1429-94

1429-88

نویسنده ای درحال افول

• پس از تماشای بازی Jason Schwartzman «جیسون شوآترزمن» در فیلم «گوش کن فیلیپ» Listen up Philip در نقش شخصیت اصلی داستان، امکان ندارد که تماشاچی بتواند هنرپیشه ی دیگری را به جای او تصور کند که بتواند تا این اندازه خودخواه و خودبین باشد و به هیچ مبادی واصولی پابند نباشد. سئوال این است که جیسون در زندگی واقعی اش چه نوع آدمی است؟ و اگر کاملا خلاف این صفات را داراست، در نتیجه بازی او در  فیلم «گوش کن فیلیپ» شایسته ی اخذ جایزه ی اسکار است.

1429-89

در این فیلم به کارگردانی «آلکس راس پری»، جیسون در نقش «فیلیپ لوئیس فریدمن» یک نویسنده ی نیویورکی ظاهر می شود که زمانی، امید زیادی برای او پیش بینی شده بود، اما اکنون آخرین کتاب او با بی اعتنایی کامل روبرو شده است.
پس از آنکه وی فعالیت های تبلیغاتی برای معرفی کتابش را رد می کند، به دعوت یکی از دوستانش (با بازی «جاناتان پاریس») قبول می کند که به یک ایالت شمالی برود، و در کلبه ی کوهستانی او، نوشتن کتاب جدیدی را آغاز نماید.
دراین کار، وی دوست دخترش (با بازی درخشان «الیزابت ماس») را پشت سر می گذارد و عازم نقطه ی معهود می شود. اما در آنجا نیز او خود را تیره بخت می یابد، بخصوص که مشکلات مالی خود را نشان داده است، و در نتیجه با بی میلی ناچار میشود در کالج محلی به تدریس نویسندگی ادبی بپردازد.
فیلم، هرچند که سرگرم کننده است، اما خنده آور نیست. و تلخی های موجود در آن همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد. کار فیلمبرداری با دوربین روی دست به وفور وجود دارد و قصه به روانی پیش می رود. اما نکته ی اصلی همانا انتخاب هنرپیشه ی اول برای ایفای نقش نویسنده است که مهمترین امتیاز فیلم بشمار می رود و فیلم را به راحتی به سطح بالا می کشاند.

فستیوال های کوچک
در قدردانی از یک هنرپیشه

• در آغاز ماه اکتبر«کوئنیتن تارانتینو» تصمیم گرفت شخصا برنامه ریزی های «بورلی سینما» در لوس آنجلس را به عهده بگیرد. وی این تالار را هفت سال پیش خریداری کرده بود و تمامی هدف و برنامه ی او این بود که این سینما را به نمایش فیلم های 35 میلی متری اختصاص بدهد وی در این باره می گوید: آنچه این روزها به نمایش در می آید، به صورت Digital انجام می گیرد، اما فیلم های انتخاب شده برای این سینما، قطعا فیلم واقعی و ساخت اصلی است.

