1322-46

1456-83

قصه فیلم که یک قصه واقعی است بروی پسربچه ای بنام پپرفلینت می گذرد، درسالهای 1940 زمان جنگ جهانی دوم و درگیری میان امریکا و ژاپن در فیلیپین، پپر همه کار می کند تا پدرش را از صحنه جنگ به خانه برگرداند.
فیلم برخلاف تبلیغات چند ماهه اش بروی یک قدرت مافوق، در حقیقت بروی رویدادهای قابل لمس، نیروی ایمان، پایداری یک پسربچه در مسیری کاملا عادی و دور از قدرت های فوق بشری می گذرد.
جمز بوسبی (مایکل پاپاپورت) یک مکانیک زحمتکش وطن پرست است، که برخلاف میل خانواده بخصوص پسر کوچکش پیر، راهی جبهه ای میشود که شاید بازگشتی نداشته باشد، بدنبال او، پسرش به هر دری میزند، به هر چیز و هرکسی می آویزد تا پدرش را به خانه بیاورد. در این مسیر حوادثی در جریان است، از جمله کشیش (تام ویلکینسن) که پسرک را به ادامه راهش تشویق می کند و باور پسرک به قدرت مافوقی که براثر تلقین یک شعبده باز در خود احساس می کند، حتی مدعی میشود که کوه را جابجا می کند و در برابر چشمان حیرت زده مردم، همه شهر از جمله کوه تکان می خورد، ولی درواقع بدلیل زلزله!
«پپر» با یک دستورالعمل انسانی که کشیش به او داده، در پی انجام خدمات انسانی است، از جمله یاری به یک بیگانه رانده شده در شهر، هاشی موتو (کاری هیورکی تاگاوا) یک ژاپنی مقیم شهر، که مورد نفرت همه است چون در آن روزها جنگ میان امریکا و ژاپن بالاگرفته وهاشی موتو حق حضور در فروشگاه ها و رستورانها را ندارد، ولی پیر با او دوست میشود.
پیر با نیروی ایمان و باور خود همچنان پیش میرود درحالیکه با بدست آوردن زنجیر و کفش بازمانده از پدرش، خانواده او را دفن می کنند او همچنان امیدوار است تا سرانجام روزی پدر از راه میرسد، چرا که جنگ تمام شده است.

1456-84

فیلم از صحنه های احساسی برخوردار است، اشک انگیزاست. درحالیکه تماشاگر انتظار معجزه دارد، پسرک با حرکات و حرفهای خود او را تا پایان با خود می برد، بازی جیکوب سالواتی (پپر) امیلی واتسون (مادر) هاشی تومو( ژاپنی رانده شده) بسیار ظریف، حساب شده وتاثیرگذار است.
برخورد مردم شهر با ژاپنی مهاجر، خشن ودور از انتظار است، حتی زمانی که جنگ با انفجار بمب اتمی و کشته شدن صدها هزار ژاپنی پایان می گیرد، در چهره مردم شهر هیچ عکس العملی دیده نمیشود، همین که سربازان شان ازجبهه بازگشته اند کافی بنظر می آید. اگر فیلم را از دیدگاه پسرک نگاه کنیم، ساده و روان و پراحساس برپایه باورها و ایمان وعشق دنیای پاک او بسیار دیدنی است وگرنه فیلم از نیمه به بعد تا حدی دچار بلاتکلیفی میشود و در نهایت باز هم جاذبه پسرک آنرا نجات میدهد.

1456-85

این باربا «راسل کرو» سلطان گیشه ها در قالب کارگردان روبرو هستیم. با قصه سه سرباز گمشده در جنگ با ترک های عثمانی، در سالهای 1919 که درواقع از سرزمین استرالیا، به جبهه جنگ رفته وناپدید شده اند.
فیلم بر زندگی یک مزرعه دار استرالیائی جاشواکانر(راسل کرو) استوار است که بدنبال مرگ همسرش، در پی یافتن سه پسر نوجوان خود درجنگ با عثمانی ها، راهی ترکیه میشود.
ساختن فیلمی درباره سرزمین دشمن، آنجا که به احتمال زیاد مدفن سه فرزند است بنظر آسان نمی آید، خصوصا در ترکیه، که تعصبات ملی و مذهبی ریشه دارد ولی راسل کرو از همان لحظه نخست کوشیده، رعایت همه چیز را بکند. ضمن اینکه برای پیشبرد کارش، کلی به سربازان ترک و به مردم این سرزمین کردیت میدهد و پسربچه ای راکه به زبان انگلیسی کاملا تسلط دارد، بعنوان سمبلی از نسل جوان ترک، با خود همراه می کند.
«جاشوا کانر» با این سفر تن به یک خطر بزرگ میدهد و راسل کرو می کوشد، این احساس را به تماشاگر انتقال بدهد، ولی بدلیل ملاحظه کاریهای او، و اینکه در لبه تیغ حرکت می کند، زیاد موفق نمی شود، گرچه خیلی از صحنه های جنگی و آرایش فضا و صحنه های آن زمان از زیبایی و هیجان برخوردار است ولی تماشاگر گاه سر درگم است که براستی چه گروه ها، چه حکومت و چه قدرتی بر ترکیه تسلط دارد، از سویی نیروهای جانشین یعنی انگلیسی ها کاملا خشن عمل می کنند، انگار از موقعیت خود، از آینده خود وهم دارند و با دستپاچگی هر حرکت مشکوک و هر اعتراضی را در نطفه خفه می کنند. برخورد و رابطه خانواده اورهان(پسرک ترک) و مادرش عایشه (اولگا) بسیار حرفه ای و طبیعی و مطابق فضای ترکیه تنظیم شده است.
«راسل کرو» همچنان بازیگر توانایی است، همچنان از سلاطین گیشه ها بحساب می آید، ولی هنوز آمادگی کارگردانی را در حد گیشه های بین المللی ندارد، شاید فیلم احساسات استرالیایی ها را برانگیزد، شاید چند جایزه داخلی هم ببرد ولی بدلیل سوژه خاص خود، نیاز بیک کارگردان حرفه ای تر دارد، گرچه راسل کرو زحمت کشیده، وظیفه ملی خود را نسبت به سرزمین خود انجام داده، ولی فیلم قوت کافی بعنوان یک فیلم تاریخی را ندارد درحالیکه فضاسازی فیلم بسیار زیبا و در خور داستان است.
بازی راسل کرو خوب و چون همیشه یکدست، بازی اولگا کوریلنکو و دیلان جورجیادس (اورهان) و دوبازیگر ترک، دلنشین است البته فیلم در ترکیه و استرالیا با فروش بالایی روبرو است، ولی متاسفانه خواسته راسل کرو را در اکران امریکا و کانادا برآورده نکرده است.

1456-86