1322-46

1436-19

در دوره جدید شکوفایی زنان در هالیوود، فیلم Wild مهر تائید دیگری بر این روند میزند چون قصه فیلم درباره یک زن قهرمان ومقاوم است، کارگردان فیلم«جین مارک والی» طرفدار حرکت فمنیستی است و بازیگر زن فیلم هم «ریزویترسپون» یک زن کامل، مبارز، هنرمند و مدافع حقوق زنان است.
فیلم قصه واقعی «شریل استراید» است که کتاب خاطرات اش، رکورد فروش را شکست و او را بعنوان یک زن مقاوم و قهرمان معرفی کرد، شریل در کتاب خود پایداری، استواری و با هدف زندگی کردن را تشویق می کند. او که در بحرانی ترین لحظات زندگیش، در شرایطی مادر مهربان خود(لورادرن) را براثر سرطان از دست میدهد که پشتیبان همیشگی اش بوده، بعد رابطه اش با همسرش به سردی و بی تفاوتی و بعد جدایی می کشد، در لحظاتی که شریل از هیچ مرحله ای از زندگی خود لذت نمی برد، حتی روابط جنسی اش مختل میشود، تصمیم می گیرد، در زندگی خود دست به یک انقلاب بزند وبرای این انقلاب که مشخص نیست چه نتیجه ای دارد، خیلی زود هدف را نشانه میرود، هدف نشان دادن استواری ومقاومت یک زن در برابر فراز و نشیب ها و سختی ها و حتی یکبار تا پای مرگ رفتن است. «شریل» به خوانندگان کتاب خود و اینک با بازی درخشان ونفسگیر «ریزویترسپون» به تماشاگران فیلم می گوید که می توان یک زن بود، میتوان در آستانه شکست کامل بود، میتوان تا عمق افسردگی و انزوا هم پیش رفت، ولی میتوان درهمان لحظه ها زنی بود استوارتر از هر مردی، در برابر حوادث ایستاد، حتی ایستاده تر از هر مردی، حتی از مرگ هم نهراسید.

1436-20

در طی فیلم، که تا حدی با کتاب تفاوت هایی دارد، شریل (ریز) به دوران کودکی و نوجوانی خود سفر می کند، همه مراحل بد و خوب زندگی اش را مرور می کند، اینکه چرا به سیاه ترین نقطه زندگی خود رسید و به خود می گوید، مگر از سیاهی هم بالاتر رنگی است؟
فیلم با موزیک دلنشین و هماهنگ، با فیلمبرداری هنرمندانه (ایوز دانگر)، خصوصا در دامن کوه ودشت و طبیعت آزاد، نمایی زیبا دارد، فیلمبردار با درک هدف های یک زن در آن گذرگاه های سخت زندگی، مفهوم را به تماشاگر می رساند.
حوادث فیلم در سال 1995 می گذرد، زمانی که هنوز تلفن دستی، جی پی اس GPS، و سوشیال میدیا نبود، هیچگونه ارتباطی شبیه امروز وجود نداشت که یک انسان گرفتار در تاریک ترین نقطه زندگی و حوادث آن بتواند پلیس، فامیل و دوستان را خبر کند.
تماشاگر گاه چنان قهرمان فیلم را تنها و بیکس و خسته می بیند که با خود می گوید، اگر جای او بودم، از پای می افتادم و مرگ را می پذیرفتم تا آن همه مرارت نکشم، ولی، (شریل) قهرمان ماجرا، با این کتاب و در این فیلم، الگویی برای خیلی از زنان و دختران درمانده و نا امید میشود و به آنها میگوید شکست مفهومی ندارد و در پایان هر شب سیاهی روز سپیدی است. فیلم با بازی بسیار هنرمندانه (ریزویترسپون)، معنای واقعی خود را میرساند و اگر امسال (ریز) حتی اسکار را نبرد، بسیاری از جوایز را درو می کند، چون نه تنها تماشاگر او را در فیلم قهرمان واقعی می بیند، بلکه (شریل) نیز او را شایسته ترین بازیگر برای نقش خود میداند. ریزویترسپون برای ایفای این نقش، مدتها با شریل استراید زندگی کرد و با او سفر کرد تا بتواند معنای واقعی این نقش را به تماشاگر القا کند.

1436-21

1436-22

1436-23