1322-46

1500-7

1500-8

در این فیلم تینا فی در نقش یک گزارشگر راهی افغانستان میشود، که مارگوت رابی هم نقش یک همراه و یاری رسان خبری را دارد.
این فیلم کمدی جنگی براساس کتاب خاطرات «کیم پارکر گزارشگر تریبیون» در سال 2011 در ماموریت عجیب اش به افغانستان و پاکستان ساخته شده است. گرچه بیشتر فیلم در نیومکزیکو جلوی دوربین رفته است.
این فیلم برخلاف انتظار تماشاگر نه خصوصیات یک فیلم کمدی را دارد و نه خصوصیات کامل یک فیلم جنگی را، مثل ضرب المثل معروف وقتی آشپز دو تا میشود، آش یا شور می شود یا بی نمک! فیلمی سرگردان است. چرا که دو کارگردان فیلم در پرداخت صحنه ها، در شخصیت سازی ها توانایی کامل نشان نمی دهند. از همان آغاز تینا فی نشان میدهد که برای این نقش ساخته نشده است، یعنی تماشاگر لباس چنین شخصیتی را بر تن او برازنده نمی بیند، شک نیست که تینا بازیگر خوبی است، ولی نه یک گزارشگر شجاع و پرقدرت در قلب افغانستان و در تیررس طالبان.
کتاب کیم پارکر با فیلم تفاوت هایی دارد، ولی اصولا اینکه گزارشگران و فرماندهان در تمام مدت به نوشیدن ویسکی و تکیلا و کشیدن ماری جوانا در افغانستان مشغولند، انگار به تیوانا برای تفریح رفته اند و هیچ حادثه ای، بمبی، انفجاری هم آنها را تهدید نمی کند، کاملا دور از واقع بنظر می رسد.
حضور طالبان در فیلم کمرنگ وبی خاصیت است، حتی زمانی که یک گزارشگر انگلیسی را می ربایند و همه انتظار حوادث عجیب و هیجان انگیزی را دارند، آنقدر قضیه آبکی و با یک حمله به پایان میرسد، آنچنان آدم ها آسان کشته میشوند که شما صدای فریادشان را هم نمی شنوید.

1500-9

1500-10

1500-11

گزارشگر یک رسانه تصویری معتبر در قلب حوادث جنگی افغانستان، فقط به فکر دوست پسرش و بعد پیگیری خیانت او، سپس انتقام از اوست، درحالیکه همکارش (مارگوت رابی) هیچ اندیشه ای جز خوابیدن با گزارشگر، عکاس، افسر، سرباز را ندارد، انگار ماموریت او در همین ها خلاصه شده است.
بی آبرو کردن یک شخصیت سرشناس افغان، بعنوان یک مرد زنباره، آنهم در چنان چارچوب خنده دار و سطح پائین و دور از منطقی، اگر مورد اعتراض نبوده، جای شکر دارد، چون بنظر می آید مقامات سیاسی در افغانستان فقط در اندیشه رابطه جنسی هستند و بس، درحالیکه در اصل این مسئله همه را در بر نمی گیرد و مچ گیری گزارشگر امریکایی با دوربین خود، تهدید کردن این مقام و وادار کردن اش به آزادی گزارشگر، به آغوش گرفتن و بوسه باران کردن، بکلی از چارچوب شخصیت یک گزارشگر حتی در یک فیلم کمدی جنگی هم خارج است.
شخصیت بی پایه و لرزان مارگوت رابی، بعد کارکتر سرگردان و کمرنگ ژنرال امریکایی (بیلی باب تورنتون) با همه قدرت بازیگری اش، سوءاستفاده از نام شان است وحتی تماشاگر در حیرت می ماند، که چرا بخصوص بیلی باب چنین نقشی را پذیرفته ودرحالیکه می توانست حادثه آفرین باشد، آسان از او می گذرند. چون معمولا فیلمسازان به همه اصل کتاب ها وفادار نیستند و با توجه به زبان سینمایی، در آن حادثه آفرینی می کنند.
از دیدگاه خیلی از منتقدین فیلم خاصیت زیادی ندارد درحالیکه می توانست با توجه به شخصیت یک زن گزارشگر آنهم در سرزمینی مثل افغانستان، بسیار پرهیجان و پر از پیام های ویژه، تکیه به حقوق بشر، حقوق زن، عدم حقانیت جنگ در هر سرزمینی، یک فیلم قابل بحث باشد، فیلمی است که با سیستم DVD شاید هزینه هایش را جبران کند. چون از اسپشیال افکت ها هم خبری نیست.

1500-12

1500-13

1500-14

1500-15

1500-16