فیلم جدید بتمن علیه سوپرمن، بدون هیچ تاملی، یک فیلم سرگرم کننده با مشخصه های مدرن، پرهیجان و بهره از اسپشیال افکت ها، موزیک و فیلمبرداری زیبا، اما از بسیاری جهات نیز زیر سئوال می رود برای اولین بار، بتمن وسوپرمن در برابر هم قرار می گیرند که واندروومن هم به آنها اضافه میشود و فیلم در قالب یک اثر سوپر هیرویی جای می گیرد.
فیلم با کشته شدن پدر و مادر بروس وین (بتمن) آغاز میشود، بروس وین که بعدها بعنوان یک میلیاردر با جنایت و جنایتکاران در گاتهام سیتی می جنگند، بن افلک بازیگر این نقش در سال 2003 هم در چنین نقشی با کمی تفاوت ظاهر شده بود و وقتی فهمید قصه تازه بتمن با فیلم های قبلی با شرکت کریستین بیل تفاوت دارد بازی در آن را با اشتیاق پذیرفت درحالیکه دوستداران بتمن، بروی فیس بوک و سایت ها، به انتخاب او اعتراض داشتند، از سویی خود کریستین بیل، بعد از تغییر کارگردان (نولان) حاضر به ادامه کار نشد.
بن افلک در نقش بتمن با سن و سال بیشتر و شاید عاقل تر، برخلاف انتظار پر از خشم است و همین بهانه بدست «لکس لوتر» همه کاره و نابغه (جسی ایزنبرگ) میدهد، تا برای پیشبرد هدف هایش، او را به جان سوپرمن بیاندازد.
نکته مهم اینکه تماشاگر بدرستی نمی فهمد چرا بتمن و سوپرمن با هم می جنگند، با وجود تلقینات و تحریکات همه جانبه، که از سویی سوپرمن را عامل رشد جنایت و حتی حادثه انفجار کاخ سفید می دانند که درواقع به دست لوتر انجام شد ایندو برای لحظاتی دشمن هم می شوند.
البته جنگ بتمن و سوپرمن، آنچنان که در تبلیغات فیلم و هیاهوی اطراف آن آمد، پرحادثه و هیجان نیست، حتی زمان این نبرد، تماشاگر هم زیاد راضی نیست و ناگهان وقتی بتمن می فهمد نام مادر سوپرمن هم مارتا است، دست می کشد! سوپرمن یا درواقع کلارک، که پدر ومادرش او را از سیاره کرپیتونی به زمین روانه می کنند تا جانش را نجات دهند، در اصل به یاری زمینی ها می آید و بعنوان محافظ شهر متروپلیس گمارده میشود و ظاهرا بعنوان یک گزارشگر در یک روزنامه مشغول کار است. عشق زندگی اش لوئیزلین (ایمی ادامز) را از مخمصه ها از جمله در آستانه ترور در یک مصاحبه با رهبر تروریست ها نجات میدهد.
«ایمی ادامز» یک تماشاگر است تا یک بازیگر، چون پیش از آنکه بتواند در حادثه ای نقش داشته باشد، در آخر هر حادثه ای از راه میرسد و می کوشد تا سوپرمن را توجیه کند دستی از نوازش برسرش بکشد.
جسی ایزنبرگ در نقش لکس لوتر، همان بازیگر انعطاف پذیر و زیرک است، ولی راستش را بخواهید در این نقش جا نمی افتد. لباس لوتر به تن او بسیار گشاد است و بازیگر پرقدرت تر و قوی هیکل تر و جدی تری را طلب می کند. ولی او هیچگاه کوتاه نمی آید و می کوشد شانه به شانه بازیگران اصلی پیش برود.
بن افلک بازی خوبی ارائه میدهد و در خبرها آمده که دو فیلم بعدی بتمن را کارگردانی خواهد کرد و بقولی همچنان در این دایره می ماند درحالیکه اسنایدر و فیلمنامه نویسان اش کریس برکو و دیوید اس گویر، در این فیلم خیلی آسان و سست و بی هیجان سوپرمن را می کشند و به خاک می سپارند، درحالیکه هنوز صدها میلیون نفر در سراسر جهان، این اولین سوپرهیروی پرنده و نجات بخش مردم را همچنان دوست دارند و انتظار فیلم های تازه او را می کشند. البته می گویند کارگردان بعدی، بدنبال اعتراضات گسترده، سوپرمن را در فیلم جدید زنده می کند و او را به سر خدمت می فرستد! ولی کشتن و به خاک سپردن یک قهرمان محبوب کودکان، نوجوانان و حتی نسل میانسال، یک ضربه احساسی است، یک اقدام دور از انتظار است، چون هیچگاه در سینما و تلویزیون قهرمانان خوب را اینگونه به خاک نمی سپارند.
طلوع واندروومن در فیلم، امکان حضور یک سوپروومن را در فیلم های بعدی میدهد، گل گدات در نقش پرنسس دایانا(واندروومن) گرچه در این فیلم نقش تاثیرگذاری ندارد، ولی نوید نقش های جدی تر برای او میدهند.
همانطور که اشاره شد فیلم سرگرم کننده است با وجود عدم دریافت نقدهای مثبت از سوی منقدین، با فروش دور از انتظاری روبروست و در همان دو روز آخر هفته، به مرز نیم میلیارد در سراسر جهان رسید ولی در مجموع فیلم چفت و بست فیلم های قبلی بتمن و سوپرمن را ندارد.
