1322-46

1434-20

این فیلم چند امتیاز دارد، اینکه جان استوارت کمدین و برنامه ساز و بقولی شومن و مجری مسلط تلویزیونی که با Daily show برای خود اعتباری ساخته، ناگهان قالب می شکند و تصمیم می گیرد یکی از سیاسی ترین کتابها را به فیلم در آورد، ماجرای این فیلم نه تنها در ایران، بلکه می تواند در بسیاری از کشورها رخ دهد، چون جنس فیلم، جنس جامعه پر از محدودیت وسانسور و جنگ با مطبوعات و رسانه هاست.
فیلم براساس کتاب خاطرات مازیار بهاری ژورنالیست جوان ایرانی که در لندن زندگی میکند و برای نیوزویک گزارش می نویسد ساخته شده است، مازیار که همسر انگلیسی اش حامله است، برای تهیه یک گزارش پرسروصدا، در زمان انتخابات ریاست جمهوری احمدی نژاد و جنبش سبز جوانان ایران در سال 2009، به ایران میرود، درست در حساس ترین وخطرناک ترین لحظات تهیه گزارش و عکس و فیلم. مازیار در ایران هنوز آشنایان و فامیل بسیاری دارد، هنوز مادرش مولود (شهره آغداشلو) در ایران زندگی می کند. مازیار هنگام ورود با یک راننده جوان تاکسی درباره حرکت های تازه در ایران حرف میزند و راننده از مقاومت نسل جوان و جنبش سبز سخن می گوید و همین ها مایه جسارت بیشتر مازیار در تهیه گزارش میشود وبعد مصاحبه مازیار در برنامه کمدی جیسون جونز و تهور و بی پروایی او، کار دستش میدهد، چند مامور ویژه انقلاب، او را در خانه مادرش، دستگیر می کنند که این صحنه با بازی درخشان شهره آغداشلو و گیل گارسیا برنال، صحنه ای حساس و تاثیرگذار است. مازیار بعنوان یک جاسوس زندانی می شود، در طی مدت 118 روز، بارها بازجویی میشود و با بوجود آمدن صحنه هایی، او خود را تا پای جوخه اعدام و تیر خلاص احساس می کند.
جان استوارت این فیلم را در اردن، فضای نزدیک به ایران می سازد، ساخت فیلم آسان نیست، به همین جهت کمبودهایی در برخی صحنه ها و لحظات بچشم می آید، با همه هنر و خلاقیتی که جان استوارت در ساختار صحنه های زندان اوین بکار برده، هنوز نتوانسته فضای اوین را آنچنان که بوده وهست نشان بدهد، چون اوین که برای خیلی ها زندان سیاسیون تعریف شده، نمی تواند در دو سه اتاق با فرش های گرانقیمت بظاهر ابریشمین و تنها دو مامور میانسال و تقریبا شیک و ترو تمیز خلاصه شود، اصولا زندان در هیچ سرزمینی بخصوص درجهان سوم، چنین شکل و شمایلی ندارد. در تمام لحظات بازجویی های مازیار، تماشاگر شاهد هیچ رفت و آمدی در زندان نیست، حتی لحظه اعدام ساختگی مازیار هم ترس به جان تماشاگر نمی اندازد، انگار زندان اوین در سه اتاق تر و تمیز و همیشه رنگ شده، با یکی دو شعار بر دیوار است و بس.انگار همه شخصیت های پر راز و رمز زندان معروف اوین، در دو بازجویی خشن و یکی دو تا مامور جوان و تا حدی مودب خلاصه شده است.

1434-21

جدا از این مسئله، تماشاگر که شاهد صحنه های بازجویی است، ازخود می پرسد پس از شکنجه های شکنجه گران اوین گفته شده چرا خبری نیست؟ جوادی بازجوی مازیار، خیلی زود چهره مهربان و مثبتی از خود نشان میدهد و با وجود فشار و حکم فرمانده خود، شکنجه هایش در چند سیلی و لگد و فریاد و تهدید وهشدار خلاصه میشود، بعد هم محو قصه سازیهای مازیار میشود، که از دخترکان زیبای ماساژور می گوید، که هرکدام شیوه ها و وسوسه ها و تحریکات خاص خود را دارند. جوادی چنان غرق در آن صحنه های خیالی میشود که از مازیار می خواهد بیشتر بگوید.
اما از حق نگذریم جان استوارت با خلق این صحنه ها، ظرافت هنری و وسعت دیدش را نسبت به مردان شرقی و اندیشه های لذت جویی آنها از زنان، بویژه زنان غیر ایرانی نشان میدهد واین بخش با خنده های پنهان مازیار، فضای اوین را از خشونت و شکنجه بیرون می آورد و برلب تماشاگر لبخندی می نشاند.
صحنه های گفتگوی مازیار با جوانان داخل ایران و جسارت وحقانیت و ذات پاک شان با توجه به نوشتار مازیار بهاری، جلوه خوب به فیلم می بخشد، اخلاق و منش نسل جوان در برخورد با رسانه های بین المللی، کاملا استادانه به تصویر کشیده شده است، ماجرای دیش های ماهواره ای و حمله مامورین به آنها، به صحنه حمله به مردم و کتک زدن آنها شبیه است، انگار از درون هر دیش شکسته ای، فریادی می شنویم .
جان استوارت با بهره از کتاب خاطرات مازیارThen They Came For me او را تحت تاثیر ماجرای زندگی سیاسی پدرش درزمان شاه و سپس زندگی سیاسی و زندانی شدن خواهرش (گلشیفته فراهانی) می داند. او در اصل دو عضو خانواده خود را در دو رژیم از دست داده واینک در حساس ترین لحظات زندان، درحالیکه خود را در آستانه اعدام می بیند، با زنده شدن پدرش در صحنه هایی در برابر چشمانش و الهام از شجاعت و هدایت او، همچنان برپای می ایستد و در صحنه هایی با مهر ونوازش و تشویق خواهرش، جان دوباره ای می گیرد و ساختار این صحنه ها نیز با ظرافت کار جان استوارت و قدرت قلم مازیار بهاری، بسیار واقعی و تاثیرگذاراست.
بازی گیل گارسیا برنال در نقش مازیار خیلی زود جا می افتد و معصومیت چهره مازیار را نشان میدهد و اینکه تماشاگر از همان آغاز باور دارد که مازیار یک جاسوس نیست. کیم بادنیا در نقش جوادی، ناصر فارسی در نقش حاجی آقا، هالوک بیل کینر در نقش بابا اکبر و سرانجام شهره آغداشلو در نقش مادر مازیار، با چهره ای که هر لحظه با توجه به حوادث فیلم تغییر می یابد و تاثیر می گذارد و گلشیفته در نقش مریم با همه جسارت های سیاسی اش، معصوم و زیبا ظاهرمیشود، خبر از هدایت درست جان استوارت میدهد، جان با وجود بودجه نه چندان زیاد«10 میلیون دلار» با تکیه به کتاب محکم مازیار بهاری و باور و اعتقاد خودش و توانایی های خفته در وجودش، فیلم را به شیوه ای ساخته که با وجود سخن بسیار، دور بودن از هر حقه سینمایی و خشونت های معمول و خونریزی های پایان ناپذیر. تماشاگر را با خود همپای سفرش می برد.
در جریان حوادث فیلم، رساندن مفهوم گلاب Rosewater به تماشاگر و حرکات جوادی در این زمینه، با همان مهارت های ویژه استوارت ساخته شده است.

1434-22