1666-33

1666-34

فیروزه خطیبی

برنامه امسال “جشن سینمای ایران ” که چون چند سال گذشته به همت “آرشیو فیلم و تلویزیون دانشگاه لس آنجلس” و با حمایت “بنیاد فرهنگ” – یک نهاد فرهنگی غیرانتفاعی، غیرسیاسی و غیرمذهبی – در تالار “بیلی وایلدر درمحل موزه “همر” این شهر برگزارمی شد، درآخر هفته گذشته با حضور “پیمان معادی” سینماگر ساکن ایران و نمایش چند اثر سینمایی برجسته و تاثیر گذار کارخود را به پایان رساند.
جشن سینمای ایران که دراواخر ماه اپریل با نمایش فیلم “تهران: شهرعشق” کار خود را آغاز کرد، درآخرهفته گذشته با نمایش فیلم “بمب: یک عاشقانه” اثر پیمان معادی، نویسنده، کارگردان وبازیگر برنده جایزه، مستند بلند “بخت پریشان” ساخته سحر خوشنام درباره نقش زن در سینمای ایران قبل از انقلاب و دو اثرکلاسیک و بتازگی ترمیم شده سینمای ایران ، مستند شاعرانه “خانه سیاه است”، ساخته فروغ فرخزاد و فیلم داستانی “خشت و آینه” ساخته ابراهیم گلستان، چیدمان ویدیویی”آغاز فصل سرد”از سوسن دیهیم، هنرمند اجرایی ساکن لس آنجلس وبررسی فیلم فروغ در رابطه با شعر او به همراه دکتراحمد کریمی حکاک – نویسنده، پژوهشگر و مترجم آثار فروغ به پایان رسید.
پل ملکوم، مسئول گزینش و کیوریتور فیلم های “جشن سینمای ایران” در رابطه با گزینش چیدمان های ویدیویی سوسن دیهیم برای بخش آخربرنامه های امسال می گوید: “تماشای چیدمان های ویدیویی سوسن دیهیم همراه با خوانش پرقدرت اشعار فروغ فرخزاد با ترجمه هایی از احمد کریمی حکاک، به تماشاگران اجازه داد تا بتوانند صدای ادبی فروغ فرخزاد را بدون واسطه دریافت کنند. با این امید که تماشاگر بتواند درک بیشتر و بهتری از محتوای فیلم “خانه سیاه است” فروغ داشته باشد. ازطرفی دیگر چیدمان های ویدیویی سوسن دیهیم دارای جلوه های بصری بی نظیری هستند که ریشه در یک عمر اشتغال فکری او با آثار فروغ دارد و بنابراین به همان سنت یا تجربه هنری که در “خانه سیاه است” بکارگرفته شده تعلق دارد. درواقع هردو هنرمند کوشیده اند زبان ادبی را به زبان تصویری ترجمه کنند.”

1666-35

فیلم هایی با تم عشق، تنهایی وشرایط انسانی دیگر

اغلب فیلم های برگزیده “جشن سینمای ایران” امسال از تم های عاشقانه و شرایط انسانی برخوردار بود. فیلم “تهران: شهر عشق” ساخته علی جابرانصاری،که در شب گشایش برنامه با حضور این کارگردان ساکن انگلستان اکران شد با طنزظریفی که درساختار داستانی آن به کارگرفته شده، بیننده را ازهمان لحظات اول تماشای فیلم افسون می کند. داستان فیلم درباره زندگی ملال آورروزانه سه شخصیت اصلی ودرون گراست که بطور موازی حرکت می کند. یک زن منشی انستیتوی زیبایی بدنبال عشق، یک آوازخوان خجالتی مذهبی که رفته رفته تغییر شغل می دهد و آهنگ های شاد می خواند و مرد ورزشکاری که در باشگاهی، مربی پرورش اندام است و تماشاگرازطریق اشارات سرپوشیده و ظریف کارگردان، به تدریج به علاقه بیش از اندازه او به یکی دیگر از ورزشکاران پی می برد. این سه نفر وجوه مشترک بسیاری دارند و تماشاگر با تک تک آنها همدردی می کند. فیلم با تهیه کنندگی بابک جلالی، فیلمساز ساکن بریتانیا توانسته مورد توجه پخش کنندگان سینمای “هنر و تجربه” اروپا نیزقرارگیرد. “تهران: شهر عشق” درواقع داستان “عشق های پنهان آدم های خوش قلب و زود باوراست که راحت خود را رها می کنند تا فارغ از درگیری های روزمره، برای لحظاتی یک ایده آل را زندگی کنند. درنهایت همگی آن ها با هم اما جدا جدا در اتوبوسی به سوی مقصدی نامعلوم درحرکت اند و تماشاگر دوست دارد به منزل مقصود برسند.”

