1417-39

1417-40

بخش دوم

 پس از افول دوران شکوفایی سامورایی ها، بسیاری از انها گوشه گیری را انتخاب کردند و برخی نیز وارد خدمات دولتی مانند ارتش و پلیس شدند و یا به زندگی عادی برگشتند.
اما سبک های جوجیتسو متداول شد و مکاتب بسیاری در گوشه و کنار ژاپن اغاز به کار کرد و باید اشاره کرد که بسیار هم مورد توجه و حمایت مردم قرار گرفت. ازمکاتب جوجیتسوی وقت که یاد و نشان از انها هنوز دیده می شود باید به (کیراکو ریو) (تاکنوچی ریو)(یوشین ریو)(تنشین-شیندو ریو)(اراتا ریو)(ریو شیندو ریو)(شیمی ساکا واساتا ریو) اشاره کرد، بنیانگذاز جودو دکتر جیگورو کانو خود در سبکهای کیتو و تنشیین اموزش دیده بود.
دکتر کانو در مقدمه اولین کتاب تاریخ جودو که شاگرد ارشد او (سامیتوما-اریما) نوشته اشاره می کند (چاپ 1908) که اهمیت خاص جودو و تاثیر ان بر فرهنگ ژاپن یگانه خواهد بود، اما خود اریما کمی بیشتر و با جسارت از برتری نژاد نیز اشاراتی دارد، شاید پیروزی جنگ دریایی علیه امپراطوری روسیه که چند سال پیش از نوشتن کتاب یاد شده صورت گرفته بود در این مورد اثر داشته است. در کتاب اریما که در 137 صفحه می باشد سخن از سنت و رابطه ها بین استاد و شاگرد نیز دیده می شود، در بخشی از کتاب می خوانیم که در روزی بخصوص شاگردان برای اساتید خود کیک برنجی می اوردند و از اینکه اجازه یافته اند که شاگرد استادی نامدار باشند خود را سعادتمند می دانند.
اولین مکتب جودو در سال 1882 تاسیس می شود که در یک معبد کوچک بنام ایشوجی بود، که در شهر توکیو ناحیه (ایناری چو) قرار داشت، پس از یک سال مسئولان معبد از کانو خواستند که از انجا نقل مکان کند دلیل را سر و صدای رزمی کاران ذکرکرده بودند. اما نام جودو از روی مکتب (جیکیشین جودو) برداشت شده که یک مکب جوتسو بود، نخست نام سبک کانو کوان سپس کانو کان و بلاخره پس از دو سال کودو کان جودو خوانده شد.  در سال 1952 سازمان بین المللی جودو در پاریس تشکیل شد و فرزند کانو به عنوان اولین رئیس جهانی ان انتخاب شد.
در مورد کاراته هم باید گفت از میان سبک های اکیناواته، کاراته نوین شکل گرفت، تعدادی از افسران نیروی دریایی ژاپن به اکیناوا رفته بودند که مهمان دار آنها از افسران دعوت کرد که به نمایش رزمی بومی اکیناوا بروند، نمایش رزمی همان کاراته بومی بود منتها بشکل اولیه و شاید بتوان گفت خام، رهبریت گروه با (فوناکوشی) بود، پس از نمایش کاراته افسران ژاپنی از فوناکوشی دعوت کردند که به ژاپن بیاید و روند رزم خود را به نمایش در اورد.