1429-90

وی برای شروع یک ماه آزمایشی در کار نمایش فیلم در این سینما، در قدردانی از کار سینمایی «استیو مک کوئین»، پنج فیلم از او را برای نمایش انتخاب کرده است، از جمله فیلم جنایی «گریز» محصول 1972. داستانی از درون زندان در فیلم «پاپیون» (1973) و «دشمن مردم» (1978)
از این کارگردان سئوال شد علت انتخاب فیلم های مک کوئین برای آغاز این فعالیت سینمایی چه بوده است. مجموعه یی از جواب های او، موقعیت آن هنرپیشه را برای این کارگردان توجیه می کند…
-از مک کوئین باید به عنوان هنرپیشه ای که به اندازه ی لازم از او قدردانی نشده یاد کرد. وی یکبار به خاطر فیلم «دانه های شن» (1966) نامزد دریافت جایزه ی اسکار شد، اما موقعیت او خیلی بیش از این ها بود. فیلم «پاپیون» و بازی او را در برابر داستین هافمن به یاد بیاورید.
– خونسرد بودن و Cool بودن مک کوئین در فیلم «بولیت» (1968) آنقدر زیاد است که من هیچ چیزی از آن داستان را به یاد ندارم، با آنکه فیلم را شش بار دیده ام! بازی مک کوئین هر چیز دیگری را تحت الشعاع قرار می دهد.
– «سام پکین پا» کارگردان افسانه ای و خارج از خط معمولی هالیوود، دوبار مک کوئین را برای بازی در فیلم هایش انتخاب کرد، برای «جونیور بانر» (1973) و «گریز». بازی او در این دو فیلم، نمایشگر رابطه ی این هنرپیشه با کارگردانش در حد یک هنرمند بود.
– حتی در فیلم پر از هنرپیشه ی «فرار بزرگ» (1963) درباره ی فرار از اردوگاه اسیران جنگی، مک کوئین یک سر و گردن خودش را بالاتر از بقیه نشان می دهد. وی در حد سلطان Cool نشان می دهد که چگونه کوچکترین اهمیتی برای مقامات تعیین کننده قایل نیست، حتی اگر آن مقامات، فرماندهان نازی باشند.
– بیشترین میزان جذابیت مردانه ی مک کوئین را در فیلم «گریز» باید پیدا کرد. او در برابر «الی مک گرا»، بیشترین میزان سکسی بودن در یک فیلم را نمایش داده اند. ناگفته نماند که پس از پایان فیلمبرداری آن فیلم، هر دو همسران خود را رها کردند!
– مک کوئین ازجمله یاغیانی بود که در زندگی واقعی اش نیز به همان کارهای فیلم هایش دست می زد، از رانندگی با موتورسیکلت گرفته تا رانندگی اتومبیل های مسابقه ای. بعلاوه وی در خیلی موارد می توانست با دیگران بد ادایی کند، اما این اداهای کوچک را همه به راحتی پذیرا می شدند. به همین دلیل است که قطعا می توان گفت: استیو مک کوئین دیگری درعالم سینما وجود ندارد…

1429-91

• «جین ویا نوئوا» شخصیت  مجموعه ی جدید تلویزیونی موسوم به Jane The Virgin «جین باکره» در واقع هیچگونه شباهتی به شخصیت های دیگر مجموعه های تلویزیونی با شرکت یک اسپانیش ندارد، او مامور پلیس نیست، یک زن سکسی نیست، یک آشپز نیست، با پوشیدن لباس های تنگ برجستگی های بدنش را به نمایش نمی گذارد، و زبان انگلیسی را با لهجه ی غلیظ صحبت نمی کند.

1429-92

اینها همه دلایلی بودکه «جینا رودریگز» بازی در این نقش را قبول کند که به گفته ی او از هر نقش دیگری در تلویزیون درباره زنان لاتین، به حقیقت نزدیک تر است.
درواقع این مجموعه درباره ی وزن و شکل و نحوه ی حرف زدن او صحبت نمی کند، بلکه وفتی داستانی را تعقیب می کند که به اندازه ی کافی عجیب می نماید.
جین بیست و چند ساله، سعی بر آن دارد که در رشته ی معلمی فارغ التحصیل شود، و تا زمان ازدواج، باکره باقی بماند. اما همه ی این برنامه ریزی ها وقتی به هم می ریزد که جین در می یابد از طریق یک تلقیح مصنوعی، حامله شده است!
جینا دراین باره می گوید: نکته ی خنده آور در این است که من مدت زمانی با مرد جوانی دیدار و معاشرت می کردم که مایل بود تا زمان ازدواج باکره باقی بمانم. و حالا من خودم چنین نقشی را بازی می کنم.
جینا رودریگز پس از خاتمه ی دوران آموزش تئاتر در دانشگاه نیویورک در مجموعه هایی مثل «نظم و قانون» و «زنان ارتش» نقش های کوتاهی به عهده گرفت، تا سال 2012 که در Filly Brown شرکت کرد و این فیلم در فستیوال «ساندنس» موفقیت به دست آورد و نقطه ی تغییر مسیر کاری جینا شد.
پس از آن وی پیشنهادات متعددی دریافت کرد اما هیچکدام را مطابق میل و طبع خود نیافت، تا آنکه مجموعه ی «جین» پیش آمد. وی در این باره می گوید: خوشحالم که تا پیش آمدن نقش دلخواهم صبر کردم. زیرا این سفری است که وقتی شروع بشود، ممکن است یک عمر ادامه بیابد. پس بهتر آنکه با فکر و تامل انتخاب، و آغاز شود.
این مجموعه دوشنبه ها ساعت 9 شب از کانال 5 پخش میشود.

