1322-46

 

 1589-41

1589-42

اولین فیلم Daddy’s Home با حضور ویل فرل و مارک والبرگ با اقبال و فروش خوبی روبرو شد و بدنبال آن فیلم دوم با حضور چهره های معروف دیگر چون مل گیبسون و جان لیتو ساخته شد.
فیلم براساس رقابت های یک پدر و ناپدری در یک خانواده می گذرد، که در اصل دستی (والبرگ) به دیدار همسر سابق و فرزندان مشترک شان می آید و برد (فرل) او را با روی باز می پذیرد، ضمن اینکه دچار دلواپسی هم میشود که مبادا دستی آمده تا همسرش سارا (لیندا کاردلینو) را ببرد!
نکته جالب اینکه «دستی» در جمع خانواده می ماند، تا در بخش دوم پدر «برد» و پدر خودش از راه میرسند، قصه فیلم به وضوح مشخص نمی کند چگونه «دستی» بدون هیچ دردسری در میان آنها می ماند و جا خوش می کند، چون بهرحال حضور شوهر سابق در قلب یک خانواده، نمی تواند دردسرساز نباشد، خصوصا که شوهر سابق یک سر و گردن از شوهر دوم بالاتر، جوانتر و پرشورتر هم باشد.
ظاهرا سارا (لیندا) زن خانواده، بسیار نجیب و مهربان و وفادار بنظر می آید، دستی هم می کوشد ثابت کند با دوست دختر خود خوش است و قصد بازگشت به قالب گذشته خود ندارد، ولی در نهایت توجه بچه ها به پدر واقعی، آنهم پدری امروزی، اهل تفریح و گردش و رویدادهای هیجان انگیز، که می تواند بکلی آنها را بخود جلب کند همین حسادت برد (فرل) را که همه وجودش را برای آنها و مادرشان گذاشته بر می انگیزد.
حالا با از راه رسیدن دو پدر بزرگ، یکی پرشر و شور ودردسرساز (مل گیبسون) و دیگری گرم و صمیمی و مهربان (لیتو) که بعد از برخوردهای اولیه، تصمیم می گیرند پدربزرگ های مهربان و مسئولی باشند و لحظات زیبایی برای نوه ها و داماد وعروس خود به مناسبت کریسمس بسازند.
برخلاف فیلم اول، فیلم دوم قهرمان خاصی ندارد، البته هر بخش از فیلم، یکی از بازیگران مدتی قهرمان و مرکز توجه می شود چون هرکدام شخصیت خاص و متفاوت خود را دارند و البته برخلاف شروع فیلم، که تا حدی حساسیت ها و عکس العمل ها خودی نشان میدهند، کم کم آنها به تفاهم میرسند.
اگر بخواهیم به بازی ها بپردازیم، همه در حد توان خود بازیهای نرمی ارائه داده اند، مل گیبسون که زمانی سوپر استار پرقدرت سینما بوده، بعد از آن حوادث منفی در زندگیش و دور شدن از مرکز توجه دوستداران خود، دو سه سالی است می کوشد با نقش های کوچک خود را به مرور در دلها جای بدهد تا دوباره با توجه به توانائی هایش در کارگردانی، بعنوان بازیگر هم خودی نشان بدهد البته در خیلی از صحنه های این فیلم، طفیلی جلوه می کند و با هشیاری با بازی خوب و حرکات بموقع، خود را نجات میدهد. مارک والبرگ که در چند سال اخیر با وجود بازی در فیلم های پرهزینه و دستمزدهای بالا، در صدر پردرآمدترین بازیگران نشسته، همچنان برای کسب درامد بیشتر، تن به بازی در نقش هایی میدهد که شاید قالب او نباشد.
«ویل فرل» که خود در تهیه فیلم نقش دارد چون همیشه بازیگری هنرمند است، که نقش مردان ساده و بیریا و گاه بی دست و پا را بازی می کند و خوب هم بازی می کند.
با موفقیت این فیلم، مسلما فیلم سوم هم در راه است و با توجه به پروژه هایی که مل گیبسون در راه دارد آیا در فیلم سوم او را خواهیم دید یانه، معلوم نیست.

1589-43

1589-45

1589-46