1417-41

تا آن زمان هنوز واژه شوتوکان مطرح نبود، فوناکوشی شاعر بود و اشعار خود را با نام مستعار (شوتو) انتشار می داد لذا تصمیم گرفت برای سبک رزمی خود از همین نام بهره گیرد.
از نظر ثبت تاریخی می دانیم فوناکوشی تحت تاثیر اموزش های (آزاتو) بود طبعا بر دانش قبلی خود بخشهایی را افزود و بخشهایی را نیز زدود – و تحول سبک تا به امروز نیز رو به تحول در حرکت است – این مورد در باره تمام سبک ها صادق است.
از سال 1930 کاراته بعنوان یک هنر رزمی در مراکز اموزشی و ارتشی و پلیس ژاپن تدریس می شد، و فرزند فوناکوشی (یوشی تیکا) یکی از ارکان مهم در شناساندن و رسمیت بخشیدن این هنر محسوب می شد.
در دوران جنگ دوم جهانی کاراته بصورت گسترده در ژاپن تمرین می شد و مورد علاقه جوانان کشور بود – در تمام دانشگاه های کشور این هنر شاگردانی داشت که بعدها مسئولیت جهانی کردن آن بعهده همین جوانان بود.
پس از جنگ دوم جهانی و ممنویت تمرین و آموزش هنرهای رزمی در ژاپن چند نفر از بزرگان هنرهای رزمی سعی کردند به عنوان اعتراض در وهله اول و سپس بعنوان توضیح در مورد هنرهای رزمی به فرماندار نظامی امریکا در ژاپن ژنرال مک ارتور بیان کنند که هنرهای رزمی در سازندگی تن و روان و نفس انسانی یگانه است و سنت این روند و روش ریشه عمیق شناخت عرفان خاصی نیز دارد که هنوز غرب با آن آشنایی کامل ندارد – فرزند فوناکوشی یکی از آنهایی بود که با اعتصاب غذا، از مقامات امریکایی برای مجوز تمرین کاراته بمدت یک هفته در جلوی درب ورودی “سازمان بوتو توکای – دای نیپون” کانون هنرهای رزمی ژاپن که در آن روزها محل ستاد ژنرال مک ارتور بود ایستاد.
اما فردی که باعث شد هنرهای رزمی دو باره در ژاپن مجوز تمرین و اموزش بگیرند، (کنشیرو ابه) بود که از قهرمانان جودو ژاپن بود و سالها بعد ایکیدو را به انگلستان آورد و بانی چند سازمان جودو در انگلیس گردید. (کنشیرو ابه) سالها در انگلستان بود، اما پس از یک حادثه که هنگام عبور از خیابانی با ماشین برخورد کرد به ژاپن برگشت و در سن کهولت در جزیره کیوشو، شهر توکوشیما وفات یافت. در انگلستان یک کانون جودو بوجود اورد بنام توکوشیما که هنوز هم فعال می باشد در سازماندهی “بریتیش جودو کانسل” با فرد دیگری بنام آؤتانی که او هم دان هشت جودو بود همکاری داشت.
در زمانی که فوناکوشی کاراته را به ژاپنیها معرفی می کرد، فرزند سوم او (یوش یتکا) نقش مهمی در بیان فلسفه و اهمیت کاراته در زیر ساختار اجتماع ایفا کرد، اما عمر طولانی نداشت و در 40 سالگی وفات یافت (در سال 1945). در سال 1955 انجمن کاراته ژاپن تاسیس گشت و بمرور جهانی شد، دو سال بعد فوناکوشی در سن 88 سالگی فوت کرد.
سبک های کاراته شمار بسیار دارند و هر چند گاهی می بینیم بر تعداد آنها اضافه می شود، روند کلی به اینگونه است که گاهی یکی از شاگردان از شاخه مادر جدا می شود و خود بانی سبکی می شود. اما چهار سبک کاراته بعنوان سبک مادر شناسایی می شوند و جمیع کاتاهایی که در نهاد و کانونهای جهانی مورد تایید است از همین چهار سبک انتخاب شده است، سبک های شوتوکان، واداریو، گوجو ریو، و شیتوریو.
برخی از سبک های کاراته نیز هستند که اهمیت خاص دارند و گاهی مطرح هستند و گاهی به انها توجه کمتر می شود کلاً آنها را جزو خانواده سبک های آزاد می شمارند.  برای نمونه می بینیم (کیوکوشین کا) مجزا و منفرد عمل می کند، برای خود مسابقات جهانی دارد و بانی ان (ماس –اویاما) یکی از اسطوره ای دوران نوین کاراته بود، و یا هنگامی که تیم ملی کاراته انگلستان در دهه 1970 در اوج قدرت می باشد می بینیم که مربی ان استیفان ارنل از همین سبک کیو کوشین است.