتی شان بروی پرده بیاورند.

1586-22

1586-24

فیلم در خیلی موارد کمدی و در بسیاری لحظه ها جنایی، در برخی صحنه ها اسرارآمیز و در صحنه هایی ساده و بدون هدف است اگرچه خیلی ها معتقدند فیلم از مسائل روز امریکا نیز نشأت گرفته و با خود پیام هایی گزنده دارد و شخصیت هایی را می توان در قالب صحنه های فیلم حس کرد ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم، مت دیمون اصولا در هر نقشی، خلاقیت خود را نشان میدهد. حتی از این نقش که گاه به هرسویی کشیده میشود ولی در نهایت مت دیمون هنرمند است.
با این باور که جورج کلونی خود توانایی خلق فیلمنامه های بهتری را دارد، در آن صورت، روان تر و راحت تر می تواند پیش برود و بهمین جهت اگر برادران کوئن نویسندگان اصلی فیلم، خودکارگردانی آنرا بعهده می گرفتند، با توجه به استایل کارشان، شاید فیلم از هیجان بیشتر و تاثیر عمیق تری برخوردار بود، نمونه کارشان اخیرا در Bridge Of Spies/ Unbroken دیده میشود و این اولین بار است که فیلمنامه خود را به کارگردان دیگری می سپارند.
خیلی ها توصیه می کنند کلونی بعنوان کارگردان بهتر است هرچه زودتر فیلمی جوان گرایانه و روز بسازد، تا از ورطه این فیلم که دچار سرگردانی است نجات یابد، بعضی ها می گویند فیلم قابلیت هایی دارد که مدیون هشیاری کلونی است ولی فیلم در مرز یک اثر هولناک و یا یک فیلم کمدی جنایی گیر کرده است وهمین تماشاگر را سرگشته از سالن بیرون می آورد.
فیلم با حمله گروهی به خانه لاج، بیهوش ساختن آنها و بعد به کوما رفتن همیشگی رز همسرش، شعله های انتقام را بالا می برد و لاج بدون اعتنا به حرکت قانون، خود تصمیم به اجرای آن می گیرد و البته این لحظات فیلم را تا حدی گرم می کند. اما در نهایت فیلم با همه عوامل نامدار خود، نظر منتقدین و بسیاری از تماشاگران را جذب نکرده است.

1586-23