1460-127

1460-128

یک آدم نامعقول

• تا پیش ازنمایش برنامه ی آینده ی فیلم جدیدی «وودی آلن»Woody Allen تقریبا هیچکس از وجود آن با خبر نبود. تا آنکه از آن طریق اعلام شد که فیلم جدید او به اسم «مرد غیرمنطقی» Irrational Man در تاریخ 17 جولای بر روی پرده خواهد آمد.
در این فیلمJoaquin Phoenix «واکین فونیکس» نقش یک استاد فلسفه را بازی می کند که از نظر روانی به هم ریخته است، و نقش مقابل او را «پارکر پوزی»Parker Posey به عنوان معلم همکار1460-130 به عهده دارد، و نقش دانشجوی دختر به «اما استون»Emma Stone واگذار شده است.
وودی آلن که همواره برنامه های فیلمسازی خود را به دور از انظار و گفتار قرار می دهد، این بار حتی با هنرپیشگان فیلم جدیدش نیز همین روش را اعمال کرده بود. به عنوان
مثال«پارکر پوزی» فقط بیست صفحه از فیلمنامه را در اختیار داشت که مختص بازیگری خود او بود.

وی در این باره می گوید: «من حتی نمیدانستم فضای عمومی فیلم چگونه است تا خودم را در آن قالب جای بدهم. و نمی دانستم که رابطه بقیه ی شخصیت ها با من، و تصورات آنها ازمن چگونه است…»
در چنین وضعیتی او می بایست فقط به راهنمایی های کارگردان و همبازی مردش
1460-129 تکیه کند، و واقعیت این است که تجربه بازیگری فونیکس به او کمک بسیار کرد.

پارکر می گوید «نحوه ی بازیگری فونیکس، بازی فی البداهه و لحظه یی است، و من از اینکه توانستم در کنار او به چنین روشی دست پیدا کنم، واقعا راضی هستم.»
جالب اینکه نخستین چیزی که به مطبوعات درز کرد، حضور و بازی فونیکس در فیلم جدید وودی آلن بود، نکته یی که وودی از آن اصلا خوشحال نبود.
پارکر می گوید: «هنگامی که وودی با من تماس گرفت و با یکدیگر ملاقات کردیم، او گفت:«ما در این تابستان فیلمی خواهیم ساخت» و من گفتم:«بله، می دانم! در روزنامه ها خواندم که فونیکس در فیلم جدید شما بازی می کند!» و وودی گفت: «نه واقعا» شاید در آن لحظه حتی فکر کرده بود که هنرپیشه اش را عوض کند، اما بعدا فیلم، به همان ترتیب ساخته شد.
براساس آمار…
• … وودی آلن:1460-131
– 46 فیلمش را خودش کارگردانی کرده است.
– آخرین سالی که اصلا فیلمی نساخت، سال 2007 بود.
– مجموع نامزدی او برای دریافت جایزه ی اسکار 24 بار بوده است.
– تعداد اسکارهای برنده ی او 4 عدد است.
– و مجموع فروش فیلم های او فقط در امریکا به 575 میلیون دلار سر می زند.

1460-132

گریس و فرانکی

• واقعیت این است که همواره نقش های خوب و مناسبی برای زنانی که در مسیر کار هنرپیشگی خود به سن های بالاتری رسیده اند، وجود دارد.
این بار«مارتا کافمن» (تهیه کننده ی مجموعه یFriends ) و «هوارد موریس» (تهیه کننده ی مجموعه ی Home Improvement) دست به دست هم داده اند تا مجموعه ی جدیدی را موسوم به Grace And Frankie «گریس و فرانکی» به تماشاگران عرضه کنند- که در حسن کار این دو تهیه کننده و ظریف بودن موضوع های مورد توجه آنان شکی نیست، بخصوص که برای دو هنرپیشه ی اول از«جین فاندا»Jane Fonda و «لیلی تاملین» استفاده کرده اند.
این دو نفر نقش دو زن تنها شده یی را بازی می کنند که شوهران آنها (با بازی «مارتین شین» و «سام واترستون») به اتفاق فرار کرده اند وهمسران خود را مبهوت این همجنس گرایی خود باقی گذارده اند! عکس العمل دخترهای یکی از این دو زن قبل از هر چیز این است که: ما به بچه های
خودمان در این باره چه توضیحی بدهیم؟!

تهیه کننده ها یکبار دیگر از یک موضوع باب روز استفاده کرده اند مبنای کمدی و شوخی های مجموعه ی خود را بر آن قرار دهند. مثل محیطی
1460-133که این دو زن به یکدیگر یادآوری میکنند که پس هنگامی که این دو شوهر مشغول ساختن بستنی بوده اند، احتمالا به کارهای دیگری نیز دست می زده اند!… و فضای این نوع شوخی، درواقع در جاذبه ی بازیگری دو هنرپیشه ی اول آن (فاندا وتاملین) شکل می گیرد.

