فیلم بر مبنای زندگی یک مادر مجرد و فرزندش می گذرد، که در ضمن یک برنامه آشپزی و امور خانگی بروی «آن لاین» بطور زنده دارد که ظاهرا با مادرش حرف میزند! استفانی این مادر جوان (آنا کندریک) که بجرات برای چنین نقش هایی آفریده شده است دنیا و حرکات و زندگی خاص خود را دارد تا دوست و همکلاس فرزندش، او را به دنیای تازه ای می کشد، دنیایی که به مادر شیک و مدرن و در ضمن از خودراضی و مغرورش امیلی (بلیک لایولی) می انجامد و بخاطر شوهر موفق و ثروتمندش «شان» (هنری گلدینگ) بریز و بپاش عجیبی دارد. استفانی ناخودآگاه به داخل زندگی و خانه اشرافی و کلازت های پر از لباس و کفش و کیف امیلی که به یک بوتیک شباهت دارد راه می یابد و گیج و سردرگم و محو این زندگی مجلل میشود.
درحالیکه امیلی به بهانه های مختلف استفانی ساده دل و گم شده در جلال و شکوه اش را می کوبد و برسرش میزند، استفانی با مهربانی نشنیده می گیرد و احساس می کند از امیلی سودی هم به او خواهد رسید در همان حال با شوهر امیلی آشنا میشود که کاملا تحت نفوذ اوست. امیلی و استفانی خیلی زود صمیمی میشوند، تا یکروز امیلی از او می خواهد پسرش را از مدرسه بردارد و با خود به خانه ببرد تا او برگردد، ولی از آن لحظه ببعد امیلی ناپدید میشود، این حادثه بسیار رازآلود است، نه شان خبری و نشانی از همسرش دارد و نه هیچکس دیگر. استفانی به همه چیز و همه کس مظنون است، پلیس به او و شان شک دارد. از سویی استفانی وارد زندگی «شان» میشود و با او رابطه برقرار میکند و همزمان نشانه هایی از امیلی دیده میشود، کلازت های خالی شده از لباس و کیف و کفش ناگهان دوباره پر میشود ضمن اینکه جسدش در دریاچه محلی پیدا میشود و همه نشانه هایش نیز دلالت بر اعتیاد شدید و خفگی دارد درحالیکه او ظاهرا معتاد نبوده است. سایه ای، روحی، وجود نامرئی امیلی در زندگی استفانی او را هم می ترساند و هم به پیگیری حل این راز بزرگ می برد و ناگهان متوجه میشود که پای یک خواهر دوقلو و یک سابقه جنائی در پشت آن خوابیده است.
بخش مهمی از فیلم به آنا کندریک تعلق دارد، که با وجود اینکه هیچ بهره ای از جذابیت های زنان هالیوودی ندارد، ولی بازی درخشان او تماشاگر را بدنبال می کشاند و تا نیمی از فیلم، تماشاگر بدنبال بلیک لایولی می گردد، که البته بطور اسرارآمیزی ظاهر میشود و همه رازهای پنهان زندگی خود و پیچ و خم های فیلم را برملا می کند و تماشاگر تا حدی در گزینش عامل اصلی حوادث باز می ماند، ولی آنهم به زودی روشن میشود.
فیلم حالت کمدی جنایی دارد و همین گاه صحنه ها را به مصنوعی بودن سوق میدهد، بلیک لایولی به مرور در بخش دوم فیلم قدرت بازیگری خود را نشان میدهد ولی از حق نگذریم در برابر آنا کندریک تا حدی کم می آورد، همانگونه که هنری گلدینگ بازیگر فیلم Crazy Rich Asian در برابر دو ستاره هنرمند فیلم، کاملا کمرنگ میشود، حتی به گفته حاضران، هنری امتیازات فیلم اول خود را هم از دست میدهد.
فیلم در مجموع دیدنی است، اسرار آمیز است و شاید اگر صحنه های نهایی فیلم با ادیت حرفه ای تر و هماهنگی بیشتر پیش میرفت، فیلم کامل تر بود.
