برداشت از آثار نویسندگان بزرگ، معمولا نیاز به دقت و شهامت خاص دارد، چون بسیاری از سینماروها، این کتاب ها را خوانده اند و انتظارشان از فیلمساز بالاست، بهمین جهت تا امروز کمتر فیلمسازی به این اثر پرفروش اسکات فیتزجرالد روی آورده است.
درحالیکه بسیاری از منتقدین روی خوشی به ساخته بازلوهرمان کارگردان استرالیایی الاصل نشان نداده اند، بسیاری هم او را در ساختن فیلم موردتائید و تشویق قرار داده اند.از حق نگذریم باز لوهرمان همه خلاقیت های خود را بکار گرفته و با موزیک خوب کریگ آرمسترانگ ودوربین سایمون دوکان، فیلمی کاملا گرم و متفاوت ساخته است.
این کارگردان استرالیایی را با فیلم هایی چون مولن روژ(نیکول کیدمن) استرالیا (نیکول کیدمن و هیوجکمن) خوب می شناسیم. او در کارگردانی فیلم های پرخرج و کلاسیک ید طولائی دارد والبته فیلم «استرالیا» با فروش 210 میلیونی، برای خود رکوردی برجای گذاشت.
قصه این فیلم را از زبان نیک کاراوی همسایه جی گسبی می شنویم، که نقش نیک را توبی مک کوایر بازی می کند، براستی هم بعد از بیرون آمدن از لباس اسپایدرمن، خوب هم بازی میکند.
«جی گسبی» یک شخصیت پر از راز و رمز و در عین حال یک میلیونر نیویورکی است که هرکس درباره اش قصه ای میگوید. بجرات کمتر کسی چون دیکاپریو می توانست این شخصیت را این چنین روان و طبیعی بازی کند، دیکاپریو اینروزها بدون توجه به اندازه وفراز ونشیب ها، با پسند شخصیت نقش و پیچیده بودن آن، در آن فرو میرود، این بار جی گسبی را که بعد از سالها عشق قدیم خود را می یابد می بینیم، آن هم عشق خاک خورده ای که دوباره تابان میشود، با این تفاوت که شوهری ثروتمند و پر قدرت و خشنی هم دارد. برخلاف نظر اطرافیان و ترس آنها از عاقبت این عشق، گسبی بی محابا در آغوش «دیزی»(کری مولیگان) غرق میشود تا آنجا که در یک حادثه خونین، دست به فداکاری عاشقانه ای میزند وگناه معشوقه را بگردن می گیرد.
بازیهای خوب لیوناردو دیکاپریو، کری مولیگان، توبی مک کوایر وجوئل ادگرتون، هماهنگی خاص دارد، طراحی لباسها و جواهرات ، صحنه آرایی ها، بسیار استادانه ساخته وپرداخته شده است و دوستداران فیلم های هندی، بعد از سالها بازیگر هندی فیلم «شعله»، آمیتا باچان را در یک نقش متفاوت در فیلم می بینند که راه تازه ای را بروی اوگشوده است.
جالب است بدانید که قرار بود این فیلم که افتتاحیه جشنواره کن بود، 6ماه پیش بروی پرده بیاید، ولی تردید سازندگان آن در آن زمان، سبب شد به این فصل موکول شود که البته پر بدک نبود، چون با فروش بالا گاه در صدر و گاه درمقام های دوم و سوم جدول پرفروش ها مانده است.
فیلم تازه «آیرون من» با تفاوت هایی، رکورد فروش را چون همیشه شکسته است، البته فیلم دارای امتیازات ویژه و ایرادات ویژه هم هست. این بارکمپانی تهیه کننده فیلم به دیسنی نقل مکان کرده، کارگردان و بروایتی بنیانگذار فیلم های آیرون من، یعنی «جان فاوریو» جای خود را به شین بلک داده و خود بازیگرنقش سکیوریتی رئیس جمهور شده است! از رویدادهای اعجازآمیز فیلم های گذشته خبری نیست، ولی شخصیت های تازه ای وارد میدان شده اند از جمله یک تروریست بظاهر پر قدرت وویرانگر شبیه بن لادن بنام ماندرین که نقش او را بن کینگزلی بامهارت بازی می کند و یک دانشمند جوان الدریج کیلیان (گای پیرس) که او هم از عهده نقش خود خوب برآمده است.
تونی استارک در فیلم با حرکات و رفتارش، تاحدی دوستداران فراوان خود در میان کودکان و نوجوانان را نا امید می کند چون برخوردش با آنها صمیمانه و مهربانانه نیست از جمله با شخصیت پسرک نوجوان فیلم که حتی فریادرس اوست والبته با تدارک همه به داد خود میرسد و دل او را شاد می کند. در فیلم های اکشن جدید، اخیرا حمله به کاخ سفید و ربودن رئیس جمهور رایج شده و دراین فیلم هم تروریست ها خیلی راحت برسیستم میدیای تصویری مسلط میشوند و رئیس جمهور را می دزدند!
کارگردان فیلم شین بلک، سابقه ساختن فیلم های پرفروشی چون Lethal Weapon را دارد و فیلم هایی چون Long Kiss Good Night و غیبت 6 ساله که اینک با فیلم آیرون من خلاقیت ها و توانایی های خود را نشان میدهد.
این فیلم را چند فیلمنامه نویس قدیمی و خوش سابقه، درواقع ساخته و پرداخته اند و باب سلیقه تماشاگران جوان و نوجوانان است و مسلما موقعیت گیشه ای فیلم سبب شده تا برای چهارمین سری تدارک ببینند و تا این لحظه صحبت هایی در موردجابجایی رابرت دانی جونیور با یک اکشن هیروی جوان شده، ولی خود کمپانی ها و پخش کنندگان درمورد این جابجایی تردید دارند، ضمن اینکه سازندگان فیلم جدید Revenge در موردتغییر بازیگر اصرار دارند، همانگونه که بازیگر نقش هالک را در اولین فیلم Revenge عوض کردند ممکن است ایرون من را هم تغییر بدهند.