این مجموعه در سیزده قسمت از Netflix پخش می شود.

گفت وگو
• سی و پنج سال پیش جین فاندا و لیلی تاملین برای نخستین بار در کنار هم قرار گرفتند تا در فیلم «از 9 تا 5» بازی کنند. فیلمی درباره ی زنانی که شاغل بودند و کار اداری داشتند. این فیلم یکی از فیلم های پرفروش سال 1980 بود.
و اکنون اگر به مناسبت بازی در این مجموعه به ملاقات آنان می روید، انتظار دیدن دو زن پا به سن گذاشته یی را نداشته باشید که در حال خوردن سوپ و سالاد، عکس نوه های خود را به یکدیگر نشان می دهند…
– پس از پایان بازی در فیلم «از 9 تا 5» آیا برنامه ی ناهار هفتگی در پایان هفته را با هم ادامه می دادید؟
لیلی- چطوری؟ جین که هیچوقت در شهر نیست!
جین- این حرف درست نیست….
لیلی- راست می گوید. دلیلش اینکه هنوز هم من به او تلفن می زنم و در دو سوی خط با هم ناهار می خوریم!
شنیده ایم دیدار شما دو نفر فقط هنگامی صورت می گرفت که باید جایزه یا تقدیرنامه یی را به یکدیگر می دادید!
لیلی- بگذارید دلیلش را من به شما بگویم، در هر جایی من فقط 15دقیقه ی اول را می توانم حاضر باشم وبعد حتما باید بروم!…
– شما جین ، اولین باری که لیلی را دیدید به یاد می آورید؟
جین- کاملا. در همان زمانی که من درحال خواندن فیلمنامه ی «از 9 تا 5» بودم، به تماشای نمایش Appearing Nigtely در برادوی رفتم، و وقتی لیلی را بر روی صحنه دیدم، با خودم گفتم این دختر حتما باید در فیلم ما باشد. همان موقع در فکر اضافه کردن «دالی پارتون» در فیلم نیز بودم. صدای او را از رادیو شنیده بودم و مسحورم کرده بود… باید اضافه کنم که تقریبا یک سال طول کشید تا این دو نفر موافقت خود را برای شرکت در آن فیلم اعلام کنند!
– آیا تهیه ی آن فیلم جزء مشکل ترین کارها بود؟
جین – مسلما. اما الان خیلی مشکل تر است. بخصوص اگر دو زن پا به سن گذاشته بخواهند در فیلمی بازی کنند! در ضمن شما باید فیلم جدید لیلی را به بینید، فیلم Grandma را. او به قدری خوب بازی کرده که من حسادت می کنم!
لیلی- آخ، عزیزم!
– هرگز فکر می کردید که در تلویزیون بازی کنید؟
لیلی- چرا نه؟ یادتان باشد که فیلم سینمایی عمر کوتاهی دارد وزود تمام می شود!
– رابطه ی این دو زن را در صحنه چگونه در می آورید؟
لیلی- کاملا به درون نقش های خود فرو میرویم. من واقعا «گریس»هستم و«فرانکی» هم در قالب جین واقعا وجود دارد.
– در باره همبازی های مردتان چه می گوئید؟
جین- یکی از بزرگترین موهبت ها، همبازی بودن با هنرپیشه های حرفه یی است، در این فیلم چهره ها و نمودهایی از «مارتین شین» و«سام واترستون» دیدیم، که پیش از آن هرگز نمی شناختیم.
– هرگز فکر کرده یید که در برنامه ی «رقص با ستاره ها»Dancing with The Stars شرکت کنید؟
جین- بگذارید به شما بگویم هنگامی که یک هنرپیشه ی زن قدیمی قبول می کند که در برنامه ی رقص شرکت کند، واقعیت این است که دوران کاری او دیگر تمام شده است. و من حتی با پنج میلیون دلار دستمزد هم حاضر به انجام این کار نیستم.
• در خبر است که از هم اکنون فصل دوم این مجموعه درحال تدوین وآماده شدن است تا بزودی جلوی دوربین برود.