1429-95

مرد استثمارگر،
زن شگفت انگیز

• «زن شگفت انگیز»Wonder Woman  قرار بر این بوده که در نقش یک پرنسس جنگجو ظاهر شود، اما  امروزه او را به یک زن خوشگل و سکسی تبدیل کرده اند.

1429-93

در فیلم «بتمن علیه سوپرمن» زک اشنایدر کارگردان، با  انتخاب Gal gadot «گل گدوت» این سئوال را پیش می آورد که آیا یک مدل میان باریک وخوش اندام می تواند نمایشگر زنی با نیروهای فوق انسانی باشد؟
«جیل لپور»Jill Lepore نویسنده مجله «نیویورکر» اخیرا کتابی انتشار داده است با عنوان، «تاریخچه ی سری زن شگفت انگیز» The Secret History Of Woman  که به چند و چون این شخصیت و چگونگی خلق شدن آن، و نیز به زندگی خصوصی خالق آن پرداخته است که در این چارچوب، کامل و بی نقص به نظر میرسد.
«ویلیام مولتون مارستون»خالق داستان های «زن شگفت انگیز» درواقع کسی بود که به برتری چنین مرد اعتقاد کامل داشت، و نه تنها این، بلکه وی در زندگی با همسر و معشوقه ی خود در یک خانه، به روش چند زنی نیز عمل کرده بود… و این آدم خالق داستان زنی بودکه در راه برقراری عدالت دارای قدرت های مافوق انسانی بود! و این همه در زمانی اتفاق می افتاد که جنبش طرفداری از حقوق زنان به شدت پا گرفته و هواخواهان زیادی به دست آورده بود.
مارستون مثل قهرمان داستانش، در کارهای اجتماعی از هویت های جعلی استفاده می کرد و هرگز نگذاشت که مردم از زوایای مخفیانه ی زندگی خصوصی اشت با خبر بشوند.
مارستون که دراختراع دستگاه دروغ سنج دست داشت. خودش دروغگوی بزرگی بود. از جمله معشوقه اش «الیوبایرن» را به عنوان یک خویشاوند نزدیک به همه معرفی می کرد. وی در ظاهر می گفت که زنان از نظر روحی قوی تر از مردان هستند، اما در عین حال اضافه می کرد که لذت و ارضای زنان، در فرمانبرداری و اطاعت است.
اگر به داستان های «زن شگفت انگیز» نگاه کنید، این زن دایما به بند واسارت در می آید. که این امر از علاقه ی  مارستون به بردگی و برده داری شکل می گیرد.
درحالی که مارستون از فعالیت های تحقیقاتی و ادبی همسرش الیزابت هالوودی نهایت بهره برداری را میکرد، و از هر دو زن برای قهرمان داستانش الهام می گرفت، در همان حال سعی بر آن داشت که جلوی فعالیت های اجتماعی الیزابت را بگیرد. معذالک الیزابت موفق شد مقام یک تدوین گر را در یک موسسه ی انتشاراتی به دست آورد- و این امر در زمانی بود که  زنان از  فعالیت های خارج از خانه مانع می شدند.
نویسنده سپس اشاره می کند که چگونه هر دو زن به اتفاق مارستون در دادگاه های مخصوص و مخفیانه ی آموزش جنسی شرکت می کردند و از این همه، مارستون، در تکامل جنبه ی مختلف شخصیت قهرمان داستانش استفاده می کرد.
پس از مرگ مارستون، الیزابت که با بایرن در همان خانه باقی مانده بود، مشاور ادبی یک مجله شد، و جمله ی معروف «زن شگفت انگیز» برای ریاست جمهوری، ساخته ی اوست که حکایت از آرزوهای باطنی او دارد.
به نظر می رسد که سرگذشت خانواده ی سه نفره ی مارستون، یک موقعیت کامل برای تجزیه و تحلیل های روانکاوانه است، اما در کتاب جیل لپور، در حد یک گزارش واقعی و جذاب، سعی بر آن شده که تمامی نکته های تاریک این زندگی مورد بررسی قرار بگیرد. بخصوص که همه چیز در لحظه ای از تاریخ اتفاق می افتد که جنبش های حفظ حقوق زنان به وجود آمده و با سرسختی برسر پا ایستاده بود.