شان پن از چند سال پیش در پی ساختن و بازی در فیلم The Gunman بود تا سرانجام با گفتگو با پیرمورل، تصمیم گرفت با یاری دو فیلمنامه نویس معروف، دان مک فرس و پیت تراویس، آنرا آماده کنند.
شان پن معمولا در انتخاب سوژه، کارگردان وبازیگران وسواس دارد و بهمین جهت خیلی سخت به بازی در فیلم ها تن میدهد. این فیلم ساختار و بقولی استخوان بندی خوبی دارد، پیر مورل با ساختن Taken توانایی خود را در ساختن فیلم های اکشن ثابت کرده ودر این فیلم هم حرفه ای عمل می کند.
فیلم بروی قصه مردی بنام جیم تریر(شان پن) می گذرد، که قبلا عضو سربازان نخبه وبا تجربه بوده و بعنوان تک تیرانداز شهرت داشته، این بار هم در قالب یک تیرانداز حرفه ای و ماهر استخدام میشود تا بیک ماموریت بزرگ برود، ماموریت ترور وزیر معادن کنگو که جیم تریر ماموریت را با مهارت انجام میدهد. جیم درعین حال خود را حامی امدادگران و خادمین حرکت های انسانی نشان میدهد و عشق دیرین اش (جسمین ترینکا) را در این سرزمین ها دنبال می کند.
شناسایی شخصیت واقعی جیم تریر برای تماشاگر آسان نیست. چون از سویی او را یک سرباز مزدور بحساب می آورد و یک قاتل حرفه ای، از سویی او را یک انسان عاطفی و عاشق، که قلبش برای بچه ها و خانواده های تحت ظلم می تپد، دلتنگ عشق قدیمی اش شده ولی جیم در هر دو زمینه پیشروی نشان نمیدهد، ثابت نمی ماند وتماشاگر را در شناخت خود، سرگردان می کند.
جیم تریر(شان) بدنبال ترور وزیر معادن، بعدها مورد سوء قصد قرار میگیرد و درمی یابد کسانی قصد کشتنش را دارند، بدنبال همدستانش در ترور میگردد و چاره جویی می کند، و در می یابد که عشق دیرین اش «آنی» با «فلیکس» (حاویرباردم) ازدواج کرده است.
فیلم از آغاز تا پایان حرکت دارد، شاید به نیت یک فیلم اکشن ساخته نشده، ولی ناگزیر در آن مسیر قرار می گیرد و همین سبب شده تا خیلی از منتقدین شان پن را بخاطر انتخاب چنین شخصیتی زیر سئوال ببرند و حتی او را با لیام نیسان در سری فیلم های Taken مقایسه کنند.
بازی شان پن چون همیشه پرقدرت است. حاویر باردم و ادریس البا در نقش پلیس اینترپول کمرنگ بنظر می آیند.
فیلم Run All Night ، برای خیلی ها خاطره فیلم وسترن آخرین قطار گان هیل را زنده می کند، قصه دو دوست قدیمی را که بخاطر شرارت یکی از فرزندان شان، ناگهان جلوی هم می ایستند.
این بار فضای وسترن به فضای گنگ های نیویورکی مبدل شده است، دوبازیگر برجسته سینما، لیام نیسان و ادهریس در برابر هم بازی دارند. هر دو در فیلم های اکشن ایفای نقش کرده اند. لیام نیسان با سری فیلم های Taken به یک قهرمان اکشن مبدل شده، فیلم هایش رکورد شکسته است. اینک دو بازیگر توانا، که کارنامه خوبی نیز دارند، از دریچه هنری نیز مورد بررسی قرار می گیرند. مسلما کسی در مورد ادهریس شکی ندارد ، چرا که او اینروزها در صحنه برادوی نیز درخشش تازه ای دارد و مسلما همبازی شدن او با لیام نیسان، او را به چالش تازه ای کشیده است.
فیلم از همان لحظات اول با حوادث و رویدادهای هیجان انگیز همراه است. شلیک گلوله ها و بخون کشیدن آدمها، عادی ترین حوادث فیلم بحساب می آید. خصوصا کارگردان فیلم، که قبلا فیلم Non- Stop را با نیسان ساخته است جیمی کانلان (نیسان) با سابقه شرارت وخلافکاریها، که همیشه هدف کارآگاه جان هاردین (وینسنت دی اونوفیر) بوده تا به عدالت سپرده شود، حالا دیگر آن حال وهوا را ندارد و زیردست جوان شروری است چون دنی مک کوایر(بوید هالبروک) فرزند دوست قدیمی اش شان مک کوایر (ادهریس) که هنوز رئیس مافیای شهری است، در آن سوی پسر جیمی، مایک (جویل کینامن) جوان سربراه ، راننده لیموزین با همسر و دو فرزند، که بدلیل خلاف و جنایات پدر، هدف بسیاری از آدمهای شهری است و در این میان تنها کسی که می تواند او را از این معرکه ها نجات بدهد، پدرش جیمی است، که او با همه وجود از او نفرت دارد.
در این فیلم لیام نیسان ناچار شده مراقب بازی خود باشد، چون در برابر خود ادهریس را دارد، که همیشه در فیلم ها با هوشمندی عمل می کند و خیلی راحت می تواند لیام را از درخشش بیاندازد.
فیلم به لیام نیسان تعلق دارد، ولی از همان آغاز تماشاگر هشیار خوب می فهمد که لیام این بار با همبازی شدن با هریس خود را به ریسک سپرده، گرچه تقریبا پیروزمندانه بیرون می آید ولی مسلما او از این ببعد تن به بازی با چهره های توانا چون هریس نخواهد داد.