1460-134

در انتظار صلح

• «ویلی نلسون»Willie Nelson در سن 82 سالگی هنوز پرکارترین آهنگساز و تصنیف ساز است، هنوز در فیلم ها بازی می کند، و همچنان حرف برای گفتن دارد، هفتمین کتاب او موسوم به «قصه ی درازی است» It’s A Long Story اخیرا انتشار یافته است…
برای یافتن و دیدار ویلی نلسون در تگزاس راه های مختلفی وجود دارد، از طریق جاده های ایالتی جنوبی و شهر «ابوت»، کنار خط آهن می توان به محل تولد و1460-135 رشد دیلی راه یافت، جایی که وی در دوران نوجوانی فوتبال بازی می کرد، با پنبه چینی در مزارع پنبه پول در می آورد و در تالارهای رقص محلی، موزیک می نواخت.
و یا اینکه در شهر «آستین» در بولوار نلسون در نزدیکی یک ساختمان عظیم دولتی، از مجسمه او با چشمان نیمه بسته اش دیدن کرد. اما راه اصلی این است که سی مایل به طرف غرب این منطقه رفت تا به شهرک کوچکی به اسم Luck «لاک» رسید، شهر «لاک» شبیه شهرک هایی است که در فیلم های وسترن وجود دارد، و علت اصلی وجود آن، فیلم «بیگانه ی مو قرمز» است که در سال 1986 ساخته شد و مجموعه یی از کلیسا، زندان، و کافه را پدید آورد، و اکنون ویلی به اتفاق تعدادی از دوستان و همکارانش هرازچندگاه بر صحنه ی چوبینی که به همین علت به وجودآمده، برنامه یی اجرا می کنند.
در آنجا ویلی، در داخل اتوبوس مخصوص برنامه های دوره یی خود، زندگی می کند…
کتاب «قصه ی درازی است» درواقع پنجمین کتاب از کتاب های خاطرات او بشمار می رود، و ویلی در این باره می گوید: «به گفته ی حسابدار من، پول زیادی بابت این کتاب به من داده اند، اما این چیزی نیست که موجب سعادت من باشد، مگر آنکه بدانم آن پول برای دیگران هم فایده یی دارد.
ویلی می گوید: «وقتی من بزرگ می شدم، تمامی زندگی من فقط موسیقی و کلیسا بود. من هر یکشنبه به کلیسای متودیست های آبوت می رفتم، و هر هفته برنامه ی جدیدی برای اجرای موسیقی داشتیم. نخستین آهنگی که اجرای آن را فرا گرفتم، آهنگ Amazing Grace بود.»
در دوران دبیرستان، هنگامی که ویلی 12 سال داشت، شش مایل دورتر از آنجا به شهر کوچکی به نام «وست» راه پیدا کرد که مملو ازکافه و تالارهای رقص بود، و وی نواختن پولکا با گیتار را در آنجا آغاز کرد. در آن لحظه یک هفته کار او برای پنبه چینی 15 دلار بود، درحالی که یک شب اجرای موسیقی 10 دلار نصیب او می ساخت…
در نتیجه وقتی پدر بزرگ و مادربزرگش، که از او نگهداری می کردند، میبینند او به نوازندگی در سالن ها می پردازد و درآمد بیشتری دارد، به او اجازه دادند که کار هنری خود را دنبال کند. اما برغم موفقیت در آن مناطق و محبوبیت درمیان دختران جوان، هنوز فاصله ی زیادی تا شهرت وجود داشت.
در پایان دبیرستان، و در حالیکه در سن 20 سالگی ویلی پدر شده بود، وی شروع به سفر و اجرای برنامه در شهرهای مختلف تگزاس، کالیفرنیا، اورگان، و واشینگتن کرد. و در عین حال برای امرار معاش به هر کاری دست می زد، از فروش کتاب های دایرة المعارف گرفته تا جارو برقی، و همزمان حاضر بود تصنیف های خود را به هر خواستاری بفروشد.
درحالیکه اولین ازدواج او در آستانه ی شکست بود، وی درمورد موفقیت اعتقادات دیگری داشت. به گفته ی خودش: «موفقیت برای من آن اولین باری بود که پس از اجرای آهنگ 10 دلار به دست آوردم، و مطمئن بودم که از آن به بعد نیز همواره موفق خواهم بود».
اما ویلی برای آهنگ های بعدی اش خیلی بیش از آن به دست آورد، از جمله آهنگ معروف Crazy که همچنان جزء کلاسیک های موسیقی Country بشمار می رود.
در اوایل سال های 70 ویلی عاقبت قالب دلخواه خود را پیدا کرد، از چارچوب مرتب و تر و تمیز قبلی بیرون آمد، موهایش را بلند کرد وبه اتفاق «هنک ویلیامز» به اجراهای دوره یی موسیقی در شهرهای امریکا پرداخت. وهمزمان یک موسسه ی ضبط و پخش مقتدر موسیقی در نیویورک برای خود پیدا کرد، و از آن لحظه به بعد تبدیل به یکی از چهره های فعال اجتماعی و سیاسی شد- که در این آخرین کتاب او به تمامی این جزئیات پرداخته است.
از جمله کارهای جدید ویلی، بازی در فیلم «در انتظار معجزه» است، و نیز یک آلبوم جدید با «مرل هگارد».
وقتی از ویلی نلسون پرسیدند در زندگی بعدی (که اوبه آن اعتقاد دارد) چه زمانی را دوست دارد که به این دنیا برگردد، جواب داد: «می گویند بعد از همه ی جنگ ها، عاقبت یکهزار سال صلح بر دنیا حکومت خواهد کرد. آن موقع است که دوست دارم من هم برگردم…».