1322-46

1431-31

ماجرای این فیلم در زندان گوانتانامو می گذرد، زندان معروف تروریست های معروف بین المللی، که بقولی لرزه بر تن تروریست ها می اندازد، ولی در اصل در پشت پرده این زندان حوادثی می گذرد، که مسیر انسانی وعاطفی نیز دارد.
«کریستین استوارت» بعد از سری فیلم های Twilight و شهرت و ثروت فراوانی که بدست آورد، ناگهان قالب می شکند و در نقشی فرو میرود که با آن کارکتر، از زمین تا آسمان فاصله دارد.
کریستین در نقش یک سرباز (امی کول) ظاهر میشود که از زندگی معمولی خود در خانه فامیلی اش در فلوریدا خسته شده، در شرایط افسردگی و فرار از اطرافیان، به ارتش می پیوندد و به زندان گوانتانامو منتقل می شود.
به امی کول درباره این زندان و نوع زندانیان اش گفته شده، اینکه آنها یک مشت تروریست بدون احساس هستند، که اگر فرصت بیابند اورا هم از پای در می آورند!
«امی کول» خود را نگهبان «علی امیر» یک جوان بظاهر تروریست شرقی می بیند، که برخلاف دیگران سلول خود را زندان تاریک و سرد نمی بیند، بلکه در آن به ورزش، مطالعه،عبادت و مقاومت می پردازد. «علی» خیلی زود با «امی» گفتگو آغاز می کند، به او می گوید که یک بیگناه است، که بدون محاکمه به این زندان فرستاده شده است.

1431-32

«امی» دور از چشم فرماندهان خود، بمرور به باور تازه ای از حرفهای علی میرسد، خیلی زود میان زندانی و نگهبان روابط احساسی خاصی بوجود می آید، همانگونه که «امی» قالب می شکند، از آن شخصیت جدی و خشن و بی احساس خارج میشود، علی هم کم کم چهره عوض می کند، به سر و صورت خود میرسد، حالا روز و شب برای او مفهومی تازه دارد، او نیز می فهمد زیر لباس نظامی نگهبانان بظاهر خشن، قلب های مهربان و با احساسی نیز خوابیده است.
این رابطه کاملا غیرعادی و دور از استانداردهای زندانی چون گوانتانامو، با بازی درخشان و بسیار هنرمندانه کریستین استوارت و پیمان معادی، به مفهوم و معنای تازه ای میرسد، هر دو همه نهایت هنر خود را مایه گذاشته اند و بجرات پیمان معادی، دروازه های تازه ای را بروی آینده خود گشوده است.
پیترساتلر کارگردان فیلم، که بیش از یکسال و اندی بروی این زندان و زندانیان مطالعه کرده، با مهارت خاص بازیگران را هدایت می کند و فیلم را به اثری قابل تفکر مبدل می سازد، فیلم از همان آغاز با وجود سردی فضای آن، گرمای عشق، محبت و آشتی و انسانیت را به تماشاگر انتقال می دهد.
ساتلر با این فیلم، ورای خشونت ها، دشمنی ها، انتقامجویی ها، به ذات انسانها، به اینکه در یک نقطه مشترک بدون تبعیض و نژادپرستی و فناتیسم، انسانها قلبی چون شیشه دارند.
بازیگران خوب دیگری هم در فیلم هستند، ولی کریستین و پیمان معادی بار فیلم را تا آخر بدوش دارند و بجرات با توانایی و آگاهی پیش میروند.

1431-33

تهمینه میلانی را می ستائیم، بخاطر جسارت فراوانی که در ساختن فیلم های اجتماعی دارد، میلانی بارها بخاطر فیلم هایش نه تنها زیر تیغ سانسور رفته، بلکه زیر تیغ محاکمه و قدغن و جریمه و زندان هم رفته است، ولی او همچنان دلاورانه حرف خود را در فیلم هایش زده و یا بقولی فریاد کرده است.
آتش بس 2، ادامه فیلمی است در سال 1384 بعنوان یک کمدی رمانتیک، با شرکت محمد رضا گلزار و مهناز افشار رکورد فروش را شکست و الگویی برای خیلی از فیلمسازان شد، ولی هیچکدام نتوانستند با آن توانایی فیلمی بسازند تا سرانجام خود میلانی، دومین فیلم را ساخت.
فیلم آتش بس 2، ریتم خوبی دارد، نشانه هایی از فیلم های کمدی رومانتیک دوره کلاسیک سالهای 1950 و 60 را دارد و همچنین نشانه هایی از فیلم های کمدی رمانتیک روز هالیوود را، که بهرحال همه این نشانه ها، از هنر سرشار تهمینه میلانی سرچشمه می گیرد.
کارنامه تهمینه میلانی با آثاری چون دو زن، واکنش پنجم، زن زیادی، نیمه پنهان، بچه های طلاق، کارنامه قابل دفاعی است، چون در هرکدام از آنها میلانی به زیر پوست جامعه و خانواده میرود، که در نهایت در همه فیلم ها به دفاع از زن می پردازد و گاه مردها را تا حد ممکن می کوبد. که بقول خیلی ها کمی غیرمنصفانه است، ولی این سبک و شیوه و استاندارد تهمینه میلانی است.
در آتش بس 2، بهرام رادان و میترا حجار نقش زوج جوانی را دارند که زندگی شان مرتب در حال فراز و نشیب و بارانی و آفتابی است دیالوگ ها خلق شده میلانی زیبا، بموقع و ظریف و گاه سوزنده است.

1431-34

در مورد دو شخصیت فیلم، عادلانه برخورد نشده، ولی وقتی به بطن جامعه درون می نگریم، تا حد زیادی حق را به میلانی میدهیم.
فیلم گاه صحنه ها و لحظاتی را از دست میدهد، نمونه اش جا گذاشتن فرزندشان در مدرسه، که می توانست پایان آن تراژدیک و تکان دهنده باشد، ولی خیلی آسان از آن می گذرد، یا حضور نامزد سابق خسرو در زندگی آنها، بدون نشان داده چهره اش کمی غیرعادی می آید، چون حضور فیزیکی این شخص، می توانست، فیلم را از حالت تیاتری آن در بیاورد، چون خیلی از صحنه ها، بیشتربه یک تیاتر کمدی رمانتیک شبیه است تا فیلم.
بازی رادان و حجار نرم و هنرمندانه است، ولی بازی گوهرخیراندیش خیره کننده و بازی آتیلا پسیانی قابل تعمق.
تهمینه میلانی را می ستائیم چون با جسارت فیلم می سازد، با وجود گذر از هفتخوان سانسور و محدودیت های معمول، هنوز فیلم هایش دیدنی و شیرین با پیام های ویژه و اعتراض آمیز است.