1666-37

امسال “پیمان معادی” برای دومین بار به عنوان بازیگر، نویسنده و کارگردان با دومین اثر سینمایی خود “بمب: یک عاشقانه”با بازی لیلا حاتمی میهمان “جشن سینمای ایران” بود. آقای معادی درجلسه پرسش وپاسخ پس ازاکران فیلم به تماشاگران گفت که از 10 سال پیش به فکر ساختن این فیلم بوده است : “می خواستم یک فیلم پرخرج با جلوه های ویژه درباره عشق و شرایط انسانی بسازم. فیلمی واقع گرا از زمان جنگ با همان شکل و شمایلی که امروز دیگر درخیابان های تهران نمی بینیم. ایده اصلی فیلم هم ماجرای عشق پسربچه ای است که درپناهگاه زیرزمینی خانه شان عاشق دختر همسایه می شود. البته داستان از اینجا شروع می شود و به نبود گفتمان بین آدم ها می انجامد که درد امروز ماست چرا که هیچکس با دیگری گفتگونمی کند. حتی دولت ها هم با هم حرف نمی زنند. “
فیلم، نگاهی است متفاوت به حوادث بمباران سال های جنگ ایران وعراق در زمینه موسیقی “النی کاریندور” – خالق قطعات درخشان فیلم های آنجلوپولوس، کارگردان فقید یونانی- با نگاهی شاعرانه به جنگ و مفاهیمی چون مرگ و نا امیدی. فیلم هم چنین نگاهی کنایه آمیز و طنزآلود به وضعیت تعلیم و تربیت بچه های آن دوران وتقابل نسل ها و دیدگاه ها دارد و شاید می کوشد تا رگه هایی از اجتماع امروز ایران را هم درفضای همین مدرسه به نمایش بگذارد.” جامعه ای با ذهن مشغولی شعار نویسی که می کوشد از دل فضای تلخ اجتماعی که در آن قرار گرفته بعنوان نسلی جدید قدم به جلو بگذارد، گفتمان و دیالوگ ایجاد کند و دراین راه پسر بچه عاشقی را به عنوان نماینده خودعرضه می کند تا شخصیت اصلی فیلم از طریق او متحول شود.”

1666-36

یکی از فیلم های درخشان آخرهفته پایانی “جشن سینمای ایران” مستند بلند و پژوهشی “بخت پریشان” ساخته جسورانه سحرخوشنام فیلمساز ساکن ایران و نگاهی به کیفیت حضور زنان و نقش آن ها درسینمای قبل از انقلاب بود. این فیلم با تکیه بر مصاحبه هایی با تعدادی از بازیگران و فیلمسازان پیش از انقلاب ازجمله علی عباسی ( تهیه کننده مطرح پیش از انقلاب) و رضا صفایی(یکی از پر کارترین فیلمسازان پیش از انقلاب) با تجزیه و تحلیل هایی تاریخی، با استفاده از صحنه های اغلب نایاب فیلم های ساخته شده در دوره های مختلف سینمای ایران، نوع نگاه مردسالارانه و غالبا تحقیر آمیز سینمای فارسی را نسبت به زنان به چالش می کشد. نگاهی که ردپای آن را می توان در برخی از فیلم های منتسب به موج نو از جمله “قیصر” و “داش آکل” نیز ردیابی کرد.
آقای پل ملکوم درباره این مستند بلند که یکی از بهترین آثار پژوهشی سینمای ایران به شمار می رود می گوید: “سحرخوشنام با مهارتی کم نظیر نقش زن درسینمای ایران را برروی پرده و پشت دوربین از آغاز تا شروع انقلاب بررسی می کند. در این راه او می کوشد نوع نگاه تحقیرآمیز و کلیشه ای که درسینمای ایران به زن شده و عدم حضور و تاثیر گذاری او را بخصوص در ژانر معروف به “فیلمفارسی” به نمایش بگذارد. هرچند این دیدگاه تحقیرآمیز و کلیشه ای نسبت به زنان فقط به سینمای ایران محدود نمی شود.”
آقای ملکوم معتقد است که این انتقادی است که به دفعات و در سطح بین المللی در رابطه با صنعت سینما وجود داشته است و درنهایت خانم خوشنام توانسته خدمت بزرگی برای درک بهتر این مسئله دررابطه با سینمای ایران انجام دهد: “چرا که تنها از طریق چنین نقد هایی است که تهیه کنندگان و تماشاگران می توانند به راه هایی برای گذر از آن دست پیدا کنند. “

