متوجه شدم که چقدر زبان مردان با زبان ما فرق می کند و برایم سوال شد که حتما زنان بی شماری این احساس بهشون دست می ده که یک موقعی دارند با همسرشون با فرزند پسرشون با دوست پسرشون یا جنس مخالف صحبت می کنند و احساس می کنندکه دارند فارسی حرف می زنن ولی طرف مقابل داره چینی می فهمه و جواب می ده یعنی اینقدر فاصله هست بین اونچه که داره گفته می شه و اون چیزی که داره شنیده می شه و تعبیر می شه و جواب داده می شه و این خیلی جالب بود برای من که ما نمی دونیم، نمی فهمیم و درک نمی کنیم که زبان درک و فهم و صحبت و شنیدن و دریافت و تعبیر ما با همدیگه خیلی فرق می کنه . زن و مرد دنیا را یک جور نمی بینن و نمی فهمن و چند اشتباهی که به نظرم رسید که زن و مرد در رابطه انجام می دهند، اینها اشتباهاتی هستند که ما زنها در رابطه با مردانمون انجام می دهیم.
اشتباه اول
اشتباه اول ما این هست که این دیدگاه را ما داریم که مردان موجودات بد اخلاق و بی نزاکت و بد رفتاری هستند و این را نمی فهمیم که در مقایسه با مردان دیگر آنها نه بد رفتار و نه بی نزاکت و نه بد اخلاق هستند ولی در مقایسه با زنان دیگر آنها بدرفتار و بی نزاکت و بد اخلاق هستند حالا ما بدرفتاری، بد اخلاقی و بی نزاکتی مردان را که از نظر خودمان آنها را اینچنین می دانیم شخصی می گیریم. یعنی اگر یک مردی یک کاری که ما می خواهیم را نمی کند ما به این معنی می گیریم که اون ما را دوست نداره به ما اهمیت نمی ده به ما بی احترامی می کنه. نمی فهمیم که اون نه داره بی نزاکتی می کنه، نه بد اخلاقی می کنه نه بد رفتاری می کنه، بلکه اون یک مرد هست و اگر داره کاری می کنه به من نمی کنه. این برای این نیست که من بی اهمیتم منو دوست نداره به من داره بی توجهی می کنه. اون یک مرده و داره اون کاری را می کنه که فکر می کنه درسته نسبت به من نمی کنه و جالب اینکه اگر ما یک اشتباهی می کنیم مردا اگر ما فکر می کنیم بد اخلاق و بی نزاکت و بدرفتارن هر چیز اونا خیلی زود می بخشند، از ما خیلی بخشنده ترند و این کارهای ما را به حساب عجیب بودن ما، پر رمز و راز بودن ما، معمای زن بودن ما می گذارند و براشون جالبه که ما همچین موجوداتی هستیم در صورتی که ما آنها را قضاوت می کنیم با معیارهای خودمون که یک مرد باید اینطوری باشه ولی در اصل ما یک مرد را می خواهیم که شکل و ریخت و قیافه و هیبت مردانه داشته باشه ولی نزاکت و ادب و اخلاق یک زن را داشته باشد، یعنی در اصل یک مرد ناقص باشد.
اشتباه دوم
اشتباه دوم ما این هست که تعبیرهای خودمون را از صحبت های یک مرد واقعیت می دونیم یعنی فکر می کنیم اگه اون یه چیزی گفته و من تعبیر کردم که اون منظورش این بوده یعنی اون حتما منظورش این بوده ولی در اصل اینطور نیست. یک مرد اگر می گه که من خسته هستم این نیست که حوصله شما را نداره. خسته هست وقتی یک مرد میگه من گرسنه هستم به این معنا نیست که چون غذای تو خوب نبود من سیر نشدم، به این معناست که هنوز گرسنه هستم. اگه یه مردی می گه پول ندارم به این معنا نیست که می خواد از شما کم بذاره بره خرج مادر و خواهرش بکنه و به شما اهمیت نمی ده. پول نداره. ما همیشه وقتی یه مردی داره حرف می زنه، حرفهای اون را تعبیر می کنیم بعد بر این باور هستیم که تعبیرهای من واقعی هست و اون واقعا منظورش همین بوده.
اشتباه سوم
سومین اشتباه این هست که ما فکر می کنیم وقت مرد به غیر از کار و چیزهایی که ما فکر می کنیم لازم هست بقیش مال ما هست. در صورتی که مردها زندگی را اینطور نگاه نمی کنند. اونها زندگیشون زندگی کامل و پری هست و وقتشون تمام و کمال فکر می کنند که مال خودشون هست و اونها تصمیم می گیرن که وقتشون را چطور بگذرونن نه اینکه حالا که اومدن ازدواج کردن حالا به غیر از کار و یا اون چیزی که ما می دونیم باید انجام بدن بقیش مال ماست و ما باید تصمیم بگیریم این وقت چطور باید صرف بشه. مردها دوست دارند خودشون تصمیم بگیرن که وقتشون را چطور بگذرونن و یکی از اشتباهات زنانی که من می بینم که در اول رابطه انجام می دن با یک مرد این هست که به محض اینکه با یک مرد نزدیک می شن یا در رابطه قرار می گیرند یا حالا دو بار باهاش بیرون رفتن فکر می کنن که اون مرد حالا باید بیاد و برنامه روزانش را با خواسته های اونها تطبیق بده یعنی اون موقعی که اون ها آزادن اون هم آزاد باشه. اون موقعی که اینها می خوان بهشون زنگ بزنه اون هم زنگ بزنه. چندین بار که تکست یا ایمیل می خوان اون بهشون بزنه. هر چند باری که اینها می خوان ببیننش ببینتشون بعد اونها که نمی خوان اون هم نبینه جای دیگه هم نره یعنی این نوع برخورد با وقت یک مرد اشتباه بزرگی هست که ما می کنیم و خیلی به محدوده اون تجاوز میکنیم.
