1322-46

1527-91

1527-92

کلینت ایستوود را اسطوره سینما می نامند، بازمانده نسل راستین هالیوود در دوران طلائی اش به حساب می آورند، ولی هرچه که او را بنامند، براستی حق اوست، چرا که او در طی 7 دهه چه بعنوان بازیگر و چه کارگردان، در سینمای جهان تاثیر گذار بوده است.
بعد از آخرین فیلم ایستوود American Sniper همه در این اندیشه بودند، که غول سرپا و استوار هالیوود چه سوژه بکر دیگری در آستین دارد و دیدیم که باز هم براساس یک ماجرای واقعی، بهترین فیلم فصل را ساخت.
همانطور که بسیاری درجریان بودند، فیلم بر پایه ماجرای فرود اجباری پرواز 1549 هواپیمایی یو اس ایرویز به روی رودخانه هادسن نیویورک ساخته شد، ماجرای خلبان کارکشته و با تجربه کاپیتان چسلی سالنبرگر (سالی) که با اقدام شجاعانه خود جان 155 مسافر و کارکنان هواپیما را نجات داد.

1527-93

1527-94

15 ژانویه سال 2009 بود که هواپیما از فرودگاه به پرواز در آمد و درست لحظاتی بعد با برخورد غازها با دو موتور هواپیما، آنها را از کار انداختند و در طی چند دقیقه هواپیما بدون موتور درهوا معلق ماند، درحالیکه بعدا یک هیئت بررسی عقیده داشتند کاپیتان سالی فرصت داشت هواپیما را در نزدیک ترین فرودگاه بنشاند و خسارتی بر آن وارد نسازد، کاپیتان سالی با دوراندیشی با تکیه به تجربه خود، تصمیم گرفت به سطح رودخانه هادسن فرود آید و با مهارت خاص و در نهایت آرامش، جان 155 انسان را نجات داد.
ایستوود با این فیلم ثابت کرد سن و سال یک شماره بیش نیست، چون او فیلم را با ساختاری روی پرده برد که جوان ترین و نابغه ترین کارگردان هالیوود اینروزها عمل می کنند، ایستوود فیلم را برای همه سنین می سازد، از نوجوان تا جوان، تا بزرگسال.
ایستوود فیلم را از لحظات نخست، با ترتیب جلسات هیئت بازرسی، با هیجان و احساسات همراه می کند و سپس حوادث اصلی فیلم را چنان ماهرانه پیش می برد، که تماشاگر تا پایان چشم از پرده سینما بر نمی دارد.
کارگردانی یکدست و حرفه ای ایستوود و بازی درخشان تام هنکز چون همیشه چنان تماشاگر را به شور می آورد، که در پایان گروهی درسینما بپاخاسته و به افتخارشان کف میزنند که این نوعی ادای احترام به دوبزرگ سینماست که با گذر از سالها،هنوز رقیبی ندارند.

1527-95

1527-96

این فیلم درحقیقت به بن فاستر در نقش تز، تعلق دارد، چون برای نخستین بار به این بازیگر جوان امکان درخشش داده شده است. ولی در هرحال فیلم مفهوم و معنای خاص خود را دارد، با دو بازیگر توانای دیگر، تماشاگر جدی را راضی روانه خانه می کند.
فیلم قصه دو برادر تابی (کریس پاین) وتنر(بن فاستر) است، که شرایط خانواده و امور مالی شان در بدترین زمان قرار دارد، آنها در آستانه از دست دادن مزرعه و خانه و همه مایملک خود و خانواده هستند، هر دو بدلایل مختلف از خانواده بدور افتاده اند، ولی هر دو قلب شان برای خانواده می تپد.
دوبرادر برای جبران ضربه های مالی، دست به سرقت از بانکها میزنند، هر دو با وجود هیچ سابقه ای، سرقت ها را با مهارت و سریع انجام میدهند، بطوری که مارکوس (جف بریجز) یک رنجر تگزاسی و بقولی کلانتر منطقه را هم دچار سردرگمی میکند. مارکوس به اتفاق معاون خود یک کامانچی با تجربه، در پی ردیابی و دستگیری دو برادر است درحالیکه خوب می داند که همه این سرقت های بظاهر مسلحانه زیر سر آنهاست ولی به مجرد یافتن یک رد پا، آنها سر از منطقه دیگری در می آورند.
فیلم ساختار فیلم های کلاسیک در همین زمینه ها را دارد، شاید دو برادر، برادران جسی جمز را بخاطر می آورند، از سویی تماشاگر آنها را در قالب چهره های قهرمان و یا در اصل ضد قهرمان سالهای 1960 و 70، یعنی استیو مک کوئین ها می بینند، که احساسات و سمپاتی مردم را برمی انگیزند.
تابی (کریس پاین) می کوشد تا با همسر جداشده و پسرش رابطه تازه ای برقرار کند، ولی خیلی زود می فهمد، آنقدر از آنها دور شده، که پایگاهی در میان شان ندارد و بکلی با پسرش و همسرش غریبه است.
بازی کریس پاین دقیقا دوران کلاسیک اینگونه فیلم ها را به یاد می آورد و ضمن اینکه بن فاستر مهلت یافته، تا هنر خود را و توانایی هایش را به نمایش بگذارد و در نقش یک برادر عاصی ولی دلبسته به برادر، بسیار فداکار، سنگ تمام می گذارد.
جف بریجز کم وکسری ندارد و در برابر ایندو بازیگر جوان، همچنان توانا عمل می کند، ولی آنها را تحت تاثیر قرار نمیدهد، چرا که او همیشه در فیلم هایش، همبازی هایش را کمرنگ می کند.

1527-97

1527-98

1527-99

1527-100