1322-46

1462-25

معمولا وقتی پشت پرده یک پروژه، استیون اسپیلبرگ نشسته باشد، با خیال راحت می توان به آن پروژه امید بست، همانگونه که فیلم تازه جراسیک پارک با تهیه کنندگی وهدایت اسپیلبرگ، با موفقیت بالایی روبرو شد.
اگر یادتان باشد اولین فیلم از این سری با ابتکار و ذوق وهنر بی پایان اسپیلبرگ 22 سال پیش با نام Jurassic Park با حضور جف گلد بلوم و سم نیل، ناگهان گیشه ها را منفجر کرد و بدنبال آن فیلم The Lost Worldدر سال 1997 رکورد دیگری برجای گذاشت
با وجود آماده بودن پروژه سوم، ساخت آن از سال 2001 به 2015 کشید وکارگردان آن هم با راهنمایی اسپیلبرگ عوض شد و «کالین تروور» جای او را گرفت و باید گفت بحق او در کارش بسیار موفق است. در فیلم جدید، درحالیکه پارک تفریحی و توریستی از حیوانات ماقبل تاریخ با کمک دانشمندان براه افتاده، دایناسورهای غول پیکر در آن رفت وآمد دارند، یکروز براثر اشتباه و کوتاهی برادرزاده ی کلیر همه چیز به هم می ریزد و فاجعه بزرگی اتفاق می افتد، اصرار «کلیر» با وجود احتیاط حرفه ای اوون (کریس پرت) اصرار دارد درهای پارک همیشه باز باشد، حیوانات با آزادی عمل پیش بروند، همین خوش بینی و یک بی احتیاطی، همه چیز را در هم می ریزد.
برخلاف خیلی از فیلم های سریالی، در این فیلم هیچ نشانه ای از جف گلد بلوم و سم نیل نیست و انگار تماشاگر چشم به هر سویی دارد تا آنها را ببیند، فیلم با توجه به سناریوی خوب و پرقدرت کالین تروورو، دیک جانا و اماندا سیلور، استحکام دارد، کارگردانی خیلی خوب انجام شده و همه عوامل سبب شده که  فیلم با فروش خوبی روبرو شود و خبر تازه اینکه هفته قبل کریس پرت و کالین تروورو، قرارداد فیلم بعدی را برای سال 2017 بستند.
فیلم بخاطر صحنه های پر هیجان و بهره از تکنیکهای جدید، موزیک پرقدرت مایکل جیاچینوی دیدنی است و پیشاپیش بدانیدکه اصولا در اینگونه فیلم ها بازیگران نقش مهمی بعنوان هنرمند ندارند و تنها چهره های موفق روز حضور تبلیغاتی دارند.

1462-26

1462-27

فیلم SPY درچارچوب یک فیلم کمدی، با خود امتیازاتی دارد، که آنرا از خیلی فیلم های سبک کمدی جدا می سازد و به آن نمایی حرفه ای تر میدهد، البته تعجب هم ندارد چون کارگردان آگاهی چون پال فیگ دارد، که درکارنامه اش ابتدا سریال های پرطرفداری چون  The Office/ Madmenرا می بینیم بعد فیلم های پرفروشی چون:Heat/ Bridesmaids
همکاری پال فیگ با ملیسا از ابتدا مشکلی ندارد چون ملیسا خود را به او می سپارد، او ستاره ای است، که از فربه بودن خود ابایی ندارد، از اینکه شخصیت اش تندخو، بددهن و تا حدودی احمق باشد، اعتراضی ندارد چون معتقد است یک بازیگر صرفا بخاطر اینکه به شهرت و اعتبار و ثروت رسیده ناگهان نباید خود تعیین کننده قالب هنری خود باشد و کم کم هیچ کارگردانی را قبول نداشته باشد، ملیسا عاقبت چنین بازیگرانی را دیده واینکه ستاره یک بازیگر جوان و موفق، با همین نافرمانی ها غروب می کند. ملیسا در این فیلم نقش سوزان کوپر یک بظاهر کارمند ساده ولی تحلیل گر، سازمان سیا را بازی می کند که ناگهان بیک مامور مسئول مبدل میشود.او را به جنگ مافیای قاچاق مواد مخدر و حتی قاچاق سلاح اتمی می فرستند از سویی نیز باید معمای ناپدید شدن یک مامور خبره دیگر برادلی فاین (جودلا) را کشف کند.در عین حال همه سوءظن ها به سوی یک مامور همه فن حریف دیگر دیک فورد(جیسون استاتهام) نشانه رفته است.
سوزان کوپر(ملیسا) از همان آغاز ورود، خیلی ماهرانه و هنرمندانه در نقش خود جا می افتد، اگر اغراق نباشد، ملیسا خیلی زودتر از آنچه تصور میرود، دو بازیگر اصلی فیلم جودلا و جیسون استاتهام را پشت سرمی گذارد، چون فیزیک و ظاهر ملیسا، در هر زاویه ای، توجه تماشاگر را جلب می کند.
فیلم پیچیدگی های خود را دارد، کم و کسری از فیلم های اکشن ندارد، ضمن اینکه چاشنی کمدی آن، به حد کافی است و تماشاگر را از هر سن و سالی راضی می کند. مهم ترین نکته در مورد ملیسا مک کارتی، لطف و توجه نسل جوان به اوست. که راه آینده اش را هموار می کند، بشرط اینکه بخاطر این موفقیت ها، تن به بازی در هر نقشی ندهد و دستپاچه دستمزد مالی چند میلیونی نشود.

1462-28