اشتباه چهارم
اشتباه چهارم که خیلی اشتباه بزرگی هست این هست که وسط حرف اونها می پریم و حرف اونها را قطع می کنیم. مثلا یک موضوع خیلی مهمی را ازشون سوال می کنیم بعد تا میان جواب بدن ما می پریم وسط حرفشون صحبتشون را قطع می کنیم بهشون می گیم نه تو منظورت این نیست تو می خوای اون را بگی یا دروغ داری میگی یا من باور نمیکنم، نمیگذاریم حرف بزنن. مردها نسبت به اینکه صحبتشون قطع می شه سه حالت دارن: ما تمرکز حواسشون را از بین می بریم و سررشته کلام از دستشون خارج می شه اینکه عصبانی می شن و وقتی عصبانی می شن سه حالت دارن یا داد می زنن یا سکوت کامل می کنن و یا میخوان بذارن برن یعنی صحبت را قطع می کنن. سومین حالتی که براشون پیش میاد این هست که شروع میکنن بلندتر حرف زدن بعد اونوقت ما بهمون برمی خوره که چرا داری با ما دعوا می کنی و بعد صحبت از یک چیزی که بود میرود در یک چیزی که نبود، و به این صورت هست که ما زنها میگیم که مردها حرف زدن بلد نیستن، به حرف گوش نمی دن، مسائلشون را با ما مطرح نمی کنن، مارا شریک خودشون نمی دونن ولی اشتباه از ما هست که وقتی اونها حرف می زنن ما این احترام را بهشون نمیگذاریم. پس وقتی یک مردی صحبت می کنه، صحبتش را قطع نکنید، بگذارید همه حرفش را بزنه. بعد از اینکه همه حرفهاش را زد و شما گوش کردید و من توصیه می کنم که حتما نوت بردارید که در حال نوت برداشتن حرف نزنید حواستون فقط به نوت برداشتنتون باشه که خیلی با دقت گوش بدین به حرفهاشون، بعد از اینکه حرفهاشون تمام شد مکث کنید و بعد بگید که چیز دیگه ای هم هست؟ ممنونم ازت که اینها را گفتی من می خوام بقیه اش را هم بشنوم اگر چیز دیگه ای هم هست من می خوام بقیش را هم بشنوم. خیلی ممنونم. که اونها تشویق بشن بیشتر باهاتون صحبت بکنند اونوقت ببینید که اونها چقدر دارند که با ما شریک بشن ولی ما هستیم که به اونها فرصت نمی دهیم.
پنجمین اشتباه
پنچمین اشتباه ما زنها این هست که چون خودمون از حواس پراکنده و چند کار انجام دادن در آن واحد برخوردار هستیم، فکر می کنیم که مردها هم توانایی انجام چند کار را باهم دارند ولی نمی خوان به خودشون زحمت بدن، حال اینکه مرد از تمرکز واحد برخورداره برای اینکه شکارچی هست اصل وجودش و باید یک موضوع را تمام کنه و بعد بره سر یک کار دیگه و مثل ما نیستند که حواسشون چند جا کار بکنه و بتونن در عین حال که ایمیل می کنن پای تلفن حرف بزنن، چک بوکشون را بالانس بکنن، نوت بزارن برای یک کس دیگه ای که یک کاری براشون انجام بده حواسشون به غذا هم باشه، به در هم باشه به ماشین هم باشه به چیزهای دیگه هم باشه. زن می تونه یک همچین کاری را انجام بده ولی مرد همچین توانی را نداره. هستند معدود مردانی که می تونن ولی 99 درصد آقایون از این توانایی برخوردار نیستن.
ششمین اشتباه
ششمین اشتباه ما زنها در قبال مردها این هست که این باور که اون به شما بی توجه هست یا توجه نمی کنه یا شما براش مهم نیستین اگر یک مردی داره تلویزیون نگاه می کنه، داره تلویزیون نگاه میکنه. این دلیل نمی شه که شما را دوست نداره. به شما اهمیت نمی ده به شما توجه نمی کنه. اگه داره روزنامه می خونه داره روزنامه می خونه. اگه داره رو کامپیوتر کار می کنه داره رو کامپیوتر کار می کنه. اگه داره با تلفن حرف می زنه داره با تلفن حرف می زنه. مردها هر کاری را که دارند میکنن همون کار را دارند می کنن. این به این معنا نیست که شما را دوست ندارند یا به شما اهمیت نمی دن یا به شما مهم نیستین. این ما هستیم که این را می گیم و بعد خودمون هم باورمون این هست که این واقعیت دارد.
هفتمین اشتباه
اشتباه هفتم و مهمترین اشتباه ما زنها این هست که با کار ، حرفه، درس و یا کلا هر چیزی که برای یک مرد هدف هست یا مهم هست رقابت می کنیم و فکر می کنیم که مثلا اگر مادرش الان مریض هست و مادرش براش مهم هست ما باید با مادرش رقابت کنیم اگر کارش براش مهمه ما باید با کارش رقابت کنیم که ما بشیم مهمتر. اگه درسش براش مهمه ما باید با درسش رقابت کنیم که ما بشیم مهمتر. کلا این رقابت که ما باید اول بشیم در زندگی یک مرد این اشتباه ما زنان هست و این باور که ما جای خودمون را نداریم اگر که ما اول نباشیم.
این هفت اشتباهی هست که ما زنها در رابطه با مرد می کنیم و رابطه های خودمان را خراب می کنیم.
***