1666-38

درمیان فیلم های مورد توجه امسال،فیلم مستند “پیش از پایان تابستان” ساخته مریم گورماغ تیغ (محصول سوئیس و فرانسه) که در فرانسه هم اکران عمومی داشته،درباره سه جوان ایرانی ساکن پاریس که پیش از بازگشت یکی ازآن ها به ایران چند روزی را درسواحل جنوب فرانسه با هم می گذرانند جلوه های تازه ای از سینمای ایران را به نمایش می گذارد. در این فیلم مسائلی چون اشتغال ذهنی مردان با موضوع هایی چون زن، شراب وخوشگذرانی های سطحی، سرپوشی است براحساسات عمیق تری چون تنهایی، تاسف و دلمردگی ناشی از تبعید خودخواسته ایرانیان غربت نشین.
درکنارفیلم های “مغزهای کوچک زنگ زده” ساخته هومن سیدی، “مارموز” اثر کمال تبریزی ، “هندی و هرمز” از عباس امینی و “بی سایه” ساخته ابوالفضل صفاری، «علی آقا» به کارگردانی کامران حیدری و «اهل آب» ازآزاده بیزار گیتی و «تاریکی» ساخته سعید جعفریان،امسال فرصتی پیش آمد تا تماشاگران بتوانند فیلم های برنده جایزه “جشنواره فیلم های کوتاه بنیاد فرهنگ” از جمله «موقت» از بهزادآزادی، «بوی شمعدانی» از نغمه فرزانه و «فیروزه‌ای» به کارگردانی روزبه میثاقی را نیز در طول سه هفته برگزاری “جشن سینمای ایران” تماشا کنند.

1666-39

آقای علیرضا اردکانی مدیراجرایی بنیاد فرهنگ می گوید او وهمکارانش در این نهاد فرهنگی هرسال با اشتیاق منتظر برگزاری “جشن سینمای ایران” هستند تا بتوانند بهترین های این سینما را به جامعه ایرانی و غیرایرانی لس آنجلس ارائه کنند: “به نظرمن فیلم های برگزیده امسال ازهرنظر ازهمه برنامه های پنج سال گذشته ای که من با جشن سینمای ایران و “بنیاد فرهنگ” همکاری داشته ام بهتر بوده اند. تنوع، گوناگونی و هم چنین کیفیت فیلم های امسال به کلام ساده عالی و چشمگیربود. نظرات و عکس العمل های مردم هم نشان می داد که آن ها هم همین حس را دارند. امسال ما افتخارحضور آقای علی جابرانصاری کارگردان ساکن انگلستان را درنخستین اکران فیلم او- “تهران: شهرعشق” – درمحل نمایش فیلم داشتیم. هم چنین آقای پیمان معادی که با دومین اثرسینمایی خود، “بمب: یک داستان عاشقانه” درسالن نمایش حضور پیدا کرد. همانطور که می دانید با شرایط حال حاضر دررابطه با تهیه ویزا برای شهروندان ایرانی، دعوت از فیلمسازان داخل کشوربرای شرکت دراین برنامه سالیانه تقریبا غیرممکن است.بنابراین برای ما حضورهریک از این دو سینماگربرجسته درسالن سینما غنیمت بود. هم چنین باید دراینجا ازحضورسوسن دیهیم و دکتراحمدکریمی حکاک هم ابرازخوشحالی کنم که دربرنامه شب پایانی “جشن سینمای ایران” شرکت کردند تا درباره شعر وافکارفروغ فرخزاد صحبت کنند. “
آقای اردکانی می گوید بیش ازهرچیزدیگر این تماشاگران مشتاق و علاقمند هستند که با حضور شاخص خودشان درطول سه هفته ادامه برنامه های “جشن سینمای ایران” به ما دلگرمی می دهند: “وقتی این تماشاگران را می بینیم که با چه شور و شوقی از تماشای این فیلم ها و اصولا هنرسینما لذت می برند متوجه اهمیتی که سینمای ایران در سطح جهانی دارد می شویم.”

1666-40

1666-41

1